چالش های دیجیتال مارکتینگ در شبکه های اجتماعی

بازاریابی دیجیتال این روزها دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی است برای بقا در دنیای کسب و کار. این موضوع به ویژه در مورد شبکه های اجتماعی که قلب تپنده دنیای دیجیتال محسوب می شوند، اهمیتی دوچندان پیدا می کند. این روزها دیگر کمتر کسی را می بینیم که دست کم در یکی از پلتفرم های اجتماعی فعال نباشد. این فرصت خوبی در اختیار کسب و کارها قرار داده تا از این ظرفیت بزرگ برای دیده شدن و ارتباط با مخاطب شان استفاده کنند. با این حال، آیا واقعا بازاریابی در شبکه های اجتماعی به همان سادگی که به نظر می رسد، است؟

شاید شما هم جزو آن دسته از افرادی باشید که با شور و اشتیاق فراوان کمپین های تبلیغاتی تان را روانه این پلتفرم ها کرده اید و با این حال نتایج چندان رضایت بخشی نگرفته اید. خب هرچه باشد، این یک حقیقت تلخ است دنیای دیجیتال آنقدرها هم که فکر می کنیم جای راحتی برای فعالیت های تبلیغاتی نیست. در واقع ما با چالش هایی رو به رو هستیم که اگر راه درستی برای حل شان پیدا نکنیم، ممکن است تمام سرمایه گذاری های ما در بازاریابی شبکه های اجتماعی را به باد فنا دهد. ماجرا کمی پیچیده شد، نه؟

ما در این مقاله قصد داریم شما را با پنج چالش مهم دیجیتال مارکتینگ در شبکه های اجتماعی آشنا کنیم و البته برای هر چالش نیز راهکارهای عملی ارائه دهیم. هدف ما این است که نشان دهیم بازاریابی دیجیتال یک مسیر پرپیچ و خم است، اما با شناخت دقیق موانع و تلاش برای حل آنها می توان به موفقیت دست پیدا کرد. اینطوری با چشم های بازتری در این دنیای به ظاهر جذاب قدم خواهید گذاشت. خب اجازه دهید کم کم برویم سراغ اصل ماجرا.

چالش اول: الگوریتم های غیرقابل پیش بینی

در دنیای پرتلاطم شبکه های اجتماعی الگوریتم ها سکاندار هدایت محتوا هستند. آنها با معیارهای پیچیده خود تعیین می کنند که کدام پست ها در صدر توجه قرار بگیرند و کدام پست ها در تاریکی فراموشی دفن شوند، اما مسئله اینجاست که این الگوریتم ها ثابت نیستند و دائما در حال تغییر و تحولند. انگار که یک نیروی نامرئی دائما در حال به روز رسانی قوانین است. این بی ثباتی کار را برای بازاریابان به شدت سخت و چالش برانگیز کرده است.

مطلب مرتبط: تغییرات دیجیتال مارکتینگ در سال 2023

شما به عنوان یک بازاریاب حرفه ای احتمالا بارها و بارها شاهد تغییر این الگوریتم ها بوده اید. این تغییرات ناگهانی درست مثل زلزله ای است که تمام محاسبات شما را برهم می زند و استراتژی های تان را بی فایده می کند. استراتژی که تا دیروز بهترین نتیجه را می داد، ممکن است امروز به طور کلی بی اثر شود. انگار که مجبور باشید با هر تغییر یک بازی جدید را شروع کنید و البته این بازی هزینه زیادی را به شما تحمیل می کند.

در این شرایط پرابهام بسیاری از بازاریاب ها حس می کنند در یک هزارتو سرگردان شده اند. تلاش می کنند مسیری درست پیدا کنند، اما انگار هرچه پیش می روند، بیشتر گیج می شوند. این موضوع باعث می شود کمپین های تبلیغاتی با کمترین میزان اثرگذاری مواجه شوند و هزینه ها به هدر رود. شما در چنین شرایطی لازم است دائما در حال آزمون و خطا باشید؛ چراکه هر لحظه باید منتظر تغییر بعدی این الگوریتم ها باشید. بنابراین کلید حل این مسئله، نه مقاومت در برابر این تغییرات، بلکه تلاش برای شناخت و انطباق با آنهاست. به جای تمرکز بر فریب الگوریتم ها، تلاش کنید با تولید محتوای باکیفیت و خلاقانه توجه مخاطب واقعی را جلب کنید. همیشه باید به این نکته توجه کنید که هدف نهایی جلب توجه کاربر و نه صرفا پیروی کورکورانه از الگوریتم های متغیر است.

