اوپک در مفهوم متعارف یک سازمان که با محدود کردن خروجی خود به منظور کسب حداکثر درآمد است هرگز یک کارتل نفتی نبوده است. بنابراین تصمیم اخیر این سازمان مبنی بر عدم کاهش تولید نفتخام که در نشست اعضای آن در وین اتخاذ شد اقدامی قابل پیشبینی بوده و در واقع میتوان گفت اوپک انتخاب دیگری بهجز برگزیدن این استراتژی نداشته است. استراتژی حفظ حجم تولید با وجود سقوط قیمتها که توسط عربستان سعودی مطرح شد و سپس دیگر اعضای اوپک به پیروی از آن مبادرت کردند تنها راه معقول پیشروی کشورهای عضو به شمار میآید.
بسیاری از فعالان بازارهای جهانی نفت نیز از این وضعیت آگاه بوده و به همین دلیل تصمیم اخیر اوپک تأثیر چندانی بر قیمت شاخص نفتی برنت برای تحویل در ماه دسامبر سال 2015 میلادی نداشته و از ماه فوریه به اینسو بدون تغییر باقی مانده است. تلاش برای برهم زدن نظم بازار همواره محکوم به شکست است، این درسی است که مقامات سعودی و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت عضو اوپک در مسیر دشواری که در 50 سال گذشته طی کردهاند بهخوبی آموختهاند.
اهداف اوپک
با توجه به قانون تأسیس آن، سازمان کشورهای تولیدکننده نفت در سال 1960 میلادی و به منظور همکاری و وحدت سیاستهای نفتی اعضای آن تشکیل شد. این سازمان همچنین به دنبال راه و روش حصول اطمینان از ثبات قیمتها و با هدف از بین بردن نوسانات مضر و غیرضروری است. درآمد پایدار و مناسب برای کشورهای تولیدکننده نفت و همچنین بازگشت عادلانه سرمایه برای سرمایهگذاران در صنعت نفت از جمله دیگر اهداف این سازمان به شمار میآید.وزرای کشورهای عضو اوپک بهطور منظم با یکدیگر دیدار کرده و به بحث و تبادل نظر میپردازند و تصمیمات خود را در قالب مجموع تولید کشورهای عضو و گاهی اوقات تخصیص سهمیه برای برخی کشورهای عضو اعلام میکنند. این موضوع سبب شده این افسانه که اوپک یک کارتل نفتی است که از طریق اعمال محدودیت در زمینه تولید نفت توسط کشورهای عضو میتواند قیمتها را بالاببرد، قوت بگیرد.
در این رابطه یان اسکیت، مدیر اجرایی شرکت نفتی شِل 30سال قبل در یادداشتی نوشته است: «اوپک در طول مدت فعالیت خود به پیشینهای دست یافته که براساس آن همواره آماده مواجهه با سختترین شرایط و پاسخ به آنهاست. واکنشها به اوپک متفاوت بوده، گاهی مورد تقدیر قرار گرفته و از آن پشتیبانی شده است، برخی اوقات نیز اقدامات این سازمان محکوم و با آن مخالفت شده است.» اسکیت در یادداشت خود اینگونه توضیح میدهد: «بسیاری به دلیل انتقال میلیاردها دلار در درون این سازمان به آن غبطه خورده و برخی دیگر اوپک را به دلیل آنکه کارتل موفقی بوده یا اصلاً کارتل نبوده است، مورد تمسخر قرار دادهاند.»
با این همه واقعیت بسیار متفاوت از آن چیزی است که به نظر میرسد. اوپک تنها بهصورت متناوب و با موفقیت محدود همانند یک کارتل رفتار کرده است و به نظر میرسد در مورد قدرت این سازمان و میزان تأثیرگذاری آن در بازار نفت بهشدت اغراق شده است. در دهه نخست تأسیس اوپک این سازمان تقریباً و بهصورت انحصاری بهدنبال افزایش سهم خود از درآمدهای نفتی از طریق گسترش مالکیت خود بر میادین نفتی و همچنین افزایش مالیات شرکتهای فعال در حوزه کشف و استخراج نفت در این میادین بود. بسیاری از اعضای این سازمان برای تولید حداکثری نفتخام با یکدیگر رقابت شدیدی داشتند.
در 33 سال گذشته اوپک تولید جمعی کشورهای عضو را هدف قرار داده اما نتوانسته است تا همواره بر سر اختصاص سهمیه به برخی کشورهای عضو این سازمان به توافق برسد و هدف تولید جمعی این سازمان شامل برخی از کشورهای عضو نظیر عراق نشده است. لازم به ذکر است که در تاریخ این سازمان تنها در سه برهه زمانی کشورهای عضور توافق کردند تا به منظور حذف نفت مازاد از بازار، تولید نفت خود را محدود کنند. این سه برهه زمانی عبارتند از: 1984 تا 1986 – 1998 تا 2002 – 2008 تا 2010
حتی در این دورههای زمانی که به آنها اشاره شد کاهش تولید برای اکثر اعضا یک امر ملی بود و در فرآیند کاهش نیز کشورها براساس تشخیص خود عمل کرده و از دستورالعملهای تعیین شده پیروی نمیکردند. در نهایت تنها این عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی بودند که از تولید نفت خود کاستند. سایر کشورهای عضو نظیر ایران و عراق قویا هرگونه کاهش تولید را رد میکردند چرا که این کشورها به منظور تأمین هزینههای دفاعی خود به درآمدهای نفتی نیاز داشتند. اوپک در اوج قدرت خود در سالهای 1974– 1973 که شوک بزرگ نفتی رخ داد، نیمی از نفت جهان را تولید میکرد. اما از سال 1980 میلادی تاکنون سهم این سازمان از تولید نفت جهان بهطورکلی بیش از 40 درصد نبوده است. حقیقت آن است که اوپک هیچگاه یک کارتل نفتی نبوده و هر زمان که نظیر یک کارتل عمل کرده اقدامات آن بسیار ناقص و ناکارآمد بوده است.
