میزان برداشت از منابع آب تجدیدشونده در ایران بیش از توان طبیعی است. بهرهکشی از منابع آبی، در برخی استانها بهصورت فرونشست زمین و ایجاد ترکهای بزرگ نمایان شدهاست. کارشناسان آب مهمترین دلیل این رخدادهای ناخوشایند را که همراه با زیانهای اقتصادی هنگفت برای کشور است، ظهور تکنولوژی حفر چاه عمیق در ایران میدانند. ایران سرزمین پرآبی نیست. دعا برای مصون ماندن از خسارتهای خشکسالی و قحطی در متون تاریخی نشان میدهد که از دیرباز مردم این سرزمین نگران کاهش نزولات جوی بودهاند. متاسفانه با پیشرفت علم و تکنولوژی مردم ایران فراموش کردند که در سرزمینی خشک زندگی میکنند. آنها بدون توجه به تجربههای چندین هزار ساله اجداد خود درباره بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی و حفظ حریم چاهها، بیمحابا از تکنیکهایی استفاده کردند که با پهنه خشک ایران همخوانی نداشت.
بنابراین در حال حاضر تبعات سوء این رفتارها در قالب مرگ آبخوان، مهاجرت مردم، خشک شدن تالابها، ایجاد ترکهای عمیق در زمین و افزایش عمق چاهها نمایان شدهاست. متوسط بارشها در ایران نسبت به میانگین جهانی پایینتر است. زیرا ابرهای بارانزا از فراز سرزمینی که پهنه وسیعی از آن را مناطق خشک، نیمهخشک و فراخشک تشکیل دادهاند، عبور نمیکند. میزان منابع آب تجدیدپذیر کشور براساس آمارهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، 25 درصد متوسط جهانی است و سرانه آب تجدیدپذیر آن هم با افزایش جمعیت، روندی نزولی طی میکند.
براساس آمارها سرانه آب تجدیدپذیر هر ایرانی در سال 1310 هجری شمسی حدود 1600 متر مکعب بوده که این رقم در سال 1390 به کمتر از دو هزار متر مکعب رسیدهاست. با این وجود، تکنولوژی چاه عمیق به ایران وارد شده و استفاده بیمحابا از این تکنولوژی، بسیار نگرانکننده است. متاسفانه هم راستا با ورود تکنولوژیهای ناهمخوان با اقلیم ایران، اصلاح قوانین حوزه آب در راستای کنترل بهرهکشی از منابع آب نبوده است. نتیجه این بدرفتاریها با طبیعت، تشدید فرآیند مهاجرت و خشکتر شدن سرزمین است.
چاه عمیق، مسئول افت سریع سطح سفرههای زیرزمینی
براساس آمارهای شرکت مدیریت منابع آب، 770 هزار و 567 حلقه چاه در کشور وجود دارد. بخشهای وسیعی از ایران به منابع آب زیرزمینی وابسته هستند. در حال حاضر، 52 درصد آب بخش کشاورزی از چاهها تامین میشود و 48 درصد نیاز این بخش را رودخانهها تامین میکنند. کشاورزی استانهای خراسان، مرکز ایران، اصفهان، کرمان، سیستان و بلوچستان، فارس و کرانههای ساحلی جنوب بیش از 80 درصد به منابع آب زیرزمینی وابسته هستند. چندی است که وابستگی آب شرب به دلیل کاهش آورد رودخانهها، به این منابع بیشتر شده است.
براساس آمارها در حال حاضر 15/4 درصد از آب شرب توسط منابع آب زیرزمینی و 52/2 درصد از طریق آبهای سطحی تامین میشود. همچنین 3/1 درصد آب موردنیاز صنعت و خدمات از آب زیرزمینی و 76/0 درصد بهوسیله رودخانهها تامین میشود. به گواه آمارها، بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی در ایران رو به افزایش است اما با وجود افزایش حلقه چاههای حفر شده در کشور، روند آبدهی آنها نزولی است. انوش اسفندیاری، دبیر اندیشکده تدبیر آب ایران دلیل افت شدید سطح سفره آبهای زیرزمینی را استفاده از تکنولوژی چاههای عمیق میداند. وی به «فرصت امروز» میگوید: ایجاد یک چاه عمیق با توجه به تکنولوژیهای موجود طی سه یا چهار روز امکانپذیر است. اما در گذشته تهیه مقدمات حفر یک چاه عادی یا قنات، یک ماه تا یکسال طول میکشید.
