هشتم مارس، در تقویم بینالمللی روز جهانی زن نامیده میشود. هشتم مارسی که به تاریخ خورشیدی، 17اسفند یعنی سهشنبهای بود که گذشت. در چنین روزی زنان جهان بدون توجه به گرایشات مختلف فکری، عقیدتی، نژادی و... به یادآوری موفقیتها و دستاوردهایشان میپردازند. در حقیقت، این روز مجالی است برای توجه به گذشته در مسیر تلاشها، منازعهها و فعالیتهای پیشین و برای فعالیتهای بیشتر برای باز کردن راهها جهت شکوفایی استعدادها و فرصتهایی که در انتظار نسل آینده زنان است. در واقع روز جهانی زن به هیچ کشور، گروه، دسته، سازمان یا حزب سیاسی خاصی متعلق نیست بلکه نوعی تلاش جهانی نسل بشر برای ایجاد شرایط بهتر و بهبود کیفیت زندگی زنان در سراسر جهان است؛ کیفیتی که در طول یکصد و اندی سال گذشته مبارزات بسیاری برای ایجادش صورت گرفته است.
روز جهانی زن بیش از هر چیزی زیرساخت اقتصادی، کاری و پسزمینههای اشتغال را شامل میشود. شرایط بد کاری زنان در کشورهای تازهصنعتی شده حدود 100سال پیش، حضورشان در جبهههای جنگهای جهانی و شانهبهشانه دیگر اعضای جامعه حرکتکردن، اما دستمزد برابر نداشتن و حقوق مکفی دریافتنکردن موجی از اعتراضات را بههمراه داشت. تا جایی که شناختهشدهترین نماد مبارزه اجتماعی زنان در تاریخ معاصر مربوط به هشتم مارس 1908میلادی و اعتراض به شرایط سخت کاری بود.
در این روز گروهی از زنان کارگر در یک کارخانه نساجی در نیویورک آمریکا دست به اعتراض زدند. رئیس کارخانه برای جلوگیری از گسترش اعتراض، آنها را در کارخانه محبوس کرد اما یک آتشسوزی مشکوک باعث شد نزدیک به 129تن از زنان کارگر جان خود را از دست بدهند تا این واقعه همچون شعلهای به انبار باروت اعتراضات بیفتد و در دورههای بعد پایهگذار جنبشهای اجتماعی زنان باشد. در ادامه روند روبهرشد رسیدن به حق و حقوق، زنان در چندین کشور حق رأی بهدست آوردند.
به روایت تاریخ، نیوزیلند نخستین کشور مستقلی بود که در سال 1893 حق رأی زنان در آن به رسمیت شناخته شد. چندی پیش از این تاریخ و در سال 1866 جنبش حقوق زنان در انگلستان مبارزه برای رسیدن به حق مشارکت سیاسی را آغاز کرده بود اما این جنبش در سال 1918 توانست به حق رأی برسد. چیزی که در آمریکا در سال 1920 و در فرانسه به سال 1944 به وقوع پیوست.
زنان؛ الهامبخش صلح
نخستین بار به همت کلارا سکتین، از اعضای حزب سوسیال دموکرات آلمان، کنفرانسی در سال 1910 با حضور 100نماینده زن از 17کشور دنیا با هدف ایجاد روز جهانی زنان برگزار شد و در 19مارس 1911 (یک سال بعد) روز زن در اتریش، سوییس، دانمارک و آلمان جشن گرفته شد و دو سال بعد در 1913 تصمیم بر این شد که آیین بزرگداشت روز زن به 8 مارس منتقل شود. طی سالهای ۱۹۱۳ و ۱۹۱۴میلادی در آخرین یکشنبه ماه فوریه، زنان روسیه تحت عنوان روز بینالمللی زن و برای اعلام مخالفتشان با جنگ به خیابانها آمدند. در اروپا زنان در ۸ماه مارس تجمعی در بزرگداشت این روز برگزار میکردند.
