قیمت از نظرلغوی یعنی سنجش، ارزیابی، اندازه و معیار. قیمت در بازار عبارت است از ارزش مبادلهای کالا و خدمت که بهصورت واحد پول بیان میشود. براین اساس، قیمتگذاری بهطور ساده یعنی تعیین قیمت برای کالا یا خدمت. قیمتگذاری فعالیتی است که باید تکرار شود و فرآیندی مداوم و پیوسته است. این تداوم ناشی از تغییرات محیطی و نبود ثبات در شرایط بازار است که لزوم تکرار این فرآیند را توجیه میکند.
بهرغم اهمیت روزافزون عوامل غیرقیمتی در فرآیند بازاریابی جدید، قیمت بهعنوان یكی از عوامل مهم آمیخته بازاریابی شناخته شده است. چه بسیارند كالاهای مرغوب و مقرون بهصرفهای كه به دلیل قیمتگذاری اشتباه، از جانب خریداران انتخاب نشدهاند و زیانهای هنگفتی را به شركتها تحمیل کردهاند. قیمتگذاری، ارزش پولی کالا یا خدمات را برای مشتری و سود و منافع قابلتوجهی را برای تولیدکننده به همراه میآورد. برای شرکتهایی که از بازاریابی شبکهای استفاده میکنند قیمتگذاری هم موضوع بسیار مهمی است چرا که پاداش این کار متوجه شبکه توزیع نیز میشود.
توزیع قسمت اعظم تفاوت بین شرکتهایی است که از بازاریابی شبکهای استفاده میکنند و شرکتهای معمولی. به این جریان اصطلاحاً تجمع کالا و خدمات و مصرفکنندهها در یک زمان و در یک مکان میگویند. به جای یک سیستم پیچیده شامل عمده فروشها، شرکتهای حملونقل متعدد کالا، مراکز توزیع و فروش، خردهفروشها و اضافه شدن به قیمت کالا در هریک از این نقاط، تولیدکنندهها، کالا و خدماتشان را مستقیماً به دست مصرفکنندهای میرسانند که یا مصرفکنندهای توزیعکننده است یا صرفاً مصرفکننده.
در این حالت، خریداران، قیمت کمتری پرداخت میکنند، اصطلاحاً بهنوعی میتوانند کالا را با قیمت پایینتر خریداری کنند و این بسیار به نفع آنان است و در این حالت تحویل کالا میتواند از طریق پست و سایر شیوههای ارسال کالا یا خدمات باشد. تمامی سازمانها و شرکتها، برای کالاها و خدماتی که عرضه میکنند قیمتی تعیین میکنند. این قیمت ممکن است در قالب مفاهیم گوناگون مانند شهریه، آبونمان، حق عمل، اجاره بها و غیره عنوان شود. در بین اجزای آمیخته بازاریابی، قیمت تنها عاملی است که موجب ایجاد درآمد میشود.
همچنین قیمت، انعطافپذیرترین عامل آمیزه بازاریابی شناخته میشود، چراکه میتوان به سرعت آنرا تغییر داد. اگرچه رقابت بر سر قیمت یکی از مسئلههای عمدهای است که شرکتها با آن روبهرو میشوند، اما بسیاری ار شرکتها نمیتوانند این مسئله را به شیوهای عالی حل کنند. با همتراز شدن کیفیت کالاهای شرکتهای متفاوت و تشدید رقابت، عنصر قیمت به یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر حفظ و جذب مشتریان و وفاداری و رضایت آنها تبدیل شده است.
این امر امروزه به دلیل گسترش روزافزون اینترنت بیشتر مصداق پیدا میکند. لازم است مدیران امروز مسئله قیمتگذاری و تعیین قیمت را بهعنوان یک مرحله استراتژیک و نه بهعنوان یک تصمیم خودکار و سریع مدنظر داشته باشند. نداشتن یک استراتژی مناسب قیمتگذاری میتواند به فروش کمتر، از دست دادن مشتری، سهم بازار کمتر و کاهش سود منجر شود. برای داشتن استراتژی مناسب و دستیابی به سود بیشتر نیاز به تغییر فرهنگی در سازمان است.
امروزه ضرورت تعیین قیمت مناسب برای مدیران بهعنوان برنامه استراتژیک مطرح شده است.