به رغم تعریف هایی که ارائه می شود، بازاریابی و تبلیغات حوزه ای بسیار وسیع تر از چیزی است که قابل تعریف کردن باشد.
برخی مردم تصور می کنند که کل موضوع فقط و فقط فروش است و فروش. البته شاید بتوان گفت این تصور تا حدودی درست است، چراکه هدف نهایی بازاریابی هم همین است؛ با این وجود، هدف و مفهوم واقعی چیزی فراتر از این است. در واقع می توان گفت هدف به نوعی جلب توجه مشتریان هدف است. در ظاهر می توان گفت که تمرکز آن بر تبلیغات اثربخش بیشتر از فروش است. زمانی که چیزی در رابطه با تبلیغات می شنویم، ابتدا فکرمان به سوی شرکت هایی می رود که محصولات خود را از طریق رسانه های جمعی از قبیل تلویزیون و برنامه های رادیویی تبلیغ می کنند.
بیلبوردهای خیابانی هم ممکن است چیزی باشد که در این زمینه به آنها می اندیشیم. اینها همگی کمپین های تبلیغاتی است که در ابعاد بزرگ اجرا می شوند، اما برای اغلب برندها روش های بازاریابی و تبلیغاتی دیگری هم وجود دارد که تعهد و هزینه زیادی ندارد.
توزیع محصولات تبلیغاتی چطور؟ این روش هم فقط یک مثال از روش متفاوتی از استراتژی بازاریابی است و اگر به صورت صحیح در بطن آمیخته بازاریابی اجرا شود، می تواند به شدت مؤثر واقع شود. این روش یا استراتژی همچنین می تواند به صورتی خلاقانه در کنار روش های بازاریابی چریکی مورد استفاده قرار بگیرد.
بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی برای اولین بار توسط جِی کُنراد لِوینسون در کتاب وی با همین عنوان در سال 1984 معرفی شد و از آن به بعد تمامی استراتژی های مشابه با آن، بازاریابی چریکی نامیده می شود. در سالیان مختلف، بازاریابی چریکی تبدیل به یک استراتژی بازاریابی کاملا حرفه ای شده است. در گذشته رسانه های جمعی تحت اختیار برندهایی بود که قدرت هزینه کردن بسیار زیاد داشتند. به همین دلیل، برندهای کوچک از عرصه رقابت کنار گذاشته می شدند.
اما بازاریابی چریکی یک راه غیرمتعارف برای تبلیغات یک محصول یا خدمت است. این نوع از استراتژی تبلیغاتی بیشتر روی کمک به شرکت های کوچک و کارآفرینان برای تبلیغ محصولات و خدمات خودشان بدون صرف مقدار زیادی پول متمرکز است.
روش کار در بازاریابی چریکی بسیار ساده است. اگر بخواهید آن را در کسب وکار خود به کار بگیرید، نیاز به طراحی برنامه بازاریابی آنچنان دقیق و پیچیده ای ندارید. انگیزه موجود در پشت بازاریابی چریکی انتشار پیام خودتان با کمترین هزینه است. مثلا یک شرکت بزرگ را تصور کنید که با صرف میلیون ها دلار به یادآوری پیام خود به مشتریان در طی یک ساعت خاص می پردازد.
این کار طبیعتا از طریق تبلیغات سنتی انجام شده است. اما با استفاده از بازاریابی چریکی، نیازی به بودجه زیادی برای یادآوری یک پیام به همان تعداد مشتری و در همان بازه زمانی ندارید. به عبارت دیگر، بازاریابی چریکی به معنای کار کردن در پشت دوربین به منظور جلب توجه گروه زیادی از مردم به روند کار روزمره خودشان است.
مثال
به عنوان مثال، یک طرح گرافیکی هوشمندانه بر روی نیمکت پارک یا کنار یک کامیون یا در واقع هر جا یا چیزی که موجب دیده شدن یک برند و به یاد سپردن آن شود می تواند نقش بازاریابی چریکی را بازی کند. نباید توجه کنید که در صورت خلاقانه و مناسب بودن می تواند توسط دهها نفر دیده شود و حتی برای میلیون ها نفر در سطح شبکه های اجتماعی به اشتراک گذارده شود. تنها پرسش در این مرحله چگونه آغاز کردن آن است. پاسخ این است که بستگی به کسب وکار شما دارد. خلاقیت در بازاریابی چریکی حرف اول را می زند، چراکه همیشه باید منحصر به فرد باشد. اگر یک موضوع یا کار عادی باشد، دیگر بازاریابی چریکی نیست.
برای انجام اثربخش و مؤثر آن همواره باید به فکر تبلیغ یک محصول با هزینه کم و روش ساده و آسان باشید. در رابطه با آسان بودن هم باید توجه کنید که کسی یا برندی پیش از این آن را در صنعت شما انجام نداده باشد یا حداقل تعداد آنها محدود باشد، اما به هیچ وجه برای محصول شما انجام نشده باشد. این موضوع به این معناست که می توانید از استراتژی های عادی هم که در صنعت شما و نه برای محصول شما استفاده شده، استفاده کنید.
آینده این استراتژی خیلی مثبت است. در حقیقت، می توان گفت آینده بازاریابی، چیزی جز بازاریابی چریکی نیست. چراکه بازاریابی آنلاین هم به نوعی بازاریابی چریکی است که امروزه به شدت بین بازاریابان معروف است.