در سال ۱۹۱۷میلادی اعتصاب جدیدی توسط زنان روسیه در ۸ مارس برگزار شد. شعار آنها صلح و نان بود.از سال ۱۹۴۵میلادی روز زن در تمام کشورهای سوسیالیستی تحت عنوان روز مادر جشن گرفته میشد و سازمان ملل متحد تجلیل و گرامیداشت روز جهانی زن را در ۸مارس سال ۱۹۷۵میلادی آغاز کرد. دو سال پس از آن بود که مجمع عمومی سازمان ملل در دسامبر ۱۹۷۷، تصمیم گرفت روزی را برای حقوق زنان و صلح جهانی نامگذاری کند تا در این روز، کشورهای عضو سازمان ملل، براساس سنن تاریخی و ملیشان، مقام زن را گرامی بدارند.
اهداف و دستاوردها
روشن است که تلاشهای ابتدایی زنان برای بهدست آوردن نیازهای ابتدایی و اساسی و مهمتر از همه اقتصادی خود بود. در بسیاری از جوامع اولیه، زنان مانند کالا خریدوفروش میشدند و ابتداییترین حقوق آنها نادیده گرفته میشد. موارد استثنایی هم وجود داشت؛ در کشورهای اسکاندیناوی قبل از قرن 10میلادی و تسلط کلیسای کاتولیک، زنان بهویژه زنان مجرد از آزادی فردی و اجتماعی نسبتا بالایی برخوردار بودند.فراسوی بحث تاریخی در اوایل قرن بیستم نخستین تلاشها برای کسب دستمزد برابر با مردان انجام گرفت، سپس حق رأی و حق انتخاب با فواصل زمانی در کشورها و مناطق مختلف دنیا به رسمیت شناخته شد.
بهعنوان مثال این حق در نیوزیلند در سال 1893 رسمیت یافت و در عربستان سعودی در سال 2015میلادی.مهمترین دستاوردهای زنان که متاثر از وجود روزهایی همچون روز جهانی زن و یادآور حق و حقوقشان است، شامل درآمد و مشارکت سیاسی به لطف افزایش سوادآموزی، استفاده از روند پیشرفت وسایل ارتباطی (اینترنت، شبکههای اجتماعی) و توسعه علم و آگاهی عمومی نسبت به حقوق زنان بوده است. همچنین حضور زنان در پارلمانها (آمار اتحادیه اروپا) بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵میلادی دو برابر شده و به ۲۲درصد رسیده است.
هماکنون50درصد زنان در سراسر جهان شغل پایدار دارند. این رقم برای مردان ۷۵درصد است. 5درصد (۲۵نفر) از مدیران عامل ۵۰۰شرکت برتر جهان در سال ۲۰۱۴میلادی که نامشان در فهرست مجله فورچون آمده است، زن هستند در حالی که در سال ۱۹۹۸میلادی تنها نام یک زن در چنین فهرستی وجود داشت.کشورهای در حال توسعه تقریبا به برابری جنسیتی در مدارس ابتدایی دست یافتهاند.حضور زنان در رسانهها از ۱۷درصد در سال ۱۹۹۵میلادی به ۲۴درصد در سال ۲۰۱۰میلادی افزایش یافت.
20نفر از رؤسای دولتها (196دولت عضو سازمان ملل) در دنیا را زنان تشکیل میدهند، دو دهه پیش این تعداد تنها هفت نفر بود. در سال ۲۰۰۰میلادی قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت سازمان ملل این موضوع را به رسمیت شناخت که جنگها تاثیرات مختلفی بر مردان و زنان دارند. این قطعنامه بر اهمیت حضور زنان در مذاکرات صلح تاکید کرد. طی سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۱میلادی زنان در ۹درصد مذاکرات صلح حضور داشتند.
