توان علمی جوانان تحصیلکرده ایرانی در تمامی بخشها بالاست. در بخش کشاورزی نیز این توانمندیها کموبیش مشهود است. چنانچه در حال حاضر کشاورزان موفق ایرانی در برخی کشورها به دستاوردهای مهمی نیز رسیدهاند. این خدمات فنی و مهندسی اگر در کشورهای دیگر که از منابع مناسب و ارزان آب و خاک برخوردارند، به کار گرفته شود، میتواند بخشی از مشکلات و نیازهای غذایی کشور را برطرف کند. گرچه هنوز جا دارد که به کشاورزی در کشورمان بیشتر بپردازیم و از آن غافل نشویم.
کشاورزی ما هنوز فرصتهای زیادی برای رشد و پیشرفت دارد و باید بهرهوری و راندمان تولید را افزایش دهیم و از منابع آب و خاکمان به درستی استفاده کنیم. بنابراین نخست باید نگاهمان در بخش کشاورزی، افزایش کیفی تولیدات داخلی و بهرهوری باشد. شوربختانه تاکنون در این بخش سرمایهگذاریهای مناسبی انجام نشده، به همین دلیل نیز موفقیتی هم به دست نیاوردهایم. تا زمانی که سرمایهگذاریهای لازم را به این سمت سوق ندهیم و سیستمهای توزیع و مصرف آب را اصلاح نکنیم، وضعیت چنین خواهد بود.
بیتردید کشاورزی کشور ما با ایدهآلهای کشاورزی دنیا فاصلههای زیادی دارد. ما در زمینه استفاده از آب، خاک، کشاورزی ارگانیک، تولید محصولات سالم و سلامت محور از دنیا عقب هستیم و این جای تاسف است. ما تنها کشوری هستیم که سرطان گوارش در آن شایع است و این یعنی تولید و تعریف درستی در زمینه غذا نداریم. بنابراین نخست باید زیرساختهای کشاورزیمان را در سطح خرد و کلان اصلاح کنیم، سپس به مواردی مانند کشت فراسرزمینی رو بیاوریم. برای کشت فراسرزمینی در کشورهای حاشیه دریای مازندران، فرصتهای بسیار مناسبی برای ما فراهم است و بخش خصوصی باید وارد شود اما بدون حمایتهای دولت، موفقیتی به دست نخواهد آمد. حمایت از بخش کشاورزی در تمامی کشورها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. برای نمونه آمریکا در سال 2013 به اندازه کل بودجه ایران به بخش کشاورزی خود یارانه پرداخت کرد.
در کشت فراسرزمینی بخش خصوصی سرمایه و توان خود را میگذارد، به شرط اینکه دولت هم از آن حمایت کند. مدیریتها در این زمینه باید تعریف و کارآمد شود و چارچوبهای آن نیز تعیین شود تا سرمایهگذاران بخش خصوصی دچار سرخوردگی نشوند و به حمایتهای دولت دلخوش باشند. اگر سرمایهگذاران ما در راستای کشت فراسرزمینی، محصول مورد نیاز کشور را تولید کنند دولت هم باید ضمانت بدهد که مانند تولیدات داخلی نشود و محصول روی دست تولیدکننده نماند. گاهی محصولات کشاورزان داخلی روی دستشان میماند و کسی از آنها خرید نمیکند یا در بهترین حالت دلالان و واسطهها، محصول کشاورز را به کمترین قیمت خریداری میکنند.
کشاورزان با نزدیک شدن به فصل برداشت، نگران بازار محصولشان هستند. در واردات محصولات کشاورزی هم با سیاستهای روزمرگی مسئولان مواجه هستیم و سیاست واردات و صادرات هیچ برنامه مدونی ندارد. احتیاجات بازار مصرف ما اصلا مشخص نیست و با شایعه یک بیماری، آفت و غیره، نیازهای بازار مصرف تغییر میکند و احتیاجات جامعه عوض میشود. این موضوع در مرغ، برنج و لبنیات به خوبی قابل مشاهده است. در مجموع سیاستهای تولید محصولات کشاورزی حتی کشت فراسرزمینی خوب است به شرط اینکه تفکر و حمایتهای لازم پشت آن باشد. در غیراین صورت، بدون برنامه مدون راه به جایی نمیبرد.
* رییس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران