از زمانی که انسانها خود را شناختند به فکر استفاده از منابع طبیعی برای بهرهبرداری بیشتر افتادند تا بتوانند غذای مورد نیاز خود را تامین کنند. با پیشرفت جوامع و افزایش جمعیت، این موضوع از موقعیت ویژهای برخوردار شد و کار به جایی رسید که بعد از چند قرن استفاده از خاک و آب، برخی کارشناسان دلسوز زمین، نگرانی خود را نسبت به از دست دادن منابع طبیعی ابراز کردند.
به این ترتیب بود که مقوله توسعه پایدار شکل گرفت و ایران نیز یکی از کشورهایی است که قوانین آن را پذیرفته اما شاید تا به حال در اجرای آن موفقیت چندانی نداشته است. بعضی از کارشناسان با متوسل شدن به آمار و ارقام نگرانکننده بر این عقیدهاند کشت برخی محصولات کشاورزی را باید محدود کرد. بهعنوان مثال اگر هندوانه برای هر کیلوگرم 250لیتر آب را میبلعد، پس باید کشت آن ممنوع شود اما در مقابل گروه دیگری هستند که این عقیده را منتفی میدانند و معتقدند کشاورزی پایدار با محدودیت کشت، همخوانی ندارد. بلکه برعکس باید کاری کرد که در راستای بهبود و افزایش منابع طبیعی، کشاورزی توسعهیافته و زمینهای بیشتری را البته با برنامهریزی درست، به کار گرفت. به عبارتی ابتدا باید به پایداری کشاورزی اندیشید و سپس فکری به حال توسعه کرد.
به طور کلی شاید تمام کارشناسان در یکی از موارد، اتفاق نظر داشته باشند اینکه تا زمانی که سود محصولات کشاورزی در کشور به جیب دلالان میرود نباید از پایداری در فعالیتهای کشاورزی سخن گفت. بنابراین کشاورزان یک رکن اصلی هستند که باید دیده شوند.