پیشبینیها نشان میدهد که تا سال 2025 حدود دو درجه افزایش دما در کشور خواهیم داشت و این مقدار تا سال 2050 به چهار درجه خواهد رسید. این در حالی است که هر درجه افزایش دما 17درصد مصرف آب در بخش کشاورزی را افزایش خواهد داد. گرم شدن زمین و کاهش منابع آبی، دانشمندان و محققان بخشهای مختلف بهخصوص بخش کشاورزی را بر آن داشته تا فکری به حال مصرف آب در مزارع کنند.
راههای بسیاری برای این منظور وجود دارد که میتواند در صرفهجویی این مایه حیات مؤثر باشد، بهعنوان مثال، تولید بذوری که مقاوم به خشکی هستند و آب کمتری برای رشد نیاز دارند. یا بذوری که دوره رشد کوتاهتری دارند و نیاز آبی کمتر، همچنین میتوان با تحقیقات گسترده، بذرهایی را به بازار فرستاد که قابلیت کشت در پاییز را داشته باشند تا از آب باران برای پرورش آنها استفاده شود ونمونه آن را میتوان در بذر جدید چغندر دید.
رویکرد مبارزه با کمآبی
این دقیقا خواسته معاون وزیر جهادکشاورزی در امور تحقیقات است. رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی معتقد است در سالهای اخیر رویکرد سازمان و محققان این مجموعه، معرفی ارقام جدیدی است که بتوان با کشت آنها راندمان مصرف آب را بالا برد. به گفته اسکندر زند تاکنون 611 رقم زراعی و باغی معرفی شده که 65درصد این ارقام از طرف سازمان و موسسات آن و 34درصد دیگر از خارج وارد شده و تنها یک درصد از این تحقیقات را بخش دانشگاهی به خود اختصاص داده است.
اگرچه در 2هزار سال گذشته استراتژیهای مختلفی برای مقابله با کمآبی در ایران وجود داشته اما به مرور زمان و با مدیریتهای اشتباه، وضعیت منابع آبی به خط قرمز رسید، بهعنوان مثال در ایام قدیم، قناتهای فراوانی وجود داشت که با احداث سدهای غیرکارشناسی از بین رفت، یا کوچنشینی که با اسکان عشایر، این سنت تقریباً به دست فراموشی سپرده شد، همچنین استفاده از گیاهان کمآببر مانند حبوبات و گندم. اما اکنون وضعیت برعکس شده و به کشت محصولات پرآب روی آوردهایم. این سه استراتژی مهم با مدیریت ناصحیح در طول سالهای گذشته ناکام ماند و اکنون دانشمندان ما به فکر زنده کردن این راهها افتادهاند. در این میان، طبق گفته معاون وزیر، تولید ارقامی که متناسب با منابع آبی کشور باشند در اولویت سازمان تحقیقات کشاورزی قرار گرفته و در نخستین جشنواره سال 93 از 24رقم جدید زراعی و باغی رونمایی شد.
زند میگوید: «فعالیتهای سازمان به دو دسته تقسیم میشود؛ یکی فناوری قابل ترویج که باید برای ترویج آنها در مزارع، هزینه کرد و دیگری فناوریهایی که قابلیت تجاری دارند و میتوان حق امتیاز آنها را به بخشخصوصی واگذار کرد. البته تابهحال چندین واگذاری صورت گرفته و در آینده تعداد بیشتری از این فناوریها به شرکتهای خصوصی واگذار میشود.»
حتی یک رقم به دست ما نرسیده
اما رئیس مجمع ملی خبرگان کشاورزی کشور، در گفتوگو با «فرصت امروز» معتقد است که بیشتر دستاوردهای تحقیقاتی در همان مراحل ابتدایی باقی مانده و تقریبا هیچکدامشان در سطح کلان دیده نمیشوند. به گفته کرامتالله وکیلیپور، آقایان ادعا میکنند ارقام جدید برنج یا گندم تولید کردهاند که افزایش چشمگیری در عملکرد داشته و مصرف آب را تا حدودی کاهش میدهد. حال سوال اینجاست که اگر چنین اتفاقی افتاده، چرا کشور ما هنوز نیازمند واردات این کالاهای استراتژیک است؟
رئیس مجمع ملی تشکلهای کشاورزی نیز در این زمینه به «فرصت امروز» اظهار میکند: «اینکه دولت محققانی را استخدام کند تا برای آنها در بخش کشاورزی دستاورد جدید ارائه دهند، تقریباً در تمام دنیا منسوخ شده، بلکه این وظیفه بخشخصوصی است.» از نظر مسعود اسدی، این روش تحقیقات به هیچ جایی نخواهد رسید، اگر دستاوردی هم باشد، آنچنان ارزشمند نخواهد بود. به همین خاطر است که کشاورزان هنوز اثرات این فناوریها را در مزارع خود مشاهده نکردهاند. ای کاش جناب دکتر زند، تنها یک نمونه از این ارقام مقاوم به خشکی را در اختیار تشکلها قرار میداد تا بلکه آنها هم تجربهای در این زمینه داشته باشند. به جرات میتوان گفت که حتی یک رقم از این موارد را ندیدهایم.
از این جیب به آن جیب!
اما در مورد واگذاری امتیاز تولید ارقام جدید بذر، حرف و حدیثهای فراوانی وجود دارد. اگرچه به گفته مسئولان سازمان تحقیقات، حدود 104 قرارداد انتقال پژوهشها به بخشخصوصی انجام شده که 30درصد از این قراردادها در یکسال گذشته بوده اما نمایندگان بخشخصوصی اعتقاد دیگری دارند. وکیلیپور در این ارتباط میگوید: «اصل 44 قانون اساسی، یکی از اصول بسیار مهم و مؤثر در رشد اقتصاد کشور است که از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شده، اما متأسفانه در اجرای آن تدابیر لازمی صورت نگرفته است. زیرا این اصل تا به امروز، مراکز تولید را در اختیار قشری خاص قرار داده و مردم عام از داشتن چنین امتیازی محروم هستند.»
رئیس مجمع ملی خبرگان کشاورزی کشور توضیح میدهد: «سازمان تحقیقات کشاورزی، برای خود یکسری شرکتهای اقماری دارد که به سازمان وابستهاند و بهنوعی حیاط خلوت آن محسوب میشوند. بنابراین وقتی بحث واگذاری یک پروژه به میان میآید، این شرکتها در اولویت قرار گرفته و شرکتی که در حقیقت از دل مردم تشکیل شده باشد از این امتیاز محروم خواهد ماند. بنابراین نمیتوان روی واگذاریهای اینچنینی حساب کرد.»
به نظر میرسد یکی از مهمترین بخشهایی که تحقیقات نیاز دارد، ترویج است. به عبارتی تا وقتی که یک دستاورد علمی در دل مزارع به مرحله عمل نرسد، نمیتوان امیدی به آن داشت. نظر نمایندگان بخشخصوصی نیز همین است. وقتی هنوز کشاورزان ثمره سالها تحقیق را در زمینهای خود مشاهده نکردهاند، چگونه میتوان ادعا کرد هر ساله ارقام جدید به بازار معرفی میشوند؟ این بذرها از کجا سر در میآورند که کشاورزان از وجود آنها اظهار بیاطلاعی میکنند؟ این سوالی است که هنوز پاسخی برای آن یافت نشده است.