چالش دوم: رقابت نفسگیر

شبکه های اجتماعی یک میدان نبرد پرهیاهو برای دیده شدن هستند. هر روز هزاران کسب و کار نوپا و قدیمی در تلاشند تا سهم بیشتری از توجه کاربران را به خود جلب کنند. در چنین رقابت شدیدی تنها پیروی از استراتژی های قبلی مثل شمشیر کشیدن در برابر یک لشکر است؛ آن هم تک و تنها. شما نمی توانید با استراتژی های نخ نما و استفاده از روش های تاریخ گذشته در این میدان مبارزه دوام بیاورید.

در واقع شما باید در نظر داشته باشید که مشتریان احتمالی تان با حجم عظیمی از اطلاعات و تبلیغات مواجه اند. در هر ثانیه صدها پست تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی مقابل چشم شان رژه می رود و البته بیشتر آنها را به کلی فراموش می کنند. جلب توجه مخاطب در این ازدحام تبلیغاتی نیازمند برنامه ریزی دقیق و خلاقیت است. شما باید ایده هایی بکر و خاص برای ارتباط با مشتری داشته باشید. در غیر این صورت کمپین شما هرگز به هدف نهایی خود که جذب مشتری و در نهایت سودآوری است، نخواهد رسید.

برای پیروزی در این میدان رقابت نفسگیر باید از استراتژی های خلاقانه و نوآورانه استفاده کنید. باید برای هر قدم خود برنامه ریزی کرده و به این نکته توجه داشته باشید که هدف شما، تنها بهتر بودن از رقبا نیست، بلکه خلق یک ارزش ماندگار برای مشتری است. پس با کمی تلاش، می توانید یک تجربه منحصر به فرد را برای کاربر بسازید تا او همواره شما را به خاطر بسپارد.

به جای تکرار صرف روش های قدیمی باید با هوشیاری ترندها و تحولات جدید بازار را رصد کرده و از آنها به نفع خود بهره ببرید. یادتان باشد، این رقابت نفسگیر به یک فرصت برای ارتقای کسب و کار شما تبدیل خواهد شد؛ به شرطی که استراتژی و رویکردی مناسب برای آن انتخاب کنید و با روحیه ای مصمم و پرانرژی به دل چالش ها بروید.

مطلب مرتبط: دیجیتال مارکتینگ با بهترین استراتژی های دنیا

چالش سوم: کاهش تعامل کاربران

در گذشته نه چندان دور تنها با یک پست تبلیغاتی جذاب می توانستید موجی از لایک و کامنت را روانه حساب کاربری خود کنید. اما امروزه کاربران در شبکه های اجتماعی بسیار گزینشی تر از گذشته عمل می کنند و ترجیح می دهند محتواهایی را مورد توجه قرار دهند که برای شان جذاب و ارزشمند باشند. این تغییر رفتار مخاطب چالش جدیدی را برای بازاریاب ها رقم زده است. انگار دیگر لایک و کامنت گرفتن کار ساده ای نیست!

دیگر خبری از آن روزهای خوش نیست که می شد تنها با چند جمله زیبا و چند عکس خوش آب و رنگ کاربر را به تعامل با برند ترغیب کرد. کاربران شبکه های اجتماعی امروز باهوش تر شده اند. آنها دیگر به تبلیغات تکراری و محتوای یک طرفه واکنشی نشان نمی دهند و فقط به دنبال چیزی هستند که به آنها سود و منفعتی برساند. شما باید این انتظار مخاطبان را درک کرده و محتوایی ارائه دهید که متناسب با این خواسته باشد.

به نظر می رسد کاهش تعامل کاربران در شبکه های اجتماعی، هشداری برای بازاریابان است. باید دست از روش های قدیمی برداشته و محتوایی خلق کنید که واقعاً بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و نظر او را جلب نماید. به این ترتیب دیگر تبلیغ شما فقط یک بنر و یا یک پست عادی نخواهد بود. در واقع به بخشی از گفت وگو و مکالمه مخاطب بدل خواهید شد.

