میتوان گفت تخفیف گرفتن جزو فرهنگ ما شده است. همه ما این موضوع را تجربه کردهایم و طبیعتا گاهی موفق شدهایم و گاهی هم ناکام ماندهایم. امروز میخواهیم از زاویه دیگری به این مقوله نگاه کنیم. قصد ما در این نوشتار، تخفیفهایی نیست که در زمان خرید از بازار از آن استفاده میکنیم بلکه تخفیفهایی است که به نوعی در قبال خدمت یا ارائه سرویس خاصی میتوان از طرف مقابل گرفت.
شاید قدرت چانهزنی بسیاری از ما بالا باشد و به قول معروف بتوانیم با چانه زدن، کمی از مبلغ موردنظر بکاهیم، اما این قدرت در برخی موارد جوابگو نیست و ارائهدهنده خدمت، پس از شنیدن فلسفهبافیهای ما باز هم پول موردنظر را بهطور کامل طلب میکند.
حال بیایید با موشکافی موضوع، راهکار گرفتن تخفیف را در این موارد بررسی کنیم. فرض کنید یک معمار برای تعمیر قسمتهای مختلف خانه با شما قراردادی را امضا میکند. در این قرارداد شما متعهد میشوید در قبال مثلا دیوارکشی قسمتی از خانه دو میلیون به او بپردازید، اما بعد از شروع کار متوجه میشوید جای یک پنجره در میان دیوار خالی است. برای پر کردن این خلأ از معمار میخواهید خودش ساخت پنجره را به آهنگر سفارش دهد و در نهایت آن را نصب کند.
اینجا باید دقت کنید که نصب پنجره، خدمتی است که در قرارداد ذکر نشده و لازم است مبلغ آن را جدا حساب کنید. حال فرض میگیریم که معمار 230هزارتومان برای پنجره موردنظر از شما طلب میکند، اما شما قصد دارید که پول پرداختیتان از 200هزار تومان بیشتر نباشد. به نظر شما چگونه میتوان بدون چانهزنی، به هدف خود رسید؟
گرفتن تخفیف در این موارد، کاملا به حال و هوای معمار بستگی دارد. به عبارتی شما باید پرداخت دستمزد را با حال روانی و روحی وی هماهنگ کنید و در یک فرصت مناسب، نقشه خود را به اجرا بگذارید.
اکنون شما جمعا دومیلیون و 230هزارتومان به معمار بدهکارید. چگونگی پرداخت این مبلغ، تعیینکننده نوع احساس او نسبت به شماست. این خیلی مهم است که تا قبل از درخواست وی و در ابتدای کار، مقداری از دستمزد را به او بپردازید؛ مثلا 500هزار تومان. در این مرحله در ذهن او تصویر یک آدم خوشحساب از شما نقش میبندد.
تا قبل از رسیدن کار به نیمههای آن 500هزار تومان دیگر به او بدهید و وانمود کنید که از کار او بسیار راضی هستید. حالا وقت اجرای قسمت پایانی نقشه است. یک روز مانده به پایان کار، مبلغ باقیمانده یعنی یکمیلیون و 200هزار تومان را به او بپردازید و تشکر و قدردانی را مرتب تکرار کنید.
در این هنگام وقتی معمار گرامی با این مقدار پول مواجه میشود، ناخودآگاه قدرت اعتراض کردن از او سلب شده و تقریبا تا 95درصد موارد رضایت خود را اعلام میکند.
این یک ترفند ساده است که در آن از رموز روانشناسی استفاده میشود. ذات انسان بهگونهای است که وقتی به نیاز او با یک جواب بزرگ پاسخ داده شود، دیگر کمتر به دنبال پاسخهای کوچکتر میگردد. به عبارتی در ضمیر ناخودآگاه این معمار، اینگونه تداعی میشود که شما حق او را تمام و کمال پرداخت کردهاید و حتی شاید بیشتر از آنچه فکر میکرده، پول گرفته است! این در حالی است که شما 30هزار تومان از او تخفیف گرفتهاید.
همین تخفیفهای کوچک و صرفهجوییهای پیش پاافتاده است که ثروت شما را حفظ میکند و سد راهی برای هدر رفتن آن میشود. میتوانید این شیوه را در اندازههای بزرگتر و قالبهای دیگر امتحان کنید.