هـمـزمـان بـا آمـادگی ایران برای پردهبرداری از قراردادهای جدید نفتی و گازی خود، مجله گاز طبیعی اروپا گفتوگویی را در این زمینه با دو نفر از تحلیلگران ارشد موسسه «وود مکنزی» صورت داده است که این گفتوگو در ادامه از نظرتان خواهد گذشت. گفتنی است موسسه «وود مکنزی» گزارش مختصری را در تاریخ 26 نوامبر در رابطه با طراحی فرم جدید قراردادهای نفتی و گازی ایران منتشر کرده است. در همین رابطه «همایون فلکشاهی» از کارشناسان و تحلیلگران ارشد این موسسه و «آن - لوئیز هیتل» رئیس بخش تحقیقات کوچک نفتی در موسسه «وود مکنزی» در ارتباط با فرم جدید قراردادهای ایران به برخی از سوالات این نشریه در این زمینه پاسخ دادهاند.
آیا مدل جدید قراردادهای ارائه شده از سوی ایران یک مدل کاملا جدید است یا تقلیدی از مدل قراردادهای عراق محسوب میشود؟
فلکشاهی: اگرچه بعضی از ویژگیها و نکات موجود در قراردادهای جدید ارائه شده از سوی ایران شباهتهایی به مدل عراقی دارد، اما نوآوریهای جالبی نظیر افزایش انعطاف پذیری و تعامل نیز در آن دیده میشود. اما کاهش هزینههای مربوط به سهم سرمایهگذار خارجی از درآمدهای حاصله با توجه به وضعیت قیمت نفت در بازارهای جهانی همچنان موضوع اصلی به شمار میرود.
پیش از این شما در اظهارنظری گفته بودید سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران زمانی توجیهپذیر خواهد بود که ذخایر قابل توجهی از نفت و گاز در میادین گازی و نفتی این کشور وجود داشته باشد، لطفا در این باره توضیح دهید؟
فلکشاهی: توجیه اقتصادی مشارکت در پروژههای نفتوگاز ایران به مدت زمان بازگشت سرمایه و میزان درآمد شرکتهای خارجی بستگی دارد. با این حال اگر درآمد شرکتهای سرمایهگذار در هر بشکه کمتر از انتظار باشد، در آن صورت تنها افزایش تولید میتواند شرکتهای انرژی را به مشارکت در پروژههای بخش انرژی ایران متقاعد کند چرا که این شرکتها تنها از طریق افزایش تولید میتوانند به درآمد مورد نظر خود دست یابند.
قرارداد جدید ارائه شده از سوی ایران توسط دولت و بانک مرکزی این کشور تضمین نشده است. آیا این موضوع در مقایسه با قراردادهای مشابه طبیعی است یا یک نقطه ضعف در فرم جدید قراردادها به شمار میرود؟
فلکشاهی: بهطور مشخص، وضعیت پرداختها در مدل قراردادهای عراق و اکوادور با مشکلات بسیاری رو به رو بوده است. در مدل قراردادهای بازخرید، پرداخت هزینهها از منابع مالی غیراز درآمدهای حاصل از پروژه ممنوع است. در مدل جدید قراردادهای انرژی ارائه شده از سوی ایران، شرکتهای سرمایهگذار خارجی میتوانند هزینههای خود را از حداکثر 50 درصد از درآمدهای حاصل از پروژه جبران کنند. بنابراین چنانچه درآمدهای حاصل از فعالیت در میادین نفت و گاز کافی نباشد، در این صورت ممکن است وضعیت اقتصادی پروژه مذکور تحت تاثیر قرار گیرد. اما مکانیزم به کار گرفته شده در قراردادهای گازی متفاوت است. ایران از ذخایر قابل توجه گاز طبیعی برخوردار بوده و بخش وسیعی از این گاز هنوز استخراج و صادر نشده است، بنابراین شرکت ملی نفت ایران میتواند از درآمدهای ناشی از سایر میادین نفت و گاز خود استفاده کند. در نتیجه ممکن است پروژههای گازی از جذابیت بیشتری برای شرکتهای انرژی که به دنبال جبران هزینههای خود هستند، برخوردار باشد.