استفان هووارث، تاریخنویس بریتانیایی در مورد مشکلات اوپک با رقبای خود در دهه 80 میلادی مینویسد: «چنانچه اوپک بخواهد همچنان کنترل بازار را در اختیار داشته باشد باید کل نفت دنیا را تولید کند در غیراین صورت دیر یا زود توسط سایر تولیدکنندگان به چالش کشیده خواهد شد.»
شوکهای خارجی
بزرگترین شوکهای ایجاد شده در قیمت نفت طی 50 سال گذشته در خارج از اوپک اتفاق افتاده است. در سال 1973 میلادی کاهش ظرفیت اضافی آمریکا بعد از دو دهه نفت ارزانقیمت صحنه را برای یک شوک نفتی تمامعیار آماده کرد. در دهه 80 و 90 میلادی تولید از میادین نفتی توسعهیافته دریای شمال، آلاسکا، اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین و خلیج مکزیک قیمت نفت در بازارهای جهانی را به مدت 15 سال تحت تأثیر خود قرار داد.
در سالهای 1997 و 1998 میلادی بحران مالی آسیا موجب کاهش شدید تقاضا در بازار شده و قیمتها را به کمتر از 10 دلار در هر بشکه رساند. سالهای 2004 تا 2008 نیز دوره افزایش شدید تقاضا در آسیا و بهخصوص چین بود که موجبات افزایش شدید قیمت نفت را فراهم آورده و قیمت هربشکه نفتخام در این دوره بالاتر از 140 دلار در هر بشکه بود. اخیراً نیز بحران اقتصادی در جهان و افزایش تولید نفت شِیل در آمریکای شمالی سبب شد تا قیمت نفت روند نزولی به خود گرفته و بهشدت کاهش یابد.
در تمامی بحرانها و نوساناتی که در بازارهای جهانی نفت رخ داد اوپک و کشورهای عضو آن ناچار بودند به جای هدایت بازار و قیمتها خود را با شرایط جدید وفق دهند. گفتنی است اوپک بیشتر موفقیت خود را زمانی به دست آورده است که بهجای به چالش کشیدن وضعیت جدید بازار، خود را با شرایط عرضه و تقاضا همراه کرده است. نکته جالب توجه آن است که تلاشهای اوپک به منظور تأثیرگذاری بر قیمتها از طریق کاهش تولید اگرچه گاهی اوقات در کوتاهمدت نتیجهبخش بوده اما در اکثر موارد با شکست مواجه شده و کاهش درآمد و همچنین کاهش سهم کشورهای عضو از بازار ازجمله پیامدهای این سیاست بوده است.
در ماههای اخیر و در مواجهه با اوجگیری تولید نفت شِیل در آمریکای شمالی که موجی از نفتخام با قیمت متوسط را روانه بازارهای جهانی کرد، تنها تصمیمی که توسط عربستان سعودی و سایر کشورهای عضو گرفته شد این بود که در مقابل شرایط جدید بازار هیچ اقدامی صورت ندهند. بازار نفت بهتدریج به تعادل رسیده و تنظیم خواهد شد. هماکنون نیز نشانههای برقراری این تعادل مشاهده میشود. تقاضا برای نفتخام بسیار سریعتر از زمانی که قیمت نفت بالاتر از 100 دلار بود رشد خواهد کرد درحالیکه سرمایهگذاری برای تولید بیشتر متوقف خواهد شد.
تولیدکنندگان عمده نفت در خلیجفارس بر حجم تولید خود خواهند افزود درحالیکه شاهد کاهش شدید درآمدهای نفتی خود هستند. تولیدکنندگان نفت شِیل نیز همچنان میتوانند به حضور خود در بازار ادامه داده درحالیکه صنعت نفت ناچار خواهد بود تا کارآمدتر شده و پروژههای پرهزینه و جاهطلبانه کنار گذاشته شوند. بار اصلی تنظیم بازار بر دوش پروژههای پرهزینه و با ضریب ریسک بالا خواهد بود که ناچار به منظور افزایش کارآمدی این دست پروژهها متوقف خواهند شد. دریای شمال، قطب شمال و کشورهای ضعیفتر عضو اوپک در آفریقا و آمریکای لاتین برای جذب سرمایهگذاری با مشکلات زیادی روبهرو خواهند بود و در این شرایط و با توجه به قیمت پایین نفتخام افزایش تولید برای این کشورها بسیار بعید به نظر میرسد.