توسعه پایدار، یکی از اهداف اصلی کشورها و جوامع انسانی در دنیای امروز است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای حاضر، بدون آسیب رساندن به نیازهای آینده است. برای رسیدن به این هدف، لازم است که برنامه هایی طراحی و اجرا شوند که هم به بهبود شرایط زندگی مردم کمک کنند و هم به صرفه جویی در منابع و هزینه ها اهمیت بدهند. یکی از حوزه های مهم و حساسی که نیاز به برنامه ریزی و اجرای چنین برنامه هایی دارد، حوزه سلامت است. سلامت، یکی از حقوق اساسی انسان است و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم روی سایر جنبه های توسعه دارد.
یک نظام سلامت کارآمد می تواند به افزایش کیفیت زندگی، کاهش فقر، ارتقای تحصیلات، ایجاد اشتغال، حفظ محیط زیست و تقویت امنیت ملی کمک کند. برای دستیابی به یک نظام سلامت کارآمد، لازم است که عوامل مختلفی مانند پیشگیری، درمان، آموزش، تحقیق، نظارت و ارزیابی مدنظر قرار گیرند. ما در این مقاله قصد داریم که یک تجربه موفق از اجرای برنامه تعالی سیستم سلامت را مورد بررسی قرار دهیم. این تجربه مربوط به کشور سوئد است که با استفاده از راهبردهای موثر و برنامه ریزی دقیق، توانسته است یک نظام سلامت کارآمد را ایجاد کند که هم به افزایش سلامت جامعه و هم به صرفه جویی در هزینه های اقتصادی ملی منجر شده است. سه شاخص اصلی و مهم این برنامه عبارتند از: پیشگیری، درمان و استفاده از کادر درمان که تاثیر مستقیمی بر بخش های دیگر برنامه ها دارند. در این مقاله به بررسی شاخص های اصلی این برنامه و مزیت های اقتصادی آن خواهیم پرداخت.
یکم؛ اولین و مهمترین شاخص این برنامه، غلبه کامل و ملموس نظام پیشگیری، مراقبت و کنترل بر درمان است بنابراین همه افراد جامعه از بدو تولد تا زمان مرگ در یک چرخه مراقبت و کنترل مستمر با یک پرونده مشخص مورد چکاپ و ارزیابی مستمر قرار می گیرند. آثار و نتایج این موضوع علاوه بر گسترش همگانی سلامت جامعه، موجب شده است تا بسیاری از بیماری های مختلف و صعب العلاج در این کشور، از بدو تولد یا شروع بیماری فرد تا آخرین مرحله آن شناسایی و کنترل شود. با این اقدام ضمن بهبود سلامت جامعه و افراد، حجم عظیمی از هدررفت منابع و سرمایه های مادی و انسانی در گسترش افراد بیمار، ازکارافتاده و ناتوان در کشور سوئد جلوگیری می شود. در این ساختار، افراد تا زیر ۲۳ سال همواره از خدمات بهداشتی و درمانی مورد نیاز، اعم از دندان پزشکی و واکسیناسیون تا سایر خدمات کاملا رایگان استفاده می کنند و در سنین بعدی نیز مورد پایش و کنترل مستمر رایگان قرار می گیرند. با این سیاست هم اکنون بسیاری از بیماری های صعب العلاج، یا درمان یا در مواردی، کنترل و کم خطر شده اند و افراد زیادی با وجود داشتن بیماری به ظاهر سخت به طور فعال در جامعه زندگی می کنند و حجم عظیمی از هزینه های آتی درمان در مرحله پیشگیری ذخیره می شود. بنابراین سلامت جسمی و روانی جامعه، تضمین و اقتصاد ملی و خانواده، حمایت و نگرانی از بیماری هایی مثل سرطان (به قول یکی از پزشکان) در حد یک بیماری معمولی مانند آنفلوآنزا در این کشور، کاهش پیدا می کند. با این سیاست در سوئد، امید به زندگی در بالاترین سطح استانداردهای جهانی، نزدیک به ۸۳ سال قرار دارد. منافع مادی و معنوی این اقدام بنا بر استناد یک مقاله علمی-پژوهشی، بین ۴۵ تا ۵۰ درصد صرفه جویی هزینه های اقتصادی جامعه و خانواده را در این حوزه به همراه دارد.