وزیر انرژی ایران میگوید هدف از ارائه قراردادهای جدید، جذب 30 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی تا سال آینده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
فلکشاهی: فکر میکنم که این یک نگاه بسیار خوشبینانه است. ایران باید با پروژههای دیگر انرژی در سراسر جهان رقابت کند تا بتواند سرمایه محدود شرکتهای انرژی را به صنعت نفت و گاز خود وارد کند. نگرانیهای سیاسی نظیر احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی، سرنوشت قوانین مربوط به تحریمهای وضع شده بر ایران که قرار است در 31 دسامبر سال 2016 میلادی منقضی شود از جمله نگرانیهای عمده شرکتهای خارجی جهت سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران به شمار میرود. در این صورت حتی اگر قراردادهای جدید ارائه شده از سوی ایران از جذابیت کافی برخوردار باشد، شرکتهای خارجی به دلیل نگرانیهای مذکور در انعقاد قراردادهای همکاری با ایران بسیار محتاطانه عمل خواهند کرد.
براساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی، قیمت نفت تا سال 2020 میلادی در حدود 80 دلار خواهد بود بنابراین آیا حضور شرکتهای انرژی خارجی در بازار ایران منطقی است یا این شرکتها بیش از این صبر خواهند کرد؟
فلکشاهی: حساسیتهای موجود در قراردادهای نفتی و رابطه آنها با قیمت نفت، بستگی زیادی به سازوکار تقسیم درآمد حاصل از پروژههای نفتی دارد. حتی اگر قراردادهای مذکور به سرعت امضا شوند، مدتی طول میکشد تا شرکتهای خارجی فرآیند سرمایهگذاری در کشور را آغاز کنند. با توجه به مسائل مطرح شده، انتظار نمیرود که نخستین سرمایهگذاری خارجی در صنعت انرژی ایران تا پیش از نیمه دوم سال 2017 میلادی صورت پذیرد. همچنین تاثیر عملی این سرمایهگذاریها در بخش انرژی ایران تا پیش از سال 2020 میلادی ملموس نخواهد بود.
آیا با این نظر که ایران در صورت افزایش تولید نفت در حالی که قیمت این محصول در بازارهای جهانی رو به کاهش بوده و تقاضا افت شدیدی داشته است، خسارتهای زیادی را متحمل خواهد شد موافق هستید یا خیر؟ آیا بهتر نیست ایران به جای افزایش تولید نفت به دنبال تحقق پروژههای پایین دست خود بوده و چارهای برای افزایش افسارگسیخته مصرف داخلی انرژی خود بیندیشد؟
هیتل: ایران مسلما برای کسب سهمش از بازار با رقبای خود نظیر عربستان سعودی و عراق مبارزه خواهد کرد. چنانچه نرخ رشد اقتصاد جهانی در وضعیت فعلی خود باقی بماند، تقاضا برای نفت خام در بازارهای جهانی و در سال 2016، به میزان 2/1 میلیون بشکه افزایش خواهد یافت. با توجه به کاهش تولید کشورهای تولیدکننده نفت خام غیرعضو اوپک، براساس تحلیلهای ما فضای کافی برای افزایش تولید نفت خام ایران در سال 2016 وجود خواهد داشت. با این وجود چنانچه میزان افزایش تولید نفت ایران بیش از میزان مورد انتظار ما باشد، ممکن است اقدام تهران برای افزایش تولید خود موجب فشار بیشتر بر بازارهای جهانی نفت شده و قیمت این فرآورده را با کاهش بیشتری مواجه سازد. همزمان با اثر کاهش قیمت نفت خام بر کشورهای تولیدکننده غیرعضو اوپک در سالهای 2016 و 2017، افزایش متعادل تولید نفت خام ایران برای کسب مجدد سهم خود از بازار طی دو تا سه سال آینده منطقی به نظر میرسد. در صورت افزایش متعادل تولید نفت خام از سوی ایران، اثرات مخرب این اقدام بر قیمت نفت در بازار به حداقل رسیده و میتواند پاسخگوی افزایش تقاضا در آینده نزدیک باشد.