36 قانون در شبکه های اجتماعی؛ بازاریابی دیجیتال خود را بهینه کنید

آیا در شبکه های اجتماعی قوانینی وجود دارد؟ در آشفته بازارِ کنونی، آیا شرکت ها باید از قوانینی خاص تبعیت کنند تا بازاریابی دیجیتال بهینه ای داشته باشند؟

@thekraushalsoni، 36 قانون شبکه های اجتماعی را مطرح کرده است. در حالی که این قوانین اثر مطلوبی در رسیدن به اهداف تبلیغاتی دارند، در این پست تنها چکیده ای از این قوانین که به صورت عملی می توان در بازاریابی دیجیتالی در نظر گرفت، عنوان می شود.

نگرش های عملی جهت بهبود عملکرد بازاریابی دیجیتال

1. جوامع مجازی بر پایه مشتریان است

بسیاری از قوانین عنوان شده در اینفوگرافیک انتهای متن نشان دهنده اصول مرکزی بازاریابی چه به صورت عام و چه به صورت خاص در بازاریابی دیجیتال است. برای مثال قانون شماره 33 می گوید که طرفداران تان، مالکین برند هستند. این موضوع کاملاً درست است. صرف نظر از اینکه فکر می کنید برندتان چقدر فوق العاده و تا چه حد روابط کارمندان تان با مشتریان عالی است و صرف نظر از اینکه تصور می کنید رقبای تان چقدر محصولات شان گرانتر و عملکردشان ضعیف تر است، مادامی که هواداران تان (و به صورت کلی تر، بازار هدف تان) موافق این موضوع نباشند، شما شکست خورده اید.

زمانی یک گروه تبلیغاتی و عملکرد نماینده آن را زیر نظر گرفتم. بعد از آنکه نمونه کار شرکت ارائه شد، اعضای گروه تایید کردند که نتیجه افتضاح است. نماینده شرکت به شدت عصبانی شد و گفت اعضای آن گروه خیلی احمق هستند چون متوجه کیفیت برتر آن محصول نشده اند.

مطلب مرتبط: بازاریابی دیجیتالی با 5 ترفند آسان

بعد از آنکه من نماینده آن شرکت را که تا سرحد سکته قلبی پیش رفته بود آرام کردم، به او توضیح دادم اعضای گروه به خوبی دلیل عدم علاقه شان به آن محصول را عنوان کردند. به جای اینکه از دست آنها عصبانی شوید، باید بازخوردهای شان را دریافت کنید و به دنبال بهبود محصول تان باشید؛ به گونه ای که مشتریان آن را بپسندند.

عملکرد خود را در بازار با شنیدن نظرات مشتریان تان بهبود بخشید. آنها برند شما را قضاوت می کنند و کلید موفقیت تان هستند. مشکلاتی که مطرح می کنند را به بهترین نحو ممکن برطرف سازید. توجه داشته باشید مشتریان تان مشخص می کنند چه چیزی مطلوب است.

2. محتوا اصل ماجراست

محتوا نه تنها در سئو کردن اهمیت بسیاری دارد، بلکه بهترین ابزار برای دستیابی به بازار هدف و رهنمون آنها به سمت محصولات تان است.

قوانین شماره 2 و 11 در شبکه های اجتماعی، با این بینش مرتبط هستند.

درک اطلاعات و خدماتی که بازار شما نیاز دارد و ارائه محصولی برای رفع آن، کلید بهترین عملکرد در بازار است. همچنین مهم است محتوای خود را با جایگاهی که مشتری در چرخه خرید دارد همگام سازید. تصویر بعد را مشاهده کنید.

ایجاد ارتباط میان جایگاه مشتری در چرخه خرید و محتوا، مستلزم آن است که بدانید مشتری شما کیست و چه می کند تا بتوانید محتوای مناسب را ارسال کنید. مثال مناسب این مسئله سایت آمازون است. هیچ جای تعجب ندارد که آنها فروش اینترنتی را قبضه کرده اند؛ چون با الگوریتم های شان جست وجوهای قبلی مشتریان را بررسی می کنند و می دانند که او به چه چیزی نیاز دارد.

محتوا را در مورد خودتان نسازید، در مورد مشتریان تان بسازید. ارائه محصول به بازار، به شما این اجازه را می دهد تا قدری برای برندتان تبلیغ کنید. علاوه بر این محتوا باید در یک جریان اجتماعی قرار بگیرد، نه اینکه آن جریان را با پیام های تبلیغاتی مختل کند. مشتریان به سرعت متوجه پیام های تبلیغاتی می شوند و آنها را بلاک می کنند.