دوم؛ در حوزه درمان، چند موضوع مهم در این برنامه وجود دارد که به سبب کارکرد صحیح نظام پیشگیری و مراقبت، روند بروز و ظهور حاد بیماری ها را مهار، درمان و یا با تاخیرهای زیادی روبه رو می کند. این موضوعات عبارتند از: کاهش هزینه های درمانی، سیاست های درمانی منطقی و اقتصادی، نقشه راه درمانی یکسان و یکنواخت، حمایت های همهجانبه درمانی، ارائه خدمت مطلوب سراسری و... در مورد کاهش هزینه های درمانی به نظر می رسد آثار ناشی از این اقدامات ضمن افزایش امید به زندگی افراد، حجم عظیمی از هزینه درمان های کلینیکی و بیمارستانی را که بسیار سنگین است، از دوش مردم و دولت برمی دارد. در کنار این موضوع، برنامه مذکور، سیاست هایی را در ارائه خدمات درمانی مدنظر دارد که هم مطلوب و هم موجب صرفه جویی می شود؛ مثلا انجام بسیاری از جراحی های غیرضروری و پرهزینه مانند سزارین فقط در موارد خاص و خیلی محدود انجام می شود و مردم هم این سیاست را پذیرفته اند. به تعبیر یکی از متخصصان، جلوگیری از یک سزارین غیرضروری یک ساعته، معادل صرفه جویی هزینه نگهداری یک هفته یک بیمار در بیمارستان است بنابراین در عین وجود امکانات مناسب، از انجام جراحی غیرضرور به شدت پرهیز می کنند. هزینه های مادی و معنوی همین دو اصل در کنار تهیه و تامین هزینه های بیمارستانی با قیمت های رقابتی بسیار پایین تر از نرخ متعارف و معافیت های مالیاتی عالی برای فروشندگان کالا به بیمارستان ها و شفافیت همگانی هزینه های بیمارستان ها، موجب شده تا حجم مناسبی از صرفه جویی اقتصادی در این حوزه مشاهده شود.
از سوی دیگر، طبق تعریف کارهای موجود، تنها یک نقشه راه درمانی در همه مناطق کشور در مواجهه با بیمار و بیماری وجود دارد. لذا تفاوتی میان روند درمانی پایتخت با دورافتاده ترین شهر این کشور، چه از نظر امکانات درمانی و چه از نظر نقشه (پلن) درمانی وجود ندارد و همه افراد، از عالی ترین مقامات و دولتمردان گرفته تا یک شهروند عادی، از یک سرویس یکسان و استاندارد جهت بهره مندی از خدمات درمانی برخوردارند. بنابراین استانداردهای مذکور، مطلوب و مورد احترام همه افراد قرار می گیرد. نکته بسیار مهم دیگر، این است که در فرآیند درمان، بیمار خود را همواره در مواجهه با حمایت های همه جانبه درمانی می بیند که این امر نشان می دهد یک مدیریت هوشمند و عالی بر فرآیند درمان این کشور، نظارت موثر دارد؛ زیرا یک بیمار از زمانی که برای درمان از خانه خارج می شود تا زمانی که فرآیند درمان او به پایان می رسد، چه این فرآیند چند ساعت یا چند ده سال باشد، احساس می کند تمام اجزای مرتبط با درمان، از حمل و نقل عمومی گرفته تا پذیرش بیمارستانی، از هماهنگی کاملی برای خدمت به بیمار برخوردارند. برای رفتن به بیمارستان یا درمانگاه، یک فرد می تواند بدون پرداخت وجه با یک کارت شناسایی یا بلیت رایگان از حمل و نقل عمومی استفاده کند، لذا این فرهنگ، خود را در همه ارکان جامعه و مشاغل نشان می دهد. ولی در کشورمان متاسفانه برای انجام یک کار ساده در برخی مکان ها، اعم از اداری یا غیراداری، حجم زیادی از وقت و توان افراد صرف مشاجرات ناشی از تمایل انجام کار کمتر یا تعریف وظایف برای همدیگر می شود و این میزان تفاوت در هدررفت یا صرفه جویی اقتصادی در دو گروه هدف موردنظر، طبعا تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و اجتماع آنها خواهد داشت. همچنین سیاست یکسان و یکنواخت ارائه خدمت
مطلوب سراسری در سوئد، زمینه بسیاری از هزینه ها، زیرمیزی ها، رومیزی ها و شیرینی های حلال و حرام را کاملا از بین برده و سلامت اقتصادی حوزه درمان را تضمین کرده است.
