بازاریابی+ اینترنت اشیا: مرور کمپین های موفق برای شروع کار

در دنیای دیجیتال این روزها هر گوشه ای را که نگاه کنید، ردی از اینترنت اشیا (IoT) به چشم می خورد. از کدهای QR گرفته تا دستیارهای هوشمند، همگی در کنار ما هستند تا زندگی راحت تری داشته باشیم. البته در این میان زندگی برای بازاریاب ها هم راحت و در عین حال جذاب شده است. هرچه باشد ورود هر فناوری تازه ای به بازار برای بازاریاب ها فرصت های نوینی به همراه دارد. پس چه بهتر که قبل شروع ماراتن نفسگیر میان شما و رقبا، ته توی این فناوری نوپا را دربیاورید. 

خیلی از بازاریاب ها در طول روز بارها و بارها اصطلاح اینترنت اشیا به گوش شان می خورد و چه بسا در گفت وگوهای روزمره نیز حرف های زیادی درباره اش بشنوند. با این حال حتی روح شان هم از اینکه اینترنت اشیا دقیقا چیست خبر ندارد. اگر شما هم چنین وضعیتی دارید، اصلا جای نگرانی نیست؛ چراکه ما در این مقاله علاوه بر بررسی بعضی از کمپین های موفق این حوزه، پرونده اینترنت اشیا را هم برای تان بررسی خواهیم کرد. 

اجازه دهید قبل از اینکه سراغ یادگیری از کمپین های مختلف برویم، کمی درباره اینترنت اشیا با هم گپ بزنیم. ما قبلا در روزنامه فرصت امروز درباره مزایای این فناوری صحبت کرده ایم. با این حال بد نیست یکبار هم که شده سراغ ترکیب آن با دنیای مارکتینگ برویم. وقتی درباره اینترنت اشیا صحبت می ‎کنیم، در واقع اتصال گجت های مختلف با یکدیگر را مدنظر داریم. مثلا نسل جدید یخچال ها را در نظر بگیرید که با سنسورهای مختلف اوضاع مواد غذایی تان را زیر ذره بین می برد. در چنین شرایطی مثلا اگر شیرتان فاسد یا تمام شده باشد، یخچال تان به طور خودکار پیامی روی گوشی تان نمایش خواهد داد. چه بسا اگر برند تولیدکننده یخچال با بعضی از خرده فروشی ها همکاری داشته باشد، پیشنهادهایی درباره خرید شیر با ارزان ترین قیمت ممکن هم به شما دهد. ماجرا خیلی شبیه رمان های علمی- تخیلی شد، نه؟

مطلب مرتبط: اینترنت اشیا و مزایای آن برای کسب و کارها

راستش را بخواهید، اینترنت اشیا تقریبا برای همه ما آشناست؛ چراکه اینجا فقط ترکیب میان سنسورهای مختلف با یک کامپیوتر مرکزی را داریم. مثلا در مورد مثال یخچال، اتصال آن به اینترنت و ارتباطش با گوشی هوشمند قضیه را متفاوت کرده است. با این حساب تمام کاری که اینترنت اشیا انجام می دهد، ایجاد اتصال میان لوازم مختلف یا یک ابزار هوشمند (در مورد مثال بالا گوشی همراه) است. 

حالا که با اینترنت اشیا بیشتر آشنا شدید، باید برگردیم سراغ سوال اصلی مان: چطور از اینترنت اشیا در دنیای بازاریابی استفاده کنیم؟ این سوالی است که خوشبختانه بعضی از بازاریاب ها قبلا سراغش رفته اند. نتیجه کار هم کمپین هایی گوناگون شده که ما در ادامه بعضی از موفقیت ترین آنها را مرور خواهیم کرد. اگر شما هم دوست دارید با دست پر کارتان در این حوزه را شروع کنید، هیچ جوره این مقاله را از دست ندهید. 

بهترین کمپین های اینترنت اشیا

1.    تبلیغ کوین بیس (Coinbase) در مسابقه سوپربال

دنیای رمزارزها چند سالی هست حسابی داغ شده و همه دنبال خرید آنها هستند. این وسط صرافی های آنلاین هم کم کم سر و کله شان پیدا شده و حسابی با هم در حال رقابت هستند. یکی از اسم های آشنا در این میان کوین بیس است. این صرافی که اتفاقا سابقه خوبی هم در بازار دارد، سال قبل تصمیم گرفت در حین مسابقه سوپربال خودی نشان دهد. به همین خاطر سراغ یک تبلیغ چند ثانیه ای در این رویداد مهم رفت. احتمالا خبر دارید مسابقه سوپربال چقدر مشهور هست و برندهای مختلف برای تبلیغات چند ثانیه در بین برگزاری مسابقات چند میلیون دلار باید پیاده شوند. با این حساب اقدام کوین بیس در صورت شکست ضررهای بی نهایت سنگینی به همراه می آورد. 