شما باید یاد بگیرید چطور به نیازها و دغدغه های مخاطبان خود پاسخ دهید. همچنین باید کاری کنید که کاربر احساس کند که به شما و برند شما اهمیت می دهد. این امر فقط با تلاش بیشتر شما برای ایجاد تعامل در هر لحظه میسر خواهد بود. پس همواره تلاش کنید در تولید محتوای خود، بر ترغیب کاربر برای مشارکت و تعامل تمرکز داشته باشید تا نتایج خوبی در نهایت عاید کسب و کار شما شود.

چالش چهارم: سنجش میزان اثرگذاری

در دنیای بازاریابی، سنجش میزان اثرگذاری کمپین ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. شما هر چقدر هم محتوای جذاب و خلاقانه تولید کنید، باید بدانید که دقیقا تا چه میزان در رسیدن به اهداف خود موفق بوده اید اما متاسفانه، اندازه گیری میزان اثرگذاری در شبکه های اجتماعی، چالش بزرگی برای بازاریاب ها محسوب می شود.

مطلب مرتبط: چالش های بازاریابی دیجیتال

معیارهای مختلفی وجود دارند که هر کدام می توانند یک زاویه دید را نسبت به موفقیت کمپین شما نشان دهند. لایک، کامنت، به اشتراک گذاری ها یا حتی کلیک های ساده همگی می توانند سرنخ هایی از میزان تاثیرگذاری کمپین های شما باشند. با این حال، باید به یاد داشته باشید که این آمارها به تنهایی کافی نیستند و باید در نظر داشت که گاهی اوقات، این معیارها صرفا نشان دهنده نوعی تعامل سطحی هستند.

مشکل اصلی آنجا بیشتر نمایان می شود که داده های زیادی در اختیار داریم و نمی دانیم چطور آنها را تحلیل کنیم و نتیجه مناسب را به دست آوریم. اعداد و ارقام به تنهایی نمی توانند کل داستان را بیان کنند. ما نیازمند فهم عمیقی از رفتارهای مخاطب هستیم تا در نهایت بتوانیم ارزیابی صحیحی از کمپین بازاریابی خود به دست آوریم. همچنین به این نکته نیز باید توجه داشت که هدف نهایی ما تنها سنجش میزان اثربخشی نیست، بلکه خلق ارزش برای مخاطب است.

شما به عنوان یک بازاریاب، باید همواره از خود بپرسید «آیا محتوای تولید شده، توانسته است تغییری در ذهن مخاطب ایجاد کند؟». برای رسیدن به پاسخ این سوالات، به جای تمرکز صرف بر روی اعداد و ارقام، تلاش کنید تا تحلیلی دقیق از رفتار کاربران داشته باشید و با استفاده از این تحلیل، مسیر کمپین خود را به درستی تنظیم کنید. در دنیای امروز، استفاده از هوش مصنوعی و ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها می تواند تا حد زیادی در حل این چالش به ما کمک کند.

سخن پایانی

بازاریابی دیجیتال در شبکه های اجتماعی شاید کار ساده ای به نظر برسد، اما وقتی کمی دقیق تر به این حوزه نگاه کنیم، ماجرا فرق خواهد کرد. اگر در این میان پای درد و دل بازاریاب های کهنه کار این حوزه نشسته باشید، تکلیف تان از قبل روشن است. البته ما در این مقاله سعی نداشتیم شما را نسبت به دیجیتال مارکتینگ ناامید کنیم. در عوض تمام تلاش ما بررسی راهکارهایی برای غلبه بر این مشکلات بود.

مطلب مرتبط: تکنیک های بازاریابی دیجیتال

شما الان مثل راننده ای هستید که تمام اطلاعات لازم برای نشستن پشت فرمان را دارید. با این حال نیاز به یک اراده قوی و مصمم برای شروع ماجراجویی تان هستید. این دقیقا همان بخشی است که تمام توصیه های این مقاله را تکمیل خواهد کرد. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و وضعیت را به سود خودتان تغییر دهید.

منابع:

https://sproutsocial.com

https://blog.hubspot.com