معرفی یک محصول جذاب برای مشتریان آخرین گام در مسیر موفقیت در زمینه فروش نیست. امروزه بسیاری از برندها دارای محصولات جذاب و جدید هستند، اما در عمل تنها تعداد اندکی از آنها توانایی تاثیرگذاری بر روی مشتریان و کسب فروش دلخواه را دارند. اگر استراتژی فروش یک شرکت نامناسب باشد، هرگز توانایی تاثیرگذاری قابل توجه بر روی مخاطب هدف را نخواهد یافت. امروزه برندها نیازمند به روز رسانی استراتژی بازاریابی و فروش شان در سریع ترین زمان ممکن هستند. در غیر این صورت توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را نخواهند داشت. ما در این مقاله به بررسی برخی از بهترین توصیه های موجود برای ساماندهی استراتژی فروش کاربردی خواهیم پرداخت. توصیه های مورد بحث به طور نسبی در تمام کسب و کارها امکان اجرا دارد بنابراین شما در هر کسب و کار امکان استفاده از آنها را خواهید داشت.
1. تلاش برای شناخت مشتریان
پیش از هرگونه تاثیرگذاری بر روی مشتریان باید نسبت به شناخت درست آنها اقدام کرد. بسیاری از برندها در عمل با محصولات جذاب اقدام به تعامل با مشتریان نادرست میکنند. اینکه مشتریان علاقه نسبی به محصولات یا دست کم ماهیت کسب و کار ما داشته باشند، نکته بسیار مهمی است. اگر ما به این نکته مهم توجه نداشته باشیم، هرگز امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را پیدا نخواهیم کرد.
مطلب مرتبط: افزایش فروش با توصیه هایی از مدیران پیشتاز
مزیت اصلی شناخت مشتریان امکان ارائه کمپین های بازاریابی و از همه مهمتر شخصیسازی محصولاتمان مطابق سلیقهشان است. برندهای بزرگ همیشه از این الگو برای تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب هدف استفاده میکنند. تعامل نزدیک با مخاطب هدف همیشه چالش اساسی برندها محسوب میشود. شناخت مشتریان گام مهمی برای کسب و کارها در مسیر غلبه بر این نگرانی خواهد بود.
2. تمرکز بر روی سود اصلی محصول به جای امکانات جانبی
بدون تردید محصولات مختلف با گذشت زمان دارای امکانات جانبی متعددی میشوند. این امر نقش مهمی در جلب نظر مشتریان بازی میکند. نکته مهم در این میان اهمیت اصلی کاربرد اولیه محصولات در مقایسه با امکانات جانبی است. ما همیشه باید در معرفی محصولاتمان بر روی کاربرد اصلی و اولیه آنها تمرکز داشته باشیم. ایراد اصلی برخی از برندها تلاش برای مانور بر روی امکانات جانبی محصولات و فراموشی کاربرد اولیه آنهاست. نتیجه این امر کاهش انگیزه مشتریان برای خرید محصول موردنظر خواهد بود. بیتردید هیچ برندی مایل به عقب ماندن از دیگر رقبا در مسیر فروش محصولاتش نیست بنابراین به هنگام معرفی محصولاتتان ابتدا با کاربردهای اولیه آن شروع کنید. سپس امکان تمرکز بر روی سایر کاربردهای جانبی محصولات وجود خواهد داشت.
امروزه کمپین های بازاریابی و فروش از هدف اصلیشان دور شدهاند. وقتی یک برند در تلاش برای فروش محصولاتش است، باید ابتدا به فکر جلب نظر مخاطب هدف به ویژگی و کاربردهای اصلی محصولاتش باشد. اهدافی مانند سرگرم ساختن مخاطب هدف در درجههای بعدی اهمیت قرار میگیرد. به عبارت ساده، وظیفه اصلی شما در این بخش بیان چگونگی تاثیرگذاری محصولتان بر روی زندگی مشتریان است. بیتردید نحوه تاثیرگذاری یک محصول باید در راستای سادهتر ساختن زندگی برای مشتریان باشد.
3. بیان شیوه حل مشکلات مشتریان از سوی محصول
هر محصولی برای رفع یک یا چند مشکل مشتریان ساخته میشود. اگر محصول تازه شما توانایی رفع مشکلات مشتریان را نداشته باشد، به احتمال فراوان کمتر کسی مایل به خریدش خواهد بود. بسیاری از برندها به هنگام طراحی محصول این نکته ظریف را مدنظر قرار نمی دهند. نتیجه این امر ناتوانی آنها برای جلب نظر مشتریان و فروش محصولات شان است.
وظیفه برندها در مسیر فروش محصولات شان فقط بیان تاثیرگذاری آنها بر روی زندگی مشتریان نیست. ما باید نوعی همدردی نزدیک با مشتریان و مشکلاتشان نیز داشته باشیم. امروزه انتظارات مشتریان از برندها به طور تساعدی افزایش یافته است بنابراین اگر شما نسبت به ایجاد رابطهای عمیق با مشتریان بیتوجه باشید، احتمال شکستتان افزایش خواهد یافت.
