ورزش بهعنوان یکی از عناصری که قرنهاست با زندگی بشر گره خورده، امروزه تبدیل به یکی از عرصههای مهم اقتصادی شده است؛ صنعتی که بهعنوان یکی از پردرآمدترین صنایع در دنیا شناخته میشود همزمان هم مولفهای برای تفریح و سلامتی است و هم دریچهای برای کسب سود و معرفی قدرت و برتری جوامع بر یکدیگر. در این بین فوتبال بهعنوان یک ورزش تیمی، پرطرفدارترین و محبوبترین ورزش بین تمام مردم دنیاست. دو تیم 11نفره برای رسیدن به هدف خود که همان گلزنی است با هم مبارزه میکنند و همین مبارزه سالانه میلیاردها دلار پول را به دروازه اقتصادی کشورها پرتاب میکند.
اینکه نام برخی از بازیکنان فوتبال هم در جدول ثروتمندترین افراد دنیا به چشم میخورد دال بر همین مسئله پولسازی فوتبال است. اما در این بین سهم اقتصادی ایران بهعنوان یکی از کشورهایی که قدمت دیرینهای در حوزه ورزش و همچنین فوتبال دارد چقدر است؟ آیا مفهوم اقتصاد در صنعت فوتبال ایران آنچنان که با ورزش فوتبال کشورهای دیگر گره خورده معنا دارد یا خیر؟ گزارش امروز به بررسی ارتباط اقتصاد و فوتبال در ایران پرداخته است و بدون در نظر گرفتن کیفیت بازی یا قدرت بازیکنان بررسی میکند که چرا سرمایهگذاری روی این ورزش محبوب آنچنان که باید در ایران خواهان ندارد و برندینگ فوتبال بهرغم هزینههای میلیاردی درآمدهای دوزاری دارد؟!
رسانه، باشگاه، فدراسیون
سه ضلع یک مثلث قدرتمند در فوتبال ایران و البته جهان شامل رسانهها، باشگاهها و فدراسیون است که با همکاری و همیاری هم موجب جذب مردم به تماشای فوتبال و پرداخت هزینه از طرف آنها برای این تماشا میشوند. همچنین در کنار این گردونه یکی دیگر از منابع اصلی کسب درآمد و اقتصادی شدن فوتبال، شرکتها و برندهای دیگر هستند که دریچهای مناسب برای نشان دادن خود به مردمی که زندگیشان با فوتبال گره خورده، یافتهاند و از طریق تبلیغات موجب شدهاند که صاحبان باشگاهها و استادیومها درآمد خوبی کسب کنند.
در واقع در حالت استاندارد مردم بخش اعظمی از درآمدهای باشگاه را با خرید اجازه دیدن بازیها از طریق تلویزیون و همچنین خرید بلیت برای دیدن بازیها در استادیوم تأمین میکنند و شرکتها هم بخش دیگری را از طریق آگهیهای تبلیغاتی تأمین میکنند تا با مدیریت از راه دور فدراسیون و مدیریت مستقیم باشگاه موجبات پیشرفت بازیکنان و بقای باشگاهها فراهم شود. در این بین رسانه با هدف جذب مخاطب و سرگرم کردن او، واسطه بین این گروهها قرار میگیرد تا درآمدهای حاصله به جیب باشگاه ریخته شده و رسانه بهعنوان واسطه، رسالت خود را به جای آورد. از اینرو سرمایهگذاری روی خرید یک باشگاه در بسیاری از کشورهای دنیا یک سرمایهگذاری مطمئن و با سود بسیار و هیجان مضاعف است. اما شرایط کنونی فوتبال در ایران قدری متفاوت است و گویی جایگاهها تغییر کرده و هر ضلع سعی در تسلط بر ضلع دیگر دارد که همین رقابت بیهوده موجب به وجود آمدن وضعیت نامطلوب کنونی فوتبال در ایران شده است. این در حالی است که باشگاهها از میزان بودجههایی که میگیرند ناراضیاند، فدراسیون درآمدهای باشگاهها را ناچیز میداند و در این ماراتن به نظر رسانهها سود اصلی را به جیب میزنند.
صنعتی که جهانی شده است
«فرصت امروز» سراغ سعید آذری، مدیرعامل باشگاه ذوبآهن اصفهان رفته است تا بررسی کند آیا اساساً باشگاهداری در ایران یک نوع سرمایهگذاری اقتصادی به حساب میآید یا خیر؟ آذری در پاسخ به این سوال میگوید: اگر نگاهی به صنعت ورزش در سراسر جهان داشته باشیم به این مهم میرسیم که صنعت ورزش به کلیه فعالیتهای تجاری که در ارتباط با ورزش است و باعث ایجاد فضای اقتصادی برای ورزشها میشود اطلاق شده که متأسفانه فوتبال در ایران با شیوه کنونی نهتنها برای صاحبان باشگاه پولساز نیست بلکه صرفاً یک مرکز هزینه بزرگ به حساب میآید، باشگاههایی که تلاش میکنند با صرف هزینههای هنگفت فقط موجبات سرگرمی مردم را در کشور فراهم کنند تا این ورزش زنده بماند.