احتمالا وقتی صحبت از اینترنت اشیا در دنیای مارکتینگ می شود، همه دنبال کمپین هایی بی نهایت عجیب خواهند بود. با این حال کوین بیس کار را خیلی ساده تر از این حرف ها دنبال کرد. بر این اساس همه برنامه این صرافی پیشنهاد تخفیف 15 دلاری برای ثبت نام اولیه در سایت شان بود. البته این پیشنهاد نه به طور مستقیم، بلکه در قالب یک کد QR که در پس زمینه سیاه شناور بود به دست کاربران رسید. اگر کمی با دقت به ماجرا نگاه کنید، طرح کوین بیس یادآوری دی وی دی پلیرهای نوستالژیک است. دقیقا به همین خاطر خیلی از کاربران از این تبلیغ به ظاهر ساده استقبال شگفت انگیزی کردند. به طوری که ترافیک بالای سایت این برند از کنترل خارج شد و پیام خطا برای کاربران تازه نمایش داده می شد!

کدهای QR مثل دروازه های ورود به دنیای اینترنت اشیا عمل می کنند؛ چراکه دسترسی به آنها برای هر کاربری بی نهایت ساده است و اتفاقا اغلب گجت ها با آن سازگاری لازم را دارند. به همین خاطر کوین بیس برای کمپینش سراغ ایده های عجیب و غریب نرفت. در عوض از همین کدها با چاشنی یک نوستالژی قدیمی استفاده کرد. جالب اینکه نتیجه کار حسابی حیرت انگیز از کار درآمد. هرچه باشد کمتر کسی به این سادگی ها از کنار یکی از جذاب ترین نوستالژی های دنیا می گذرد، مگر نه؟

درس مهمی که کمپین کوین بیس برای بازاریاب ها دارد، استفاده از اینترنت اشیا در ساده ترین شکل ممکن است. اینطوری نه تنها کلی مخاطب از سراسر دنیا را جذب می کنید، بلکه چهره ای متفاوت از برندتان را نیز عرضه خواهید کرد. پس یادتان باشد هیچ وقت در اولین قدم سراغ طرح های عجیب و غریب نروید. تمام کاری که کوین بیس انجام داد، استفاده از یک ایده نوستالژیک برای نشان دادن هدیه 15 دلاری اش برای مشتریان بود؛ به همین سادگی.

مطلب مرتبط: اینترنت اشیا چطور دنیا را دوباره به هم وصل کرده است؟

2.    والگرینز (Walgreens) و نمایش دیجیتالی محصولات 

چند بار تا حالا در فروشگاه های بزرگ همینطوری بی هدف بین غرفه های مختلف گشته اید و آخر سر هم محصول دلخواه تان را پیدا نکرده اید؟ اینطور وقت ها آدم دوست دارد یک راهنمای همه چیزدان دقیقا همان محصولی که دوست دارد را برایش پیدا کرده و پیشنهاد کند. قبول دارم چنین رویایی خیلی دور و دراز به نظر می رسد، اما به لطف اینترنت اشیا و صدالبته پشتکار خرده فروشی والگرینز از سال 2019 تبدیل به واقعیت شده است. 

ماجرا از این قرار است که خرده فروشی والگرینز بر روی در یخچال هایی که در شعبه های مختلف فروشگاهش دارد، از سنسورهای هوشمند استفاده کرده است. به این ترتیب این سنسورها علاوه بر اسکن رده سنی مشتریان، به سرعت محصولات داخل یخچال را نیز اسکن کرده و پرفروش ترین محصولات براساس مشخصاتی نظیر سن و جنسیت مشتریان را روی در یخچال نمایش می دهد. قبول دارم چنین ایده ای حسابی پیچیده به نظر می رسد، اما ماجرا خیلی ساده تر از این حرف هاست. در واقع تمام مسئولیت کار بر روی دوش هوش مصنوعی قرار دارد تا با اسکن وضعیت مشتریان خیلی سریع بهترین محصولات را به آنها پیشنهاد دهد. 

همانطور که می شود حدس زد، کمپین بازاریابی والگرینز با مانور ویژه بر روی سیستم پیشنهاد محصولات این برند خیلی زود طرفدارهای زیادی به دست آورد. به همین خاطر هنوز هم فروشگاه های این برند از الگویی مشابه برای سرویس دهی به مشتریان استفاده می کنند. نکته جالب در این میان ناآگاهی بسیاری از مشتریان نسبت به ارتباط میان این کمپین با اینترنت اشیا است. ماجرا جالب شد، نه؟

شما لازم نیست حتما برای طراحی یک کمپین با استفاده از اینترنت اشیا مثل یک معلم مدرسه برای مشتریان کلاس درس برگزار کنید. همین که شیوه ای تازه از بازاریابی را پیش روی مشتریان قرار دهید، به اندازه کافی رضایت بخش خواهد بود. پس کمپین بازاریابی تان را شبیه یک کتاب درسی نکنید. در عوض همه تمرکزتان باید روی تجربه راحت تر مشتریان از خرید یا حتی ارتباط با برندتان باشد؛ دقیقا همان کاری که والگرینز انجام داد.

