راهکارهای متعددی وجود دارد که بتوان در تصویر سازی تبلیغات از آنها بهره برد تا به بالاترین اثربخشی رسید. در بخش گذشته به دو روش از این راهکارها پرداختیم که می توانستند هر کدام عاملی مؤثر در ایجاد جذابیت در تبلیغات نقش عمده داشته باشند.
در این مطلب نیز برآنیم تا با ادامه این مبحث مخاطبان را با رویکرد های دیگری از خلق تصاویر اثر بخش آشنا کنیم و تأثیری هر چند کوچک داشته باشیم در روال های این صنعت پرچالش. دو موضوع گذشته به نمایش محصول و افزودن عامل انسانی می پرداخت که جزو اولویت های این راهکار قلمداد می شود و موارد مطرح شده در ادامه به ترتیب در اولویت های بعدی قرار می گیرند، ولی باید این موضوع را نیز افزود که این اولویت ها ممکن است برای تمامی محصولات یکسان نباشد و در برخی محصولات این اولویت بندی برای ایجاد جذابیت و اثربخشی بیشتر رعایت نشود.
3- از عکس به جای نقاشی استفاده کنید
در صورتی که امکان چاپ تصاویر باکیفیت برای شما فراهم است حتما در طرح ریزی تبلیغاتی از تصاویر به جای نقاشی استفاده کنید. جین مس و کنت رومن می گویند به طور متوسط آگهی های مزین به عکس 26درصد بیشتر از آگهی های حاوی نقاشی به یاد می مانند. ولی با همه این تفاسیر از نقاشی نیز باید بهره برد، چراکه به نوبه خود المان تأثیر گذاری است، ولی اینکه در چه پیام هایی و طرح هایی استفاده شود، باید گفت اولا برای خلق تصویر یک محیط زندگی هیجان انگیز. دوما برای نمایش حالت های چهره یا احساسات و در نهایت اگر پیام تان برای تأثیر گذاری بر جوانان است و می خواهید از شوخی استفاده کنید از نقاشی می توان بهره برد.
4- از شخصیت های داستانی استفاده کنید
تصویر هایی که از شخصیت های داستانی استفاده می کنند به نتیجه ای بالاتر از متوسط دست می یابند. کلاد هاپکینز می گوید با مشهور کردن یک شخصیت شما محصول را نیز مشهور می کنید. مردم به شرکت ها و سازمان ها علاقه ای ندارند، آنها به مردم و دستاورد های آنها علاقه مندند. به عنوان مثال میمون چی توز یکی از این شخصیت های موفق است که طی سال ها توانسته با مخاطبان ارتباط بسیار خوبی برقرار کند و همین عامل موجب افزایش فروش و اثر بخشی تبلیغات نیز بوده است.
یا اینکه رونالد مک دونالد یکی از شناخته ترین شخصیت های داستانی جهان است که توانسته ارتباط بسیار مؤثری با مخاطبان برقرار کند. گفتنی است هم برای میمون چی توز و هم مک دونالد و هر شخصیت دیگر نیازمند سرمایه گذاری و گذشت زمان است که مخاطبان با آن ارتباط برقرار کنند و این گونه نیست که یک شبه یک شخصیتی خلق شود و فورا در قلب و ذهن مخاطبان جایگاه کسب کند، پس باید تأکید کرد که اگر قرار است برای سازمانی این استراتژی تدوین و طرح ریزی شود باید تمامی مدیران و صاحبان سرمایه توجیه شده باشند که این فرآیند مستلزم زمان و صرف هزینه است، ولی مطمئنا نتیجه این صبوری و سرمایه گذاری رخدادی خواهد بود که که هم در خلق ارزش ویژه برند بسیار خواهد بود و هم در ماندگاری در اذهان و ایجاد ارتباط با مخاطبان.
دکترای مدیریت کسب و کار