کنوانسیون امحای کلیه اشکال تبعیض علیه زنان
این کنوانسیون یک معاهده بینالمللی است که در ۱۸دسامبر ۱۹۷۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و در ۳سپتامبر ۱۹۸۱ (30روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) به اجرا درآمد.همانگونه که از نام آن پیداست هدف نهایی این عهدنامه حذف تبعیض علیه زنان است. این كنوانسیون یك مقدمه و 30ماده دارد كه 16ماده محتوایی و بقیه اجرایی است و با تشكیل كمیتهای نظارت بر اجرای كنوانسیون و بررسی گزارشها و پیشرفتهای حاصلشده انجام میشود.
دولتها وظیفه دارند هر چهار سال یكبار گزارش خود را به این كمیته ارائه كنند.با این گزارشهاست كه مشخص میشود كدام كشور به معنای واقعی در جهت احقاق حقوق زنان و كاهش تبعیض اقدام كرده است.البته برای كشورها حق شرط یا تحفظ پیشبینی شده تا به مرور خود را با مواد كنوانسیون انطباق دهند.
ایران به همراه چند کشور دیگر (سومالی، سودان، سودان جنوبی و تونگا) به این معاهده نپیوستهاند. لایحه الحاق ایران به كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان، نخست به پیشنهاد وزارت امور خارجه در جلسه مورخ 28/9/1380 هیات دولت تصویب و به مجلس تقدیم شد که در مجلس تصویب شد اما در نهایت توسط شورای نگهبان به دلیل مغایرت با 9 اصل قانون اساسی و ضروریات دین اسلام، از جمله ارث، قصاص، دیه، طلاق، شهادت، حجاب و تعدد زوجات رد شد.
وضعیت داخلی مهمتر از پذیرش کنوانسیون
بررسی کیفیت زندگی در کشورهای مختلف نشان میدهد بین امضای این معاهده و ارتقای کیفیت حقوق زنان الزاما ارتباط مستقیمی وجود ندارد و حقوق زنان و بهصورت کلی کیفیت زندگی افراد بیشتر با وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور مرتبط است. بهعنوان مثال در شبکه جهانی کار، 250میلیون نفر زن بیشتر از یک دهه پیش فعالیت دارند هرچند درآمد این زنان بهصورت متوسط به اندازه 10سال پیش مردان است و پیشبینی شده به 118سال زمان نیاز است تا این فاصله در پرداخت دستمزد پر شود.
شمار افرادی که قادر به خواندن و نوشتن هستند در سراسر جهان از ۷۶درصد در سال ۱۹۹۰میلادی به ۸۵درصد در سال ۲۰۱۳ افزایش یافته است اما همچنان تنها ۶۰درصد زنان جهان از این امتیاز بهرهمند هستند. دستمزد یک زن از هر 10زن متاهل بدون اطلاع و رضایت خودش خرج میشود. همچنین طبق آمار سازمان ملل 35درصد زنان در طول دوران زندگی خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه میکنند و نوعی سازوکار الزامآور بینالمللی برای پایان دادن به این مشکلات وجود ندارد.
در غیاب چنین قوانینی کشورها خود حل مسئله را بهدست گرفتهاند. بهعنوان مثال اتحادیه اروپا برای مبارزه با خشونت علیه زنان قوانینی را به تصویب رسانده که به کنوانسیون استانبول معروف است. چنین قوانینی میتواند آغازگر خوبی برای سازمان ملل در جهت ایجاد نوعی هماهنگی بینالمللی الزامآور در جهت ایجاد چتر حمایتی برای زنان باشد.
بنابراین انتظار میرود با تلاش کشورها برای سوادآموزی، تهیه قوانین حمایتی و همکاری منطقهای و بینالمللی رفتهرفته کیفیت زندگی همه شهروندان از جمله زنان در همه جوامع بهبود یابد. اما نباید از نظر دور داشت که تجارب بهدست آمده از توجه به روزهای بینالمللی همیشه حقوق افراد را یادآور میشود و مانع از فراموشی تاریخی نوع بشر در قبال مسائل تلخ و شیرین دنیای اطرافش است.