دبیر اندیشکده تدبیر آب معتقد است: پیشینیان حقوق عرفی مردم را در زمان ایجاد چاههای جدید به خوبی رعایت میکردند، اما این روزها چاههای عمیق به حریم قناتها و چاههای دیگر دستاندازی کردهاند. این تکنولوژی با استفاده از قدرت مکش پمپها، بهصورت شبانهروزی آب منابع زیرزمینی را تخلیه میکنند. وی اضافه میکند در چند دهه قبل که پمپها گازوییلی بود، با کنترل توزیع سوخت میتوانستیم استفاده از چاهها را کنترل کنیم، اما در عمل با برقی شدن چاهها، مصرف منابع آب زیرزمینی، به شکل افسارگسیختهای توسعه یافت.
اسفندیاری با اشاره به اینکه سطح آب در دشتهای کشور 250 تا 300 متر افت کرده و رابطه هیدرولوژیک آب با لایههای زیرین زمین در حال از بین رفتن است، در پاسخ به این پرسش که آیا امکان احیای ذخایر آب زیرزمینی وجود دارد یا خیر، بیان میکند که مطالعه دقیقی در این رابطه انجام نشدهاست. اما هرچه برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی طولانیتر شود، احیای این منابع غیرممکنتر خواهد شد.
آب بیکیفیت اما گران
طی یک دوره 39 ساله، یعنی از سال آبی 52-51 تا 91-90 میزان چاههای آب در کشور 16 برابر و میزان برداشت از آنها پنج برابر شدهاست. در سال 51 فقط 47هزار حلقه چاه در ایران وجود داشته که این رقم در سال 91 به 763 هزار حلقه چاه رسید. میزان برداشت از 9 میلیارد متر مکعب دهه 50 به 47 میلیارد متر مکعب در سال 91 رسید. با وجود افزایش تعداد چاهها میزان آبدهی آنها روزبهروز کاهش مییابد. با این وجود، کشاورزان از وزارت نیرو مجوز میگیرند، کفشکنی میکنند و به عمق چاههای خود اضافه میکنند تا بتوانند آب بیشتری از زمین بیرون بکشند. اما همیشه این مجوزها به برداشت بیشتر منجر نمیشود.
مسعود زواره، کارشناس ارشد دفتر مطالعات پایه منابع آب به «فرصت امروز» میگوید: کفشکنی چاههای آب به دلیل تخلیهشدن آبخوان است. وی اضافه میکند: هرچه عمق چاههای آب کشاورزی افزایش یابد، کیفیت آب از نظر درجه شوری و حجم کل مواد محلول در آب (TDS) افت میکند. زواره تاکید میکند: با افزایش عمق چاه باید برای خروج آب از اعماق زمین انرژی بیشتری صرف شود. یعنی به جای استفاده از یک موتورپمپ با قدرت شش اسب بخار، به موتوری با قدرت 30 اسب بخار نیاز خواهیم داشت. این روند هزینه استحصال آب را افزایش میدهد. ضمن آنکه هر ساله مبالغ زیادی صرف کفشکنی میشود.
وی اضافه میکند: با افزایش عمق چاه، تعداد لولههای جدار شفت، غلاف و پرههای پمپ افزایش مییابد که مفهوم آن هزینه استحصال آب است. ضمن آنکه بعد از چند بار کف شکنی به سنگ بستر رسیده و دیگر امکان برداشت آب از چاه وجود ندارد. یعنی آبخوان به طور کامل تخلیه میشود. کارشناس ارشد دفتر مطالعات پایه منابع آب عنوان میکند: با تخلیه آبخوان، زمین فرونشست کرده و دیگر امکان احیای دوباره منابع آب زیرزمینی وجود نخواهد داشت.