هوش مصنوعی، یکی از واژه هایی است که در یک ماه اخیر بسیار از آن شنیدم و محوریتش هم چت کردن با یک موتور هوشمند بود؛ و هست.
هوش مصنوعی چت جی پی تی یک واقعیت است که باید آن را بپذیریم. اصل مهمی که به تجربه بنده بسیار حائز اهمیت است؛ تجربه تاکسی های اینترنتی را فراموش نمی کنیم که چطور اقشار و اصنافی در صدد مقابله و نادیده گرفتن این تغییرات برآمدند؛ منتها حریف نشدند؛ حتی قانون!
تحلیل های متعددی نسبت به هوش مصنوعی وجود دارد و هر روز هم بیشتر می شود. در این بین کاسب ها هم بیکار نمی نشینند؛ چه هکر باشند و چه افرادی که در این خصوص آموزش برگزار می کنند و ... .
چیزی که برای من مسلم است و تجربه به من می گوید، این است که این فناوری ها در نهایت یک بیزینس است و ما به دو شکل می توانیم با آن تعامل برقرار نماییم: نادیده بگیریم و یا مقابله کنیم و یا بهترین مسیر: از آن بهره ببریم و به اشکال مختلف، کسب سود و منفعت نماییم.
هر فناوری که در بستر اینترنت ظاهر می شود، آخرش به درآمدزایی باید برسد؛ و این بیزینس است؛ یک بیزینس و کسب و کار مبتنی بر اطلاعات که دریایی از فرصت ها را به وجود خواهد آورد و فضاهای بسیاری را محدود نموده و حتی حذف می کند.
ما در قبال هوش مصنوعی باید چه رفتاری در پیش بگیریم؟ کاملا به مدل ذهنی ما و دغدغه های ما در مسیر زندگی شغلی و حتی شخصی بستگی دارد.
مشخصا این مدل چت کردن هوش مصنوعی، بستری از جریان متنوع و گسترده اطلاعات است. می توانیم مشکلات کاری و حرفه ای خودمان را از آن بپرسیم تا پاسخ های فشرده و چکیده از میلیون ها محتوا در سطح اینترنت را به دست بیاوریم که البته گزاره قطعی نیست و برای صحت سنجی آن به ابزارهای دیگر هم نیاز است؛ خصوصا انسان.
عمیقا بر این باور هستم هوش مصنوعی هیچ وقت نمی تواند نقش انسان را در نقش های کلیدی حذف کند و یا حتی کمرنگ کند.
در حیطه حرفه ای و شغلی، باید تحلیل ها را ارزیابی کنیم و از عجله پرهیز! یک هیجان زدگی وجود دارد که تمام می شود و می رود.
یکی خروجی عکس می گیرد برای برندسازی شخصی؛ یکی نقل قول یا بازنشری از عکس یک شخصیت معروف می دهد؛ دیگری هم با آن چت می کند و هر سوالی را می پرسد تا این ابزار جدید ساخته دست بشر را محک بزند!
اما این موج تمام می شود و می رود و آنچه می ماند یک فناوری است که هر روز به سمت تکامل، توسعه و پیشرفت می رود و قسمت های مختلف زندگی ما انسان ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد.
اما آیا این به آن معناست که تمام زندگی ما هوش مصنوعی خواهد شد؟ به نظر می رسد خیر. حداقل در این برهه از تاریخ علم و فناوری، هوش مصنوعی شاید چیزی شبیه تاکسی های اینترنتی باشد که در اوایل وارد ناوگان حمل و نقل شده بودند.
اما هوش مصنوعی، آینده بسیار پرپتانسیل تری نسبت به تاکسی های اینترنتی دارد؛ چراکه از قبل، درباره آن سخن ها گفته اند و منطق هم آن را ثابت می کند.
زمینه های مدیریتی را در نظر بگیریم: بدون شک، هوش مصنوعی، یکی از ابزارهای بسیار عالی برای مدیران در سطح سازمان ها و کسب وکارها در همه سطوح خواهند بود. در برهه ای که بسیاری از مدیران حتی فرصت نوشتن چکیده نکاتی از آخرین جلسه خود در سررسید را هم ندارند، هوش مصنوعی بدون شک یک ابزار سریع، توانمند و چابک است.
دغدغه های مدیران، از دیگر حوزه هایی است که هوش مصنوعی به آنها می تواند ورود جدی پیدا کند و نقش بسزایی در متقاعدکردن و تشویق آنها برای اقداماتی ارزشمند برای سازمان و کسب وکار داشته باشد؛ به عنوان مثال دغدغه ای مانند شادی کارکنان و اثر آن در ارتقای بهره وری را در نظر بگیریم. هوش مصنوعی از لابهلای خروارها اطلاعات تصویری، متنی و ویدئویی می تواند یاری رسان یک مدیر باشد. این بسیار ارزشمند است و نباید آن را دست کم گرفت.
