نابرابری جنسیتی همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی کشور ها از جمله جمعیت شناسی، خانواده، مسکن، بهداشت، زندگی حرفه ای و آموزش، درآمد، تفریح و حتی مشارکت های اجتماعی را در بر می گیرد. در سال های اخیر، بسیاری از آثار نابرابری جنسیتی در برخی از مناطق کاهش داشته است.
روز جهانی زن، 8 مارس هر سال، نماد مبارزه مداوم جامعه زنان با تمام نابرابری های موجود در زندگی روزمره آنهاست که از آنها رنج می برند. تفاوت دستمزد ها مسئله مهمی باقی می ماند با این حال وضعیت زنان از نظر سطح آموزش و پرورش یا کار بهبود یافته است. به مناسبت روز جهانی زن، 8 مارس، INSEE، مرکز آمار و مطالعات فرانسه گزارش می دهد با وجود تفاوت ها، هنوز هم دستمزد های زنان قابل توجه است.
لورنس ریو، رئیس بخش مطالعات اجتماعی INSEE می گوید:
« وضعیت زنان به طور کلی در سال های اخیر به خصوص در بازار کار بهبود قابل توجهی یافته است.»
تحصیلات
با توجه به آماری که لورنس ریو داده است «دختران در مدرسه از پسران بهتر هستند. امروزه زنان جوان تحصیلکرده بیشتر از مردان جوان هستند.» یعنی دختران اکثریت را در بین دانش آموزان با 55درصد در سال 2015 داشته اند. اما به غیر از تحصیلات رشته پزشکی که در آن زنان اقلیت را نشان می دهد در بقیه رشته ها زنان در اکثریت هستند.
کار
از هر 100 نفر پرسنل در سال 2013، 49 نفر آنها زن هستند، در مقابل سال 2001 که 41 نفر از 100 تا بوده اند. نرخ بیکاری در بین زنان کمتر از مردان است. در سال 2015 نرخ بیکاری زنان 9.5 درصد بوده که در همان سال مردان 10.5 درصد بیکار بوده اند.
لورنس ریو فاش می کند که «تفاوت فاحشی بین رفتار و فعالیت ها و نرخ بیکاری مردان و زنان مشاهده می کنیم. بحران سال 2008 نقش مهمی در واژگونی نرخ بیکاری بین زنان و مردان بازی کرد، چراکه بخش مردان بیشتر در ساخت و ساز و صنعت حضور داشتند.»
نرخ اشتغال زنان به نسبت مردان شکاف هشت امتیازی را نشان می دهد. در سال 2015، 68درصد زنان بین 15 تا 64 سال در بازار کار مشارکت داشته اند، این در صورتی است که مردان 76درصد در همان رده سنی در بازار کار اشتغال داشتند.
در سال 1975 یعنی 40 سال پیش تفاوت در نرخ مشارکت 31 امتیاز بوده است. علاوه بر این، در سال 2013، 20درصد از کادر پرسنل بازار کار زن شدند. به عبارت دیگر در سال 2001 از 100 نفر کادر پرسنل 41 نفر زن بودند که در سال 2013 به 49نفر افزایش یافتند.
دستمزد
در سال 1995، در یک سال زنان 27درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت می کردند، اما در سال 2014 این آمار به 24درصد کاهش یافته است. یعنی شکاف درآمد و دستمزد در بین زنان و مردان تنها 3 امتیاز کمتر شده است. این تفاوت پایینی را در کارهای تمام وقت را که شکاف دستمزد ها 17 درصد است نشان می دهد.
براساس INSEE، این تا حدودی تفاوت ها و ویژگی های فردی کار را نشان می دهد، اما همیشه بخشی از آن بدون توضیح باقی می ماند. لورنس ریو خاطرنشان کرد: « با وجود اینکه مردان و زنان در حجم کاری نزدیک هم هستند، اما در دستمزد ها تفاوت وجود دارد.»
