اینکه سهم ایران از گردشگری جهان، در اندازه ظرفیتها و جاذبههای این سرزمین نیست، آنقدر در اینسو و آنسو گفته شده که دیگر خبر تازهای در رسانههای ریز و درشت، شبکههای مجازی و حتی گفتوگوهای خانوادگی از آن باقی نمانده است. همه این حرفها هم دست آخر این پرسش را با مجموعهای از پاسخهای کلی بیاثر باقی میگذارد که «خب، حالا چه کنیم؟»
رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سهشنبه شب گذشته گفته است: برای جذب گردشگران خارجی در بسیاری از شهرهای کشور با کمبود هتلهای ۵ستاره روبهرو هستیم. مسعود سلطانیفر در حالی چنین گفته است که آمار غیررسمی در سال پایانیافته 2014 میلادی و همچنین تحلیل رسانههای جهانی از گردشگری، رشد قابل توجه این پدیده را در ایران تایید میکنند؛ اتفاقی که در ابتدای سال 2014 دولت تازه ایران وعده آن را داده بود.
استفاده از واژه «پدیده» برای گردشگری بهجای واژه معمول «صنعت» از آن جهت است که آنچه اکنون - و در این نوشته- مورد توجه قرار میگیرد، جنبه «رخدادی» گردشگری است و نه جنبه «اقتصادی» آن. برای روشن شدن موضوع میتوان به سینما نگاهی انداخت. ادبیات رایج درباره استقبال از یک فیلم در سینما سخن از «فروش» فیلم میگوید و آن را براساس میلیون تومان و میلیارد دلار میسنجد. این یک رویکرد اقتصادی به سینماست؛ سینما به مثابه «صنعت». در حالی که اگر به سینما بهعنوان یک مقوله فرهنگی نگاه شود، آنچه بیش از «فروش» مورد توجه قرار میگیرد، «تعداد بازدیدکنندگان» و «ضریب نفوذ» فیلم در حوزههای گوناگون است.
اکنون درباره گردشگری نیز بدون نفی اهمیت وجه «صنعت» بودن آن، به مثابه یک «پدیده» سخن میگوییم.
پیش از آغاز سال 2014 میلادی، روزنامه فایننشیالتایمز در گزارشی ایران را در صدر 20 کشور جذاب بهعنوان مقصد گردشگری به مخاطبان خود پیشنهاد داد. در گزارش این روزنامه که با تیتر «20 مقصد اصلی گردشگری سال 2014 به انتخاب راهنمایان گردشگری» منتشر شد، تصویری از میدان نقشجهان اصفهان بهعنوان عکس گزارش انتخاب شده بود.
در این گزارش درباره ایران آمده بود: بعد از 25سال خروج ایران از نقشه گردشگری، این کشور باید دوباره بهعنوان «دیدنیترین مقصد گردشگری» در بالای فهرست سال 2014 قرار گیرد. نیمههای سال 2014 نیز روزنامه دیلیمیل گزارشی منتشر کرد که این تیتر طولانی را داشت: «فلوریدا و ماربلا را فراموش کنید! ایران با 400 درصد افزایش در رزرو، با وجود ممنوعیت در مصرف الکل و وجود قوانین پوشش زنان، کانون توجه مسافران در تعطیلات است.»
توجه به گردشگری بهعنوان یک پدیده بیش از صنعت، در این تیتر- و گزارش- روزنامه دیلیمیل هم به چشم میخورد. این رویکرد به گردشگری اگر بتواند حوزه اثری بیش از رسانههای شخصی و گروهی را بگشاید و دستگاههای تصمیمگیر را درگیر کند، پاسخ پختهتر و موثرتری در برابر پرسش نخستین که «خب، حالا چه کنیم؟» به دست خواهد داد.
در دو دهه اخیر و با باز شدن بیش از پیش پای بخش خصوصی به گردشگری، جریانی به راه افتاد که یکی از ظهورهای آن را گردشگران در کوچههای شهرهای تاریخی یزد و کاشان و مانند آن به این شکل دیدهاند: خانههای تاریخی که برای «نجاتبخشی» عملکردی تازه یافتهاند و برای «سوددهی» به هتل تبدیل شدهاند.
اغلب این هتلهای –مشهور به- سنتی، برای اینکه بتوانند هتل باشند و میهمان داخلی و خارجی چندروزه در خود بپذیرند، تمام اتاقهایشان، چه تابستانی چه زمستانی و حتی سردابه و گوشواره و خرپشته، اقامتی شده و به حمام و سرویس بهداشتی مجهز شدهاند.
این خود قابل بحث است که چنین «نجاتبخشی»ای اگرچه کالبد اثر را حفظ میکند اما دانش زندگی و منطق موجود در اثر را از بین میبرد. چنان که در تابستان باید همه اتاقها به روشهای مدرن خنک شوند و در زمستان همگی گرم باشند، گویی مردمان قدیم و ساکنان اصلی این خانهها بدون ابزارهای کنونی هتل «سنتی» در رنج همیشگی سرما و گرمای جانکاه میزیستهاند.
اما علاوه بر این عملکرد غیرحفاظتی (که در همین ستون در هفتههای بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت) وقتی هتلهای «سنتی» با اضافاتی مانند «وان دونفره دیجیتال» در شهری تاریخی مانند یزد پا میگیرند که دومین شهر تاریخی زنده جهان است، پرسش تازهای در ذهن پدید میآید: گردشگر خارجی هزاران کیلومتر را با وجود اختلاف قوانین در کشور مبدا و مقصد طی میکند تا به یزد برسد و چه شناختی به دست آورد و چه چیزی را تجربه کند؟ «وان دونفره دیجیتال» را؟ آیا او اگر چنین چیزی را بخواهد، یزد را (یا اساسا ایران را) انتخاب میکند؟ این پرسش ابدا نفی نمیکند که رفاه گردشگر باید تامین شود، اما آیا این اصل، مشروط به نقض غرض گردشگری است؟
اکنون بار دیگر جملات رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را بخوانیم. مسعود سلطانیفر سهشنبه شب گذشته گفته است: «برای جذب گردشگران خارجی در بسیاری از شهرهای کشور با کمبود هتلهای ۵ستاره روبهرو هستیم.» و بار دیگر در پرسش تازه خود دقیق شویم: گردشگر خارجی میآید که چه چیزی را تجربه کند؟
* کارشناس ارشد حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی