دهه پیش با استارتآپ های حوزه فناوری شناخته می شود. استارتآپ هایی نظیر اوبر و Airbnb با ارائه ایده های تازه و خلاقانه عرصه کسب و کار را متحول کردند. اگرچه خدمات منحصر به فرد آنها نقش مهمی در توسعه کسب و کارشان داشت، اما در نهایت شیوه خاص برندسازی شان موجب موفقیت شان شد. برندسازی در دنیای مهم اهمیت بسیار زیادی دارد. بهترین استارتآپ ها نیز بدون برنامه ای مشخص برای برندسازی توانایی توسعه و حضور فعال در بازار کسب و کار را نخواهند داشت.
دهه پیش روی میلادی از نقطه نظر افزایش رقابت در دنیای کسب و کار اهمیت زیادی دارد. وقتی ما با رقبای بسیار زیادی مواجه هستیم، نحوه فعالیت برندسازی مان مهم تر خواهد شد. هنوز بسیاری از برندها نسبت به اهمیت فرآیند برندسازی تردید دارند. این امر موجب بروز دشواری در زمینه فعالیت برندها شده است. علاوه بر این حضور نسل جوان یا Z در عرصه کسب و کار، به عنوان کارآفرین و مشتری، تحولات تازه ای در حوزه برندسازی ایجاد کرده است. بسیاری از برندها هنوز آمادگی لازم برای مواجه با نسل جوان را ندارند. به همین خاطر کسب آمادگی زودتر از سوی ما مزیتی رقابتی منحصر به فردی خواهد بود.
هدف اصلی در این مقاله بررسی برخی از ترندهای برتر در زمینه برندسازی در حوزه استارتآپ هاست. در ادامه چهار ترند برتر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1. اهمیت فزاینده تجربه های تعاملی
شیوه سنتی تبلیغات مستقیم برای جلب نظر مخاطب هدف دیگر کاربردی در دنیای مدرن ندارد. مشتریان مدرن تمایل بالایی به تعامل سازنده با برندها دارند بنابراین یکی از ترندهای اصلی در حوزه برندسازی افزایش تعامل با مخاطب هدف است. این نکته در زمینه بازاریابی و تبلیغات نیز دارای اهمیت است. فناوری های تازه ای مانند هوش مصنوعی و واقعیت مجازی به تحقق هرچه بهتر این اهداف کمک خواهد کرد. اگر برند ما در زمینه ارائه تجربه های تازه به مخاطب هدف توانایی بالایی نداشته باشد، به زودی از کانون توجه آنها دور خواهد شد.
مطلب مرتبط: ترندهای برتر حوزه تبلیغات و برندسازی در سال 2019
مشتریان نسل جوان آشنایی بسیار زیادی با فناوری های مدرن دارند بنابراین جلب نظر آنها در مقایسه با مخاطب سنتی دشوارتر خواهد بود. برخی از برندها نظیر IKEA موفقیت زیادی در زمینه استفاده از فناوری های مدرن در زمینه برندسازی کسب کرده اند. این برند سوئدی با طراحی اپ رسمی برای خود به ارائه تجربه ای تازه از مشاهده محصولاتش دست زده است. به این ترتیب با اسکن محصولات مندرج در کاتالوگ این برند امکان مشاهده نسخه سه بعدی آنها وجود خواهد داشت. این امر نقش مهمی در افزایش تمایل مخاطب هدف برای مشاهده محتوای IKEA دارد.
2. تاثیرگذاری رو به رشد محتوای بصری
امروزه بخش مهمی از فرآیند تصمیمگیری مخاطب هدف درباره برندها و محصولات شان از محتوای بصری تاثیر می پذیرد. اهمیت محتوای بصری در حوزه بازاریابی و تبلیغات کاملا مشهود است. نکته مهم در این میان نفوذ اهمیت چنین محتوایی در فرآیند برندسازی است.
اگر ما قصد ایجاد برندی ماندگار را داریم، باید نسبت به تولید محتوای بصری جذاب اقدام کنیم. محتوای بصری ماندگاری بسیار بیشتری در ذهن مخاطب هدف دارد بنابراین ما باید از این نکته در راستای تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب هدف استفاده کنیم. با نگاهی کوتاه به برندهای مشهور امکان درک هرچه بهتر تاثیر محتوای بصری وجود دارد. این برندها همیشه در زمینه تعامل با مخاطب هدف از محتوای باکیفیت سود می برند. به عنوان مثال به برند آدیداس توجه کنید. این برند همیشه المان های بصری جذابی برای تعامل با مخاطب طراحی می کند.
3. ضرورت توجه به انیمیشن
محتوای انیمیشنی در طول سال های اخیر تاثیر قابل توجهی بر روی مخاطب هدف داشته است. برند ما برای تعامل بهتر با مخاطب هدف باید آشنایی کافی با فرمت انیمیشن را داشته باشد. در غیر این صورت با راهکارهای سنتی به هیچ نتیجه مناسبی نخواهیم رسید.
وقتی از اهمیت انیمیشن در برندسازی صحبت می کنیم، بیشتر فرمت گیف را مدنظر داریم. گیف به ویدئو و انیمیشن های بسیار کوتاه گفته می شود. مزیت این فرمت امکان بیان نکات مهم در قالبی متفاوت و جذاب است. به این ترتیب دیگر مشکلی در زمینه بیحوصلگی مخاطب هدف برای مطالعه محتوای مان را نخواهیم داشت.
برخی از برندها در طول سال های اخیر برای استفاده هرچه بهتر از انیمیشن در فرآیند برندسازی اقدام به همکاری با استودیوهای ساخت انیمیشن کرده اند. به این ترتیب برخی از کمپین های تبلیغاتی به جای ویدئوی اصلی دارای انیمیشن رسمی هستند. این ترند با توجه به استقبال مطلوب مخاطب هدف در طول سال های پیش رو توسعه بیشتری خواهد یافت.
4. تاثیر انکارناپذیر نام مناسب
نام برند مهم ترین بخش در فرآیند برندسازی است. تمام برندهای موفق دارای نامهای منحصر به فرد و جذاب هستند. نام برند ما باید در نگاه نخست توجه مخاطب هدف را جلب کند. برخی از شرکت ها در زمینه انتخاب نام به سراغ الگوهای عجیب و غریب می روند. این امر مشکلات بسیار زیادی برای آنها ایجاد خواهد کرد. یک نام مطلوب برای برند شامل استفاده از عبارتی کوتاه و یکبخشی خواهد بود. در صورت نیاز برای استفاده از نام های بلند باید عبارتی دارای مفهوم و تا حدودی منحصر به فرد مدنظر قرار گیرد. به این ترتیب ما توانایی بهتری برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف خواهیم داشت.
مطلب مرتبط: ترندهای تازه در دنیای تبلیغات
برندهای مدرن روز به روز در زمینه شخصیسازی ارتباط شان با مخاطب هدف توسعه بیشتری پیدا می کنند. یکی از نکات مهم در این زمینه انتخاب نام براساس سلیقه عمومی مشتریان است. بدون تردید ما در عرصه کسب و کار با مشتریان بسیار زیاد و دارای تنوع سلیقه ای مواجه هستیم. در این بین ما باید نامی مناسب و مورد پسند تمامی آنها انتخاب کنیم. شاید در صورت نیاز استفاده از یک برند زیرمجموعه در راستای برندسازی بهتر نیز ضروری باشد. به این ترتیب ما فرصت تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف به شیوه ای متفاوت را خواهیم داشت.