یک بازاریاب هدفمند نه تنها حداکثر استفاده را از وقتی میبرد که صرف کارهای روزانهاش کرده، از فضای پیرامون خود نیز بیشترین بهره را میگیرد و محیطی را که در آن زندگی و کار میکند، همیشه منظم نگه میدارد. چنین فردی را حتما دیدهاید؛ او همان کسی است که وقتی ضربالاجلی نزدیک میشود، هیچ وقت وحشت نمیکند و در حالی که پیرامون خود و میز کارش را منظم و مرتب نگه داشته، بیش از تمامی اطرافیانش کار انجام میدهد.
این محیطهای منظم به یک بازاریاب هدفمند اجازه میدهند بدون نگرانی درباره فروشی که تازه کنار دستش گذاشتهاند یا فروش قبلی که هنوز کنار دستش است، بر کارش تمرکز داشته باشد. ولی اینگونه سازمان یافتگی فقط به محیط کار محدود نمیشود. یکی از بهترین راههایی که میشود فهمید آیا یک بازاریاب به طوری جدی هدفمند هست یا خیر، این است که پیرامونش را بررسی کنید.
آیا در خانهای تمیز و منظم زندگی میکند، آیا کمدها و گنجهها و قفسهها و پروندههای فروش او، درست طبقهبندی شده و منظم هستند، اگر این طور است، میتوانید یقین داشته باشید کارهایی که به عهده میگیرد با توجه دقیق به جزییات، تکمیل خواهند شد.اگر نه منتظر نگرش و کاری نامنظم و نه چندان ارضاکننده باشید. احتیاج به نظم و ترتیب، جزو احتیاجات اساسی روانی محسوب میشود، رنگ و شكل و خاصی به زندگی میدهد.
یک بازاریاب هوشمند میل دارد زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی درآورد. نگاهی گذرا به حجم زیاد كتابهای قوانین و مقررات و بودجههای هنگفتی كه صرف قانونگذاری و تنظیم آنها میشود و اهمیتی كه همه ملل جهان به آنها میدهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشكار میسازد.
اسلام نیز بهعنوان دین جهانی و كامل به نظم و برنامهریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش كرده كه تمام كارهای خود را طبق قانون و بهصورت منظم انجام دهند و از بیبرنامگی بپرهیزند. چرا كه تمام احكام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرمات، مكروهات و غیره در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم قرار داده شده كه مسلمانان را تحت نظم خاصی درآورد.
در دنیای كنونی نیز حركت قطارها، هواپیماها، ساعات كار ادارات و كارخانجات و غیره روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده میشود و با ورود كامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت میگیرد و میتوان گفت امروزه منظم زندگی كردن جزو ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم كه امروزه همه جامعهها را تا حد زیادی فراگرفته و احاطه كرده، خارج كنیم با مشكلات زیادی روبهرو میشویم.
چنانچه رفتار یک بازاریاب براساس این دیدگاه و شناخت و بصیرت درست باشد، علاوه بر آنکه رفتارهای شغلی او از روی میل و رغبت صورت میگیرد، در حفظ و بقای آن کوشا خواهد بود، در مورد نظم نیز چنین است، یعنی تنها در صورتی که نظم بر مبنای شناخت فرد نسبت به اصول و قواعد و فواید و آثار آنها ایجاد شود، مقبول بوده و فرد بدون هیچ گونه رنج و خستگی براساس آن عمل میکند.