مطلب مرتبط: اینترنت اشیاء چگونه زندگی بشر را متحول می کند؟

3.    نیوآ و کمک به مراقبت از کودکان

پدر و مادرها معمولا دردسرهای زیادی برای مراقبت از بچه ها دارند؛ چراکه هر اشتباه کوچکی به قیمت حسرت های بی پایان تمام می شود. در این میان آخرین چیزی که آدم انتظارش را دارد، کمک برندی مثل نیوآ به والدین برای مراقبت از کودکان است. احتمالا انتظار دارید پای محصولی مثل کرم زدآفتاب در چنین بحثی وسط باشد اما نیوآ خیلی خلاقانه تر از این حرف ها فکر می کند. آنها در یک کمپین جالب حوزه تبلیغات مطبوعاتی را به اینترنت اشیا گره زدند. ماجرا از این قرار است که تیم بازاریابی نیوآ به خوبی دغدغه والدین درباره گم کردن بچه ها در محیط های شلوغ را درک کرده بودند. به همین خاطر در تبلیغات مطبوعاتی شان یک دستبند کاغذی ساده قرار دادند. 

این دستبندها همراه با یک کد QR بود که به والدین این امکان را می داد تا متوجه دور شدن فرزندشان شوند. ماجرا از این قرار بود که با اسکن دستبند و بستنش به مچ کودکان در صورتی که آنها از فاصله ای مثلا 20 متری دورتر بروند، صدای آژیر موبایل والدین را آگاه می کرد. اینطوری دیگر خبری از گم کردن بچه ها در مراکز خرید، ساحل یا هر محیط شلوغ دیگری نبود. 

بی شک ایده نیوآ خیلی کار نوآورانه ای نیست. آنها از یک سنسور ارزان قیمت و توانایی گوشی های هوشمند در اسکن کدهای QR استفاده کردند. نتیجه امر نیز کاملا شگفت انگیز بود: فروش محصولات مراقبت از پوست کودکان در طول اجرای این کمپین به طور حیرت انگیزی افزایش پیدا کرد. اینطوری والدین هم از پوست کودک شان محافظت می کردند، هم اینکه دیگر خبری از کابوس گم کردن بچه ها نبود. 

یادتان باشد شما در کمپین های بازاریابی که ترکیبی از اینترنت اشیا ارائه می دهد، نباید دور ایده های خلاقانه را خط بکشید. بعضی از بازاریاب ها فکر می کنند همین که از یک فناوری تازه در کارشان سود می برند، دیگر همه چیز باید مطابق میل شان پیش برود. راستش را بخواهید، مشتریان اصلا این چیزها سرشان نمی شود. پس اگر هنوز ایده ای جذاب و حیرت انگیز دم دست ندارید، لازم نیست با عجله وارد میدان شوید؛ چراکه نتیجه چنین کاری چیزی به غیر از شکست های سنگین نخواهد بود. 

ایده نیوآ در عین حال که هزینه زیادی برای شرکت به همراه نداشت، روی یکی از دغدغه های اصلی مشتریان دست گذاشته بود. بی شک شما هم در حوزه کاری تان شناخت نسبی از دغدغه مشتریان دارید. کافی است برای چند دقیقه هم که شده با خودتان روراست بوده و کمپین تان را پیرامون دغدغه های مشتریان طراحی کنید. 

جمع بندی نهایی

اینترنت اشیا دیگر در ابتدای راه نیست. این روزها خیلی از مردم حتی بدون اینکه بدانند، از این فناوری جذاب استفاده می کنند. به همین خاطر بازاریاب ها کم کم وارد این حوزه شده و شانس شان را امتحان می کنند. همانطور که در این مقاله بررسی کردیم، بعضی از برندهای بزرگ از چند سال قبل وارد این حوزه شده اند. اگر شما نمی خواهید از قافله عقب بمانید، باید تعارف را کنار گذاشته و خیلی زود وارد گود شوید. کمپین های مورد بحث در این مقاله نمونه خوبی برای آشنایی تان با اوضاع بازاریابی با چاشنی اینترنت اشیا فراهم خواهد کرد. پس به جای اینکه دائما کارتان را به فردا بیندازید، از همین امروز الگویی تازه از بازاریابی را کلید بزنید. هرجا هم نیاز به راهنمایی یا کمک داشتید، ما در روزنامه فرصت امروز آماده همراهی تان هستیم. 

مطلب مرتبط: بیش از 70 درصد کسب و کارهای جهان در حوزه اینترنت اشیا است

منابع:

https://blog.hubspot.com

https://geekflare.com