در واقع هوش مصنوعی با محوریت قرار دادن گفت وگو، سعی در تعامل بیشتر با انسان ها دارد و هر روز به سرعت تکامل پیدا می کند. سرویس مترجم گوگل را از یاد نبریم که در روزهای آغازین چقدر خطا داشت و امروز چقدر بالغ شده است و بسیاری از شغل ها را عملا از بین برده است.
حوزه اقتصاد هم بدون شک متأثر از هوش مصنوعی خواهد بود و بسیاری از برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها و حل بحران ها با این ابزار، پیچیدگی های نوینی پیدا خواهد کرد که در این یادداشت پرداختن به آنها نمی گنجد.
اما باید مراقب آسیب های هوش مصنوعی هم باشیم؛ چراکه اگر توسعه عملکرد، پیشگیری از خطا و موفقیت در رسیدن به هدف را منوط به هوش مصنوعی نماییم، به معنای غفلت از دیگر ظرفیت ها از جمله ظرفیت مهم مغز و اندیشه انسان است. هیچ چیزی نمی تواند جایگزین مغز انسان، این پیچیده ترین مخلوق بشری شود.
متحول شدن اساسا تدریجی اتفاق می افتد و هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این تغییر چه در راستای مثبت باشد و چه منفی، واکنش ماست که اهمیت دارد. نابخردانه این است که آن را نادیده بگیریم یا سعی کنیم محدودش کنیم، اما هوشمندانه آن است با دانش و اندیشه درست، فرآیندها را دقیق تحلیل کنیم و آن را در حیطه های مربوط به فعالیت یا دغدغه های خودمان مدیریت و کنترل نماییم. اهمال کاری و نگاه منفعلانه به هوش مصنوعی نیز در کشور ما به نظر من غیرقابل پذیرش است؛ چراکه این فناوری به سرعت تبعات و نتایج گوناگونی را رقم خواهد زد که کشور ما را هم تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.
صاحبان کسب وکار، فریلنسرها و سازمان های ایرانی نباید فراموش کنند که هوش مصنوعی نیز بخشی از دنیای علم و فناوری پیرامون ماست. همانطور که از گوشی های هوشمند و افزایش تصاعدی ضریب نفوذ تلفن همراه گریزی نبود، هوش مصنوعی نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
پس اگر دغدغه ای را در این خصوص داریم، نیازمند تحلیل های درست هستیم. مشاور هوش مصنوعی، شاید یکی از مشاغل تخصصی باشد که شاهد رشد بیشتر آن در جهان و کشور خودمان باشیم، اما یک مشاوره گرفتن به معنای پایان کار نیست.
در واقع اگر بخواهیم کمی از بالاتر به مسئله نگاه کنیم، هوش مصنوعی پیچیدگی های فراوانی را رقم خواهد زد که تحت کنترل درآوردن آن منوط به کار فکری بسیار و اقدامات دانش محور خواهد بود.
بسیاری از مدیران و صاحبان سرمایه ها، نیازمند تحلیلگری های عمیق مدیریتی درخصوص هوش مصنوعی خواهند شد؛ تحلیلگری هایی از جمله تحلیل های مالی، تحلیل های اقتصادی، تحلیل هایی از جنس کسب وکار و ... موارد متعدد دیگر.
رویکرد مهم دیگر در حوزه هوش مصنوعی، نوشتن صحیح اطلاعات در بسترهای موردنیاز برای کاربرد روزانه است. به عنوان مثال خروجی یک چت با هوش مصنوعی، می تواند در قالب متونی نوشته شده یا درج شده در یک فایل (مثلا اکسل یا پاورپوینت) یا عکس و ویدئو خودش را نشان دهد؛ مستقیم یا غیرمستقیم. زمانی که تولیدکننده محتوا برای لندینگ پیج یک کسب وکار از هوش مصنوعی کمک می گیرد، پس نوشتن درست اطلاعات هم جایگاه خودش را پیدا خواهد نمود.
به نظر می رسد برای هوش مصنوعی بعد از تولید و نشر ایده ها و نظرات، باید برنامه ریزی های نوین و همه جانبه ای را تعریف نماییم تا ضمن مصون ماندن از آسیب های آن، بیشترین بهره برداری ممکن را از آن صورت دهیم.