سوم؛ در حوزه کادرسازی نیروی درمان نیز این برنامه علاوه بر تربیت و آموزش کادر درمانی مطابق روال همه دنیا، امکان جذب نیروی متخصص و متبحر از سایر کشورها را برای تکمیل ظرفیت درمانی در نظر گرفته است. با استفاده و جذب ظرفیت های کادر درمان متبحر و متخصص از سایر کشورها، آنها پس از به روزآوری و آشنایی با زبان سوئدی وارد چرخه درمانی می شوند. این سیاست موجب شده است که نیروهای بسیار ارزشمندی تاکنون جذب حوزه درمانی این کشور شوند. در سوئد به سبب جذابیت های رفاهی موجود، بسیاری از پزشکان و کادر درمان کشورهای دیگر، علاقه وافری به مهاجرت به این کشور دارند. در حال حاضر، حجم متنابهی از کادر درمانی کشور سوئد را افرادی از کشورهای مختلف جهان، از قاره آسیا و آمریکای لاتین گرفته تا حتی برخی از کشورهای اروپایی تشکیل می دهند که سالیانه خدمات قابل توجهی به اقتصاد ملی این کشور ارائه می دهند. تصور کنید برای تربیت یک نیروی متخصص و متبحر، چه حجم عظیمی از سرمایه فردی و ملی در یک کشور را باید هزینه کرد تا او به این مرحله برسد. ولی همین نیرو به راحتی هرچه تمام تر در خدمت نظام درمانی کشور دیگری قرار می گیرد و از این منظر، صرفه اقتصادی دوچندانی برای کشور مقصد و خسارت مادی و معنوی صدچندانی برای کشور مبدأ به همراه دارد؛ در حالی که در همین کشور ما، برخی از افراد این مقوله را یک موضوع کم اهمیت و بی ارزش جلوه می دهند. به نظر نگارنده این سطور، ارزش این افراد برای اقتصاد ملی به مراتب از وجود یک چاه نفت و درآمدهای حاصل از آن، بیشتر و پایدار تر است؛ چراکه چنین افرادی تا زنده هستند، چشمه جوشانی از ارزش آفرینی و مزیت برای اقتصاد ملی و توسعه ای کشور محسوب می شوند و ارزش افزوده شان پایان ناپذیر است. بنابراین هدررفت این سرمایه ها با چه میزان از صادرات نفت، گاز و منابع دیگر قابل مقایسه است؟
نگاهی اجمالی به اقتصاد سلامت و نظام درمانی سوئد نشان می دهد که این کشور با انجام یک برنامه ریزی مناسب در حوزه سلامت و بهداشت و درمان جامعه توانسته است چه حجم عظیمی از سرمایه های مادی و معنوی را در این بخش ذخیره و فعال کند و از این طریق علاوه بر جلوگیری از بروز خسارت های مادی و معنوی به سلامت جامعه، با ایجاد ارزش افزوده در صنایع مختلف و وابسته به صورت مستقیم و غیرمستقیم، حجم عظیمی از اقتصاد ملی را در فرآیند توسعه به حرکت وادارد؛ مقوله ای که موجب توسعه سوئد در سطح پنج کشور اول جهان از منظر شاخص سلامتی و تعالی نظام اقتصادی و تولیدی صنایع پزشکی و همچنین حضور در سطح ۱۰ کشور نخست جهان از منظر تولید و کیفیت محصولات شده است. برای مدیریت اقتصادی یک کشور در فرآیند توسعه در جهان امروزی، دیگر نیاز جدی به استخراج و فروش منابع وجود ندارد، بلکه شاخص مهم و اصلی یک سیاست توسعه ای، ایجاد مدیریت تفکر و تعقل مبتنی بر کارکردهای علمی براساس شناخت مزایا و فرصت های اقتصادی هر حوزه است که این هدف با اجماع نخبگان و سیاستمداران هر حوزه قابل دستیابی است.