روز گذشته مرکز آمار ایران دو گزارش آماری مربوط به هزینهها و درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی را منتشر کرد. گزارش وضعیت خانوارهای شهری نشان میدهد 35 درصد دهک دهم، یعنی پردرآمدترین بخش جامعه را افراد غیرشاغل دارای درآمد تشکیل میدهند. البته حدود دو درصد اعضای این دهک نیز افراد غیرشاغل جویای کار هستند.
بدین ترتیب 35 درصد از ثروتمندان جامعه، نه تنها هیچ شغلی ندارند بلکه دغدغهای برای آغاز کسبوکار هم ندارند، مطابق تعریف جدیدی که مرکز آمار ایران از شاخص شاغل بودن ارائه کرده است، به کسی غیرشاغل گفته میشود که در هفته کمتر از دو ساعت برای کسب درآمد وقت بگذارد. با توجه به ردهبندی شغلی ارائه شده در گزارش اخیر مرکز آمار ایران، افراد غیرشاغل یاد شده حتی در گروه کسانی که از طریق مدیریت مالی همچون خرید و فروش سهام کسب درآمد میکنند، قرار نمیگیرند.
گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت هزینه زندگی خانوارهای شهری در سال 1392 نشان میدهد، متوسط هزینه زندگی در شهرهای مختلف کشور در سال گذشته نسبت به سال 1391 معادل 4/25 درصد افزایش یافته است و به 5/20 میلیون تومان برای هر خانواده رسیده است. رقمی که برای ساکنان شهر تهران حدود دو برابر متوسط کشوری است. هزینه مسکن با 8/6 میلیون تومان در سال، در رأس هزینه خانوارهای شهری است. خوراکیها با 4/5 میلیون در رتبه بعدی قرار دارند. حمل و نقل و ارتباطات 8/2 میلیون از بودجه سالانه خانوادهها را به خود اختصاص میدهد. بهداشت با 8/1 میلیون، خرید لوازم خانگی با 900 هزار و تفریحی و آموزش با 600 هزار تومان، در رتبههای بعدی قرار میگیرد.
متوسط جمعیت خانوادههای شهری به 48/3 نفر رسیده است. نتایج این گزارش آماری نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، دستکم در شهرها، خانوارهایی با درآمد پایینتر، تمایل بیشتری به کنترل جمعیت نشان میدهند. عمده افراد دهک اول را خانوارهای دو نفره و عمده افراد دهک دهم را خانوادههای چهار نفره تشکیل میدهند.
وضعیت سواد در خانوادههای شهری چندان رضایتبخش نیست، 6/5 درصد خانوادهها فاقد حتی یک عضو باسواد هستند. 5/15 درصد خانوادهها تحت نظر سرپرستان بیسواد اداره میشوند. این رقم نسبت به سال 1391 بهتر شده است. در آن سال 3/19 درصد سرپرست خانوادههای شهری بیسواد بودند. 60 درصد خانوادهها، یک فرد شاغل دارند. متوسط افراد شاغل در هر خانواده4/1 نفر است.
خانوارهای بیکار دارای درآمد از 3/21 درصد کل خانوادهها در سال 1391 به 2/29 درصد در سال گذشته کاهش یافته است. سهم افراد کارفرما از 6/4 درصد به چهار درصد رسیده که نشان دهنده ورشکستگی گسترده صاحبان کسب و کارهای کوچک است. براساس گزارش مرکز آمار ایران، خانوارهای صاحبخانه از 4/68 درصد در سال 91 به 2/64 درصد در سال 92 کاهش یافتهاند. در مقابل اما درصد اجارهنشینی از 7/21 به 9/25 درصد رسیده است. شاید بخش مهمی از این افراد را زوجهای جوان تشکیل دهند که برای نخستینبار در سال گذشته به صف متقاضیان بازار مسکن پیوستهاند، ولی سهم کسانی را که با فروش خانه به رفع مشکل کاری یا پزشکی خود پرداختهاند، نباید از نظر دور داشت.
این گزارش نشان میدهد کم برخورداری از امکانات زندگی، هنوز در بخشی از جمعیت شهری نیز به چشم میخورد، هر چند روند کاهشی دارد. در بازه زمانی یاد شده، خانههای شهری فاقد آشپزخانه از 3/3 به 3/2 درصد کاهش یافته است. همچنین 8/10 درصد خانوادههای شهری فاقد جاروبرقی هستند. 8/17 درصد نیز ماشین لباسشویی ندارند. 56 درصد از اتومبیل شخصی بیبهره هستند و تنها 3/4 درصد خانوارهای شهری از ماشین ظرفشویی استفاده میکنند.
سهم مصرف گوشت در هزینههای خانوار در سال 92 نسبت به 91 از 9/23 به 9/21 درصد کاهش یافته که نشانگر کاهش 9 درصدی مصرف گوشت اعم از قرمز و سفید است.
متوسط درآمد سالانه خانوادههای شهری از 7/16 میلیون تومان به 4/20 میلیون تومان افزایش یافته است که برای 27 درصد جامعه شهری، یعنی حقوقبگیران دولتی، این رقم از 6/4 به 1/6 میلیون تومان رسیده است. البته، حقوق بگیران بخش خصوصی که 6/14 درصد ساکنان شهرها را تشکیل میدهند، شاهد افزایش درآمد سالانه خانوار از 4/2 به 2/3 میلیون تومان هستند. این در حالی است که متوسط هزینه خانوار شهری در بالاترین حد خود برای استان تهران، 4/27 میلیون تومان در سال و در پایینترین میزان، 6/12 میلیون تومان در استان قم است. 3/24 درصد خانوارها، فاقد حتی یک عضو شاغل هستند. در خانوارهای طبقه درآمد زیر 5/4 میلیون تومان در سال، 63 درصد فاقد فرد شاغل و در طبقه درآمدی بالای 5/19 میلیونتومان در سال نیز 1/20 درصد همین وضعیت را دارند.
همه خانوادههایی که 5 عضو شاغل یا بیشتر دارند، در گروه درآمدی زیر 5/4 میلیون تومان در سال قرار میگیرند. هنوز 5/1 درصد خانوارهای شهری در خانه خود حمام شخصی ندارند. 64 درصد خانههای شهری به شبکه فاضلاب شهری متصل نیستند. متوسط اتاقهای خواب خانوادههای شهری 6/2 اتاق است، یعنی 6/3 اتاقخواب و پذیرایی در هر خانه. همچنان شاهد وجود خانههای خشت و چوب، خشت و گل و بلوک سیمانی در شهرها هستیم که حدود شش درصد خانوادههای شهری در چنین خانههایی زندگی میکنند. براساس این گزارش، صنعتگران و کارگران فقیرترین افراد جامعه هستند. 5/19 درصد دهک اول را کارگران ساده و 11 درصد آن را صنعتگران تشکیل میدهند. اما در دهک دهم به جز افراد غیرشاغل به ترتیب، متخصصان علمی و فنی با سهم 14 درصدی و فروشندگان با سهم 4/10 درصد بالاترین نسبت جمعیتی را به خود اختصاص میدهند.