چند وقتی است که یک مغازه کیففروشی نزدیک محل کارم باز شده است؛ مغازهای با دکوراسیون شیک و امروزی با یک فروشنده ساده و آرام. وقتی به مغازه وارد میشوید، فروشنده آرام به کنارتان میآید و از شما میخواهد که در انتخاب کمکتان کند، آنقدر آرام که بودنش را نه در مغازه حس میکنید نه وقتی به شما نزدیک میشود...
بیتردید کیفهای داخل مغازه شیک و مد روز و باکیفیت هستند، اما قیمتهای آنها بهگونهای است که هوش را از سرتان میپراند. بهگونهای که وقتی برای ارضای حس کنجکاوی وارد مغازه شدم و کیفی را قیمت کردم، بعد از شنیدن قیمت به سرعت و بیسروصدا آنجا را ترک کردم. فروشنده ادعا میکرد این کیف چرم ایتالیایی حدود 500 هزار تومان قیمت دارد.
شاید این قیمت برای یک بازار پرتردد در مناطق بالای شهر قیمت چندان بالایی نباشد ولی در منطقهای که تماما اداری است و اکثر عابران آن کارمندان حقوقبگیر هستند، قیمتی بالا برای یک کیف ساده محسوب میشود.
مکانی مناسب برای کسبوکار
یافتن مکانی مناسب برای شروع کسبوکار شخصی یکی از مهمترین فاکتورها برای موفقیت در بازار محسوب میشود؛ فاکتوری که برخی به آن توجه نمیکنند. برای مثال در نزدیکی همان کیففروشی نزدیک محل کار ما، مغازههای دیگری نیز هستند که وسایل و ابزارهای اداری میفروشند، مغازههایی که هروقت از کنار آنها عبور میکنید شلوغ هستند و بالاخره هر عابری یک بار هم که شده راهش به آن مغازه ها میافتد.
درصورتیکه قرارگیری یک بوتیک شیک با لباسهای گرانقیمت یا مغازهای که لوازم خانگی را با قیمت بالا عرضه میکند برای چنین خیابانی مناسب نیست؛ خیابانی که آدمها معمولا صبحها آنقدر عجله دارند که توجهی به اطراف نمیکنند و موقع بازگشت نیز خسته برای رسیدن به خانه دقیقهشماری میکنند. به هرحال این کیففروشی یا هر کسب وکاری که در چنین مکانی مغازهای را خریده یا اجاره کرده، چارهای جز ادامه راه ندارد و باید برای بهتر شدن وضعیت درآمد خود چارهای بیندیشد.
یافتن شیوههای مناسب برای بقا
در شرایطی که محل قرارگیری کسبوکار مناسب نیست، باید شیوههای خاصی از بازاریابی و تبلیغات را به کار برد که مشتریان جلب شوند. یکی از بهترین شیوهها ارائه محصولاتی متناسب با شرایط محیط کسبوکار به مشتریان است. برای مثال میتوان کیفهایی را عرضه کرد که بیشتر با فضای اداری همخوانی دارد و بهنوعی نیاز عابران آن محل را تامین میکند.
در واقع نیازسنجی و ارائه محصولات متناسب با آن نیازها یکی از شیوههایی است که اکثر کسب وکارهای موفق به آن توجه دارند. راهحل دیگر متناسب کردن قیمت محصولات با نیاز مشتریان است. در این شرایط میتوان محصولاتی را با قیمت بسیار ارزان برای افراد دارای درآمدهای کمتر ارائه داد. البته شاید همه عابران آن خیابان کارمند نباشند و عده کمی نیز جزو مدیران ارشد باشند، ولی بههرحال موقع عبور از خیابان همچنان در حالوهوای کار هستند و اگر بخواهند محصولی را با قیمت بالا بخرند ترجیح میدهند در شرایطی باشد که بتوانند برای آن زمان طولانی صرف کنند.
وضعیت کارمندان هم مشخص است؛ آنها ترجیح میدهند ساعتها در بازار گشت وگذار کنند و مناسبترین کالا را به لحاظ قیمت بخرند. پس باید قیمت محصولات را بهگونهای انتخاب کرد که متناسب با مشتریان منطقهای باشد.
ولی مهمترین شیوه برای موفقیت، یافتن راهکاری موثر برای معرفی کسبوکار است؛ راهکاری اساسی که بتوان با آن مشتری را به سمت مغازه جذب کرد. شیوههای تبلیغاتی مناسبی برای این کار وجود دارد. برای مثال ارائه تراکتهایی با طرحهای متفاوت که به مشتری اطلاعات لازم را درمورد کسبوکار بدهد و اطلاعرسانی کند که قرار است در این مکان کالاهایی متناسب با نیاز مشتریان آن خیابان ارائه شود. برای این کار نیاز به صرف هزینههای بالایی هم نیست.
حتی میتوان از یکی از کمهزینهترین و موثرترین شیوه تبلیغات یعنی تبلیغات دهانبهدهان نیز استفاده کرد. کافی است چند مشتری را به طریقی به سمت مغازه جذب کنید و خدمات خوبی را به آنها ارائه دهید. چون آنها در محیطهای اداری در رفتوآمد هستند بهراحتی میتوانند در محل کار خود بدون دریافت هزینه برای کسبوکار شما تبلیغ کنند.
به هر حال مسئلهای که باید به آن توجه داشت این است که نمیتوان کسبوکار را به امید خدا رها کرد و منتظر معجزه بود. باید مانند یک مدیر باهوش و خلاق فضای کسبوکار را با محیط بیرونی هماهنگ کنیم تا با تبدیل تهدیدها به فرصت، بهترین بهرهبرداری را از امکانات موجود داشته باشیم.