به نام ما، به کام دیگران
بررسیها نشان میدهد که مهمترین پارامترهایی که موجب درآمدزایی در فوتبال میشوند در ایران سودی عاید باشگاهها نمیکنند، چرا که یا اساساً این مجراها وجود ندارند یا طرف حساب منابع درآمدزایی، خود باشگاه نیست، مثلاً حق پخش بازیها که در واقع نخستین و مهمترین گزینه برای کسب درآمد باشگاههاست که گفته میشود تا 85 درصد هزینههای باشگاههای معتبر دنیا از طریق همین حق پخش حاصل میشود در ایران جایگاهی ندارد، در واقع به دلیل اینکه باشگاهها دارای تلویزیون خصوصی یا حتی کانال نیستند بازیها بهصورت رایگان در دسترس مخاطبان قرار میگیرد و سودی از این مجرا نصیب باشگاه نمیشود.
همچنین سایر منابع درآمد مثل آگهیهای تلویزیونی، حق کپیرایت، لوگوی باشگاهها، استفاده از نام برند تجاری باشگاه، هزینههای حاصل از بلیتفروشی، هزینههای حاصل از سایتهای اختصاصی باشگاهها، کافهها و رستورانهای ورزشی که متعلق به باشگاهها هستند هیچکدام سودی نصیب باشگاه نمیکنند و همه این دریچهها مستقیماً با فدراسیون در ارتباطند.
راه چاره چیست؟
سعید آذری بهعنوان یکی از صاحبان باشگاه فوتبال در ایران درخصوص رهایی فوتبال از وضعیت کنونی میگوید: مسئله خصوصیسازی که به تازگی هم به نظر اهمیت بیشتری پیدا کرده است و مسئله خریدوفروش باشگاههای فوتبالی مطرح شده اگر با همین سیستم کنونی پیش برود نمیتواند توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کند و حتی اگر هم کسی حاضر به خرید باشگاهی با این هزینههای میلیاردی شود فقط به خاطر علاقهاش به آن تیم است وگرنه سرمایهگذاری روی خریدوفروش باشگاه با وضعیت کنونی نمیتواند درآمدزا باشد مگر اینکه سیستمهای مدیریتی اصلاح و محدود بودن دست و بال باشگاهها در تصمیمگیریها مرتفع شود.
نخستین راه چاره این است که باشگاهها تلویزیون یا کانال خصوصی داشته باشند تا بتوانند بازیها را به مشترکان بفروشند و از این راه درآمدی کسب کنند. راه دوم پرداختن و توجه ویژه به مسئله کپیرایت است، بهصورتی که فقط باشگاه اجازه دادن لوگو و آرم خود را به صنایع پوشاک یا سایر صنایع داشته باشد. همچنین بلیتفروشی باید به باشگاهها تحویل داده شود و هیاتهای استانی و سازمان لیگ هم دیگر در درآمدهای حاصله از بلیتفروشی دخالت نداشته باشند. در نهایت تبلیغات محیطی و آگهیهای دور زمین هم باید بهصورت کامل به باشگاهها واگذار شود. این مسئله مخصوصا برای باشگاههایی که استادیوم اختصاصی دارند در اولویت بیشتری است.
بازیکنان غیرقابل فروش
آذری میافزاید: پارامتر مهم دیگری که منبع درآمد ویژهای برای باشگاههای جهان است ترانسفر بازیکنهای بااستعداد است، اما در ایران با توجه به اینکه نگاهها نتیجهگراست و فرصت خاصی به بازیکنها و مربیها داده نمیشود شما نمیتوانید بهعنوان سازنده بازیکن یا فروش آن کسب درآمد کنید و سرمایهگذاری روی خریدوفروش بازیکن هم بینتیجه میماند.
فرصتها و تهدیدها
آذری در پایان درخصوص فرصتها و تهدیدهای حال حاضر در خریدوفروش باشگاههای فوتبال در ایران میگوید: در حال حاضر که اغلب باشگاهها در ایران اسپانسر حقوقی دارند و کارخانه یا صنعت خاصی از آنها حمایت میکند و بحث خصوصیسازی به معنی استاندارد آن در این زمینه معنادار نبوده اما با خریدوفروش باشگاههایی مانند پرسپولیس یا استقلال شاید این مهم بیشتر نمود پیدا کند. پیشترهم متذکر شدم با وضعیت مدیریتی کنونی سرمایهگذاری روی فوتبال نمیتواند سودآور باشد اما چنانچه براساس استانداردهای جهانی پیش برویم بالطبع این ورزش میتواند یکی از پولسازترین عرصههای اقتصادی به شمار آید.