استفاده از تکنیک های داستان سرایی در زمینه بازاریابی و فروش کمک شایانی به شما برای جلب نظر مشتریان خواهد کرد. امروزه یکی از مهارت های اساسی برای هر فروشنده ای بیان داستانهای جذاب است. نکته مهم در این میان تلاش برای پرهیز از المانهای کلیشه ای در طراحی و بیان داستان های مدنظرمان است.
4. یافتن مزیت رقابتی محصولاتمان
طراحی محصول تازه همیشه همراه با افزودن امکانات اضافی به آن است. اگر یک برند در مرحله طراحی محصول هیچ ابزار تازهای به آن اضافه نکند، هرگز امکان موفقیت در زمینه فروش را نخواهد داشت. وقتی محصول ما دارای تفاوتهای معنادار با دیگر رقباست، باید به دنبال استفاده تبلیغاتی از مزیت های موردنظر باشیم. ایراد اغلب برندها ناتوانی برای تبدیل امکانات تازه محصولات شان به مزیت های بازاریابی و تبلیغاتی است. بهترین تکنیک در این میان مشاهده محصولاتمان از چشم انداز مشتریان است. همچنین باید مقایسه مداوم میان محصولات برندمان با دیگر رقبا را مدنظر قرار دهیم. این امر امکان دستیابی به اطلاعات برتر در زمینه کیفیت محصولات و نحوه تعامل با مشتریان را فراهم میسازد.
5. قیمت گذاری منطقی
تعیین قیمت برای محصولات یکی از گام های نهایی در راستای حضور در بازار فروش است. اگر قیمت محصول ما بیش از اندازه بالا باشد، کمتر مشتریان اقدام به خرید آن خواهد کرد. امروزه مشتریان ابزارهای فراوانی برای مقایسه قیمت محصولات با یکدیگر دارند. بنابراین کیفیت محصول ما باید هماهنگ با سطح قیمتی مناسب باشد. در غیر این صورت امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف فراهم نخواهد شد.
انتخاب قیمت برای محصولات بدون توجه به عملکرد رقبا امکانناپذیر است. اگر شما قصد معرفی محصول تازهای را دارید، ابتدا به وضعیت محصولات مشابه در بازار نگاه کنید. ارزیابی میانگین قیمتهای مربوط به چنین محصولاتی راهنمای مناسبی برای شما در راستای تعیین یک قیمت منصفانه خواهد بود.
6. استفاده حداکثری از شبکه های اجتماعی و بازاریابی محتوایی
شبکه های اجتماعی صرفا برای تعامل با دوستان و آشنایان نیست. امروزه بسیاری از برندها در عمل از شبکه های اجتماعی برای اهداف بازاریابی و تبلیغات نیز استفاده میکنند. رایج ترین الگوی بازاریابی در شبکه های اجتماعی مربوط به بازاریابی محتوایی است. این شیوه بر روی تولید محتوای جذاب برای مخاطب هدف و تعامل نزدیک با آنها تمرکز دارد. اگر برند شما دارای بخش بازاریابی نیست، باید هرچه سریع تر نسبت به راه اندازی یک بخش مجزای بازاریابی و تبلیغات اقدام کنید. عصر کنونی با سلطه شبکههای اجتماعی شناخته میشود، بنابراین شما باید حضور قابل توجهی در شبکههای اجتماعی داشته باشید.
7. طراحی پیام فروش به صورت ساده و واضح
ایراد اصلی اغلب کمپین های فروش بیان پیام اصلی به صورت پیچیده و غیرواضح است. نتیجه این امر ناتوانی مخاطب هدف برای درک پیام اصلی است. هرچه پیام بازاریابی ما واضح تر باشد، تمایل مخاطب هدف برای تعامل با ما افزایش خواهد یافت، بنابراین به هنگام انتخاب پیام اصلی بازاریابی و فروش باید سادگی و وضوح آن را مدنظر قرار دهید. در غیر این صورت توانایی چندانی برای جلب نظر مخاطب هدف نخواهید یافت. امروزه مشتریان در عمل مدتزمان زیادی به مشاهده پیام های بازاریابی و فروش اختصاص نمیدهند بنابراین باید در کمترین زمان ممکن تاثیرگذاری مدنظرمان بر روی مشتریان را خلق کنیم.
مطلب مرتبط: روش هایی ساده برای افزایش فروش
8. خلق تجربه ای دلپذیر برای مشتریان
نحوه تعامل ما با مشتریان در فرآیند فروش اهمیت بسیار زیادی دارد. ما باید به دنبال امری فراتر از صرف فروش محصولاتمان باشیم. ایراد برخی از برندها تاکید بر روی فروش محصولات به هر قیمتی است. یک هدف بهتر در این میان تبدیل شدن به مشاور مورد اعتماد مشتریان است. این امر فرآیند تبدیل خریداران به مشتریان وفادار برندمان را تسهیل خواهد کرد. ما باید در تمام فرآیند تعامل با مشتریان این نکته مهم را مدنظر قرار دهیم. هرچه تجربه مشتریان از خرید محصولات برند ما خوشایندتر باشد، امکان تاثیرگذاری بر روی آنها افزایش خواهد یافت.