طرز فکر
مدل «زن خانه دار» حدودا 22 درصد زنان دنیا هستند یعنی یک پنجم زنان دنیا خانه دار هستند. ایده برابری توانایی های زنان و مردان نشان می دهد 87درصد زنان ذهن علمی بهتر و 78 درصد ذهن ریاضی بهتری به نسبت مردان دارند.
تأثیر مستقیم مشارکت زنان در رشد تولید ناخالص داخلی
در میان نابرابری ها و تبعیض های جنسیتی برخی از آنها از سایرین جان سخت ترند و بیشتر از بقیه به چشم می آیند، مانند تبعیضی که میان این دو در بازار کار و دنیای کسب و کار و اشتغال وجود دارد. براساس گزارش منتشر شده از شرکت مشاوره ای مک کنزی، حضور زنان در بازار کار در حال افزایش است و این افزایش منبع اصلی رشد است.
مرکز آمار و مطالعات اروپا، یوروست مطالعه ای را که در سال 2015 انجام داد منتشر کرده است که یک سری از تفاوت های میان مردان و زنان در بازار کار را نشان می دهد. جزییات این مطالعه نشان می دهد که به کار گیری زنان و مشارکت دادن آنها در فعالیت های اجتماعی به رشد ناخالص داخلی کشور ها منجر می شود و همچنین پیش بینی می کند که برابری زنان و مردان براساس پیشرفته ترین استاندارد های جهانی می تواند تولید ناخالص دنیا را تا 11درصد در سال 2025 افزایش دهد.
در یک سناریوی نظری تر و بعیدتر و با فرض برابری کامل زنان و مردان و بدون قائل شدن هیچ گونه تبعیضی میان این دو جنسیت، این رشد تا پایان سال 2025 حتی به 26درصد افزایش هم دست پیدا خواهد کرد. این پیش بینی می تواند برای ظرفیت اقتصادی آینده دنیا خبر خوبی باشد تا بیش از پیش روند برابری زنان و مردان را در فعالیت های اقتصادی ادامه دهند.
با این حال، اگر به طور طبیعی و در حالت ایده آل برابری، 50 درصد ظرفیت نیروی کار بالقوه در دنیا را زنان تشکیل می دهند، اما در حال حاضر می بینیم که زنان تنها 37درصد در تولید ناخالص داخلی جهانی و برابر با 655 میلیون نفر سهم دارند. به طور طبیعی، مشارکت زنان و برابری آنها با مردان در فعالیت های اجتماعی به جز در مقیاس جهانی، سطوح ملی را نیز در بر دارد.
به این معنی که رشد تولید ناخالص داخلی از شرایط اقتصادی کشور ها ناشی می شود. از میان 95 کشوری که مورد مطالعه قرار گرفته اند، هند نخستین کشوری است که اگر برابری زنان و مردان را در فعالیت های اقتصادی خود به کمترین میزان ممکن برساند، می تواند تا سال 2025 تا 16درصد در رشد تولید ناخالص داخلی خود مؤثر باشد. این کشور با 700 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی هشتمین اقتصاد جهانی است و با ادغام زنان در فعالیت های اقتصادی می تواند تا چند پله در رده بندی اقتصاد های جهانی رشد داشته باشد.
تا پایان سال 2025 کشور های آمریکای لاتین 14درصد، چین 12درصد، آفریقای جنوبی 12درصد کشور هایی هستند که با برابری جنسیتی در فعالیت های اقتصادی می توانند رشد قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی خود داشته باشند. حتی کشور هایی هم که هم اکنون هم خیلی به استاندارد های برابری جینستی مقید هستند شانس خوبی در این پیش بینی دارند. کشور های غرب اروپا می توانند تا 9درصد تولید ناخالص داخلی خود را افزایش دهند و درآمد خود را تا 2100 میلیارد دلار تا پایان سال 2025 افزایش دهند.