ویژگیهای ذاتی، روحی و روانی که موجب بقای انسانهای اولیه شده، ممکن است ما را در برابر اشتباهات خطرناک و سوگیریهای رایج در تصمیمگیریهای مرتبط با سرمایهگذاری در بازارهای گاوی یا خرسی آسیبپذیر سازد. در این متن برخی اصطلاحات، اشتباهات و سوگیریهای بازار گاوی را بررسی میکنیم.«میدانم بازار به عقب حرکت میکند، پس بعدا پول را وارد بازار میکنم»هنگامی که چنین جملهای میشنوید، احتمالا سرمایهگذار از سوگیری تاییدی (Confirmation Bias) رنج میبرد. این سوگیری حاصل تلاش مغز برای پیشگیری از ناهمسانی شناختی (عدم تجانسشناختی) یا داشتن دو تفکر متضاد است. در واقع هنگامی که سرمایهگذاران اطلاعات مرتبط با سرمایهگذاری را که با باورهای آنها در تضاد است نادیده میگیرند دچار این خطا میشوند.
با تمام اطلاعاتی که امروزه در مورد سمت و سوی اقتصاد و بازارهای سرمایهگذاری در دسترس است درک و پذیرش آنچه میخواهید بشنوید و آنچه با قضاوتهای گذشته شما در تضاد است و قصد نادیده گرفتن آن را دارید بسیار ساده است.
در یک بازار گاوی جدید این سوگیری موجب نادیده گرفتن اطلاعاتی میشود که نشان میدهد اقتصاد و بازارهای مالی در حال بهبود هستند و به این معناست که تصمیم اخیر آنها در مورد فروش یا نخریدن سرمایههای خاص نادرست بوده است و موجب میشود که آنها برای طولانیمدت در حاشیه قرار بگیرند و فرصتهای سرمایهگذاری از دست بروند. بهصورت مستقل فکر کردن هنگام سرمایهگذاری خوب است اما نفس خود را تحت کنترل بگیرید (که همیشه شما درست فکر نمیکنید) و یک طرح جایگزین برای بازاری داشته باشید که به راه شما نمیرود.
«سرانجام با فروختن سهام سود کردم»در مورد کسب سود مشکلی وجود ندارد اما در نظر داشته باشید که سرمایهگذاران دائما در جستوجوی غرور و ترس از افسوس خوردن هستند که گاهی اثر تمایلی (Disposition Effect) نامیده میشود که در واقع بیانگر این مسئله است که رنج و غم ناشی از ضرر سرمایهگذاری بسیار بیشتر از لذت کسب سود است. پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهد که احساس آسیب ناشی از ضررهای سرمایهگذاری دو و نیم برابر از احساس مثبتی که از همان مقدار سود سرمایهگذاری ایجاد میشود بیشتر است.
این سوگیری موجب میشود که در یک بازار گاوی جدید سرمایهگذاران زودتر از موعد برندگان را بفروشند (در جستوجوی غرور) و برای جلوگیری از افسوس دردناک ناشی از کسب ضرر بازندگان بازار خرسی را نگه دارند و از خرید رهبران بازار گاوی جدید جلوگیری کنند. برای کمک به پیشگیری از این سوگیری باید فرآیندی برای خریدوفروش سرمایهگذاریها داشته باشید که منظم، بدون عیب و قابل تکرار باشد. اگر چه مباهات و افتخار به سودهایی که سریعا بهدست میآید خوب است اما سودهای آتی که ممکن است از دست برود بسیار بیشتر است.
«رشد بازار بسیار زیاد و سریع بوده و احتمالا اصلاح میشود»این اصطلاح نشاندهنده چیزی است که تحت عنوان لنگر انداختن (Anchoring) یا نقطه مرجع شناخته میشود. لنگر انداختن هنگامی رخ میدهد که افراد برای مقایسه قیمت یک سرمایهگذاری عددی مانند بالاترین و پایینترین قیمت سهام در 52 هفته تخصیص میدهند. بیشتر پژوهشگران دانشگاهی و متخصصان سرمایهگذاری با شکل ضعیف بازار کارا موافق هستند که در آن فرض شده است که حرکات پیشین قیمتها پیشبینیکنندگان ضعیفی برای عملکرد آتی قیمتها هستند.
سرمایهگذاری بلندمدت تنها با استفاده از الگوهای قیمتهای گذشته مانند به جلو راندن ماشین با استفاده از آینه عقب ماشین است. در یک بازار گاوی جدید لنگر انداختن منجر به ترس از ارتفاع (بلندی هراسی) در بازار میشود یعنی سرمایهگذاران فکر میکنند که چون بازار بهشدت و سریعا رشد کرده است حتما مشمول اصلاح بازار (Market Correction) میشود.
این ترس همچنین موجب ایجاد حسی غلط در مورد ارزش و ریسک بیش از حد در مراحل آغازین یک بازار گاوی میشود. توجه داشته باشید که قیمتها و بنیادهای سرمایهگذاری دائما در حال تغییر هستند و افزایش یا کاهشی که در گذشته رخ داده است در مورد بنیادهای ارزشگذاری فعلی و چشمانداز بلندمدت سرمایهگذاری چیز زیادی به ما نمیگوید.
«هرگز دوباره سهام نخواهم خرید»این اصطلاح نشاندهنده اثر مارگزیدگی است. این پدیده هنگامی رخ میدهد که سرمایهگذاران ضرر زیادی از یگ گروه یا کلاس داراییها مانند سهام کسب میکنند و در نتیجه ریسک گریزتر میشوند. عوارض احساسی ناشی از ضررهای بازار خرسی به قدری زیاد است که آنها احساس میکنند یا بهطور کلی سرمایهگذاری نکنند یا آن گروه یا کلاس داراییها را ترک کنند. توجه کنید که مهم است در مورد اهداف سرمایهگذاری، تحمل ریسک و انتظارات بازار سرمایه فکر کنید و براساس آنها سرمایهگذاری کنید.
در یک بازار گاوی جدید این سوگیری منجر به تشکیل سبد سهامی (پرتفولیو) میشود که یا تنوع کمتری دارد یا با اهداف سرمایهگذار سازگار نیست. بنجامین گراهام، سرمایهگذار معروف گفته است افرادی که نمیتوانند بر احساسات خود مسلط شوند برای کسب سود از فرآیند سرمایهگذاری مناسب نیستند.
در واقع آقای گراهام میدانست که تسلط بر احساسات در هنگام سرمایهگذاری به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست است. مهم است که درک کنیم همه ما انسان هستیم و برخلاف کامپیوترها نمیتوانیم همیشه تصمیمات بهموقع و عقلایی اتخاذ کنیم. آشنایی با اصطلاحات و اشتباهات روحی و سوگیریها میتواند موجب اتخاذ تصمیمات عقلایی به هنگام سرمایهگذاری در یک بازار گاوی جدید شود.
ارتباط با نویسنده: arash.shahryari.nia@gmail.com