عملکرد خود را در بازار با تولید تبلیغات سازگار با جریان و نه مزاحم جریان، بهبود بخشید.

3. قوانین شبکه های اجتماعی، حقیقی بودن را شامل می شوند

این مورد با قانون شماره 2 سازگار است. مردم می خواهند با افراد حقیقی صحبت کنند، نه با برندهای تجاری. پس ایرادی ندارد که در نوشتن متن کمی غلط نگارشی داشته باشید. انسان ها اشتباه می کنند و هیچ کس ایده آل نیست. در حقیقت برخی از این اشتباهات خنده دار هستند، مخصوصاً زمانی که با خندیدن به خودتان مشکلی نداشته باشید.

خودتان باشید، اما بیش از حد خودتان نباشید. بعد از توئیت های اخیر نژادپرستانه دیزنی، پخش نمایش کمدی روزان (Rosanne) به سرعت کنسل شد.

عملکرد خود در بازار را با حقیقی بودن و مکالمه با مردم در شبکه های اجتماعی و نه در یک گروه بی نام و نشان بهبود بخشید. با کاربران در ارتباط باشید و ذهن آنها را با برند خود مشغول سازید. به کاربرانی که به برند شما در سایر صفحات اشاره می کنند توجه کنید. دیدگاه های مثبت و منفی را در مورد برندتان نشر دهید. توجه کنید که دیدگاه های منفی به شما در مسیر رشد کمک می کنند.

4. یکپارچگی را در تبلیغات حفظ کنید

بسیار مهم و چالش برانگیز است که یکپارچگی را در تمامی پلتفرم های تبلیغاتی و پیام رسانی آفلاین حفظ کنید. شرایط جایی سخت تر می شوند که نهاد مدیریت بازاریابی شرکت تان از کارمندان متفاوت در پیام رسانی آفلاین و آنلاین بهره ببرد و تیم های متفاوتی آن را مدیریت کنند.

بدون حفظ یکپارچگی، پیام های شما نامفهوم می شوند و مشتریان متوجه نمی شوند شما چه هستید و چگونه عمل می کنید. برای مثال فروش اتومبیل با برندهای متفاوت (جنرال موتورز، فورد و غیره) را در نظر بگیرید که صرف نظر از تبلیغات باکیفیتی که کارخانه ها ایجاد می کنند، در اثر مدیریت ضعیف یک فروشنده محلی، دچار کیفیت نامطلوبی می شوند.

عملکرد خود را در بازار با همکاری پیوسته میان بخش های مختلف تبلیغات و شفافیت پیام های تبلیغاتی، بهبود بخشید.

5. اندازه گیری، ارزیابی و تکرار کنید

احتمالاً مهم ترین قانون در شبکه های اجتماعی، اندازه گیری است. اگر اندازه گیری انجام نشود، شما متوجه نمی شوید در کجا هستید و تا چه حد عملکردتان بهبود یافته است. اندازه گیری باید برمبنای پارامترهای مرتبط با بازگشت سرمایه، از جمله تعداد اقدام به خرید بازدید کننده ها باشد، نه آمارهای گول زننده مانند تعداد دنبال کننده ها.

بدیهی است که تعداد دنبال کننده ها نیز از دیدگاه نظری اهمیت زیادی دارد، چراکه به معنای مخاطب بیشتر برای پیام هاست؛ اما این آمار به تنهایی کاربردی نیست.

مطلب مرتبط:چالش‌های بازاریابی دیجیتال

برای مثال، دختر من یک رمان عاشقانه با اسم هنری آئودری راوین نوشته است. با اینکه تعداد دنبال کننده های توئیتر او بسیار کم هستند (کمتر از هزار @Audrey_Ravine)، او با طرفدارانش ارتباط نزدیکی در برنامه های مختلف دارد و قسمت هایی از کتابش را در این برنامه ها در اختیار آنها قرار داده است. تا به اینجای کار، تعداد پیش سفارش های کتاب او نسبت به اولین اثر بسیاری دیگر از نویسنده ها، بیشتر بوده است. برای درک بهتر این مسئله به قاعده شماره 3 رجوع کنید.

به همین خاطر است که ما تعداد دنبال کننده ها را پارامتری گول زننده می نامیم. آنها باعث می شوند بهتر به نظر بیایید، مخصوصاً در نگاه مدیرتان؛ اما در واقع بازگشت سرمایه چیزی است که شما باید برای بهبودش تلاش کنید.

عملکرد خود را در بازار با توسعه شاخص هایی که با پارامتر بازگشت سرمایه در ارتباط هستند، بهبود بخشید.