کشت گلخانهای در چند سال اخیر، به یکی از فرصتهایی تبدیل شده که میتوان برای تولید محصولات متنوع روی آن حساب کرد. مخصوصا از زمانی که بحث کمبود آب و بحران تامین موادغذایی در آینده بر اذهان عمومی سایه انداخت. زیرا با توجه به گفته کارشناسان این حوزه، کشت گلخانهای هم در مصرف آب صرفهجویی میکند و هم در مصرف سموم و آفتکشها.
مثل تمام فعالیتها و کسبوکارهای دیگر، تولید محصولات کشاورزی هم میتواند در راستایی باشد که حمایتهای دولتی را به سمت خود جذب و امکاناتی را اخذ کند که تسهیلگر کسبوکار این بخش محسوب شود. با توجه به نوع و روشی که برای تولید محصولات مختلف در کشت گلخانهای انتخاب شده، به نظر میرسد این طریق از کشت سنتی و کهن، فاصلهای چشمگیر دارد و در جهت بهرهوری بیشتر و مصرف آب کمتر قدم برمیدارد.
دیروز پیشنهادی مبنیبر حمایت از کشت گلخانهای به تصویب نمایندگان رسید که در آن قرار است اعتبارات لازم برای توسعه و راهاندازی این کسبوکار از طرف دولت تامین شود. اینگونه خبرها جزو آن دسته مطالبی قرار میگیرد که بازتابی مثبت و امیدوارکننده دارند. زیرا حتی تیتر آن هم تداعیگر نوعی دلسوزی و کمک به اشتغالزایی از طرف دولت است.
اما بیایید از زوایای دیگری به این موضوع نگاه کنیم. هرچقدر که مصرف آب در کشت گلخانهای کمتر از کشت مزرعه باشد، باز هم نیاز به آب به صفر نمیرسد و سرمایهگذار مجبور است این مایع حیات را بالاخره از جایی تامین کند. بنابراین مهمترین موضوع برای راهاندازی این کسبوکار، آب است؛ آن هم در شرایطی که در بیشتر استانهای کشور، زنگ خطر بیآبی به صدا درآمده و اصلا در برخی جاها خود کشاورزی را زیر سوال میبرد. نمونه این موضوع، در استانی مانند یزد اتفاق افتاده است. این استان با داشتن 1170هکتار گلخانه که اکثر آنها نه تنها از مناطق کوهستانی فاصله دارند، بلکه تا 10کیلومتری شهرها هم نفوذ پیدا کردهاند و به قول یکی از گلخانهداران نمونه این استان، آب منطقه را میبلعند.
داستان از جایی شروع شد که خبر تحریم روسیه از طرف اتحادیه اروپا به گوش یزدیها رسید. آنها این خبر را طوری تحلیل کردند که در نهایت به توسعه کشت گلخانهای در یزد انجامید. به عبارتی کشاورزان این استان، این طور قلمداد کردند که با محروم شدن روسیه از محصولات کشاورزی اروپا، رویکرد تجارت کشاورزی این کشور به نفع کشاورزان ایرانی رقم خواهد خورد. بنابراین با توسعه کشت، بدون در نظر گرفتن منابع آبی منطقه، به کشت خیار گلخانهای پرداختند که تولید هر کیلوگرم آن حدود 85 لیتر آب نیاز دارد. البته کشاورز باید برای تامین این مقدار آب، هشتهزارتومان بپردازد. به طور کلی با باز شدن روزنه امید در دل مهندسان کشاورزی و باتجربههای این بخش، حدود 300هکتار به اراضی گلخانهای استان یزد اضافه شد، آن هم در استانی که بارندگی آن به طور متوسط 60 میلیمتر در سال است و هر سال منابع آبهای زیرزمینی آن 60 تا 80سانتیمتر پایینتر میرود.
اگرچه با کاهش ارزش روبل، نسبت به پارسال امید کشاورزان نقش بر آب شد، اما هنوز روزانه 20 تا 40 کانتینر (هر کانتینر 20 تن) به روسیه میرود و آب مجازی منطقهای که روزبهروز خشکی بیشتری را تجربه میکند، دو دستی به روسیه تقدیم میشود. به هر ترتیب درحالحاضر، 13 تا 14هزار هکتار از اراضی کشور، سهم کشت گلخانهای است که در این میان استانهای تهران، یزد، کرمان و اصفهان سردمدار این نوع کشت هستند. با توجه به آمارهای کمآبی در استانهای مختلف، متوجه میشویم که احداث این گلخانهها درست در مناطقی پیشرفت داشته که روی خط قرمز بحران آب قرار گرفتهاند.
حال سوال اینجاست که آیا وزارت کشاورزی برای توسعه و احداث گلخانهها برنامه و الگویی در نظر دارد یا نه؟ اگر قرار است هرکسی در هر منطقهای که خواست، گلخانه جدیدی تاسیس کند، بدون در نظر گرفتن محدودیتهای آن، باز هم مشکلات گذشته که درباره مزارع اتفاق افتاد برای گلخانهها هم تکرار میشود.
استان یزد تنها نمونهای بود که میتوان آن را به کل ایران تعمیم داد. بنابراین اگر قرار است تسهیلات و امکاناتی برای کشت گلخانه از طرف دولت به کشاورزان اختصاص یابد، بهتر است قبل از آن مکانیابی و نوع محصول تولیدی با برنامهای دقیق و منظم مشخص شود تا بحث نداشتن الگوی کشت، درباره این بخش مدرن اتفاق نیفتد. بررسی کنیم بدانیم که در کدام استان، کدام محصول را بهتر میتوانیم تولید کنیم، آن هم با در نظر گرفتن تمامی محدودیتها و امکانات.