چتر به المان مهمی در تبلیغات داخلی کشورمان تبدیل شده است؛ المانی که این روزها طراحان به انواع مختلف از آن در تبلیغات داخلی بهرهبرداری میکنند. البته این المان محدود به تبلیغات داخلی نمیشود و در تبلیغات خارج کشور نیز میتوان نمونه طرحهایی را یافت که از چتر در آنها برای رسیدن به هدف تبلیغاتی استفاده شده است اما در تبلیغات داخلی گاهی مواقع طراحان از چتر برعکس نیز برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. چتر برعکس ایده تبلیغاتی بود که چند وقت پیش یکی از بانکها به منظور معرفی جوایز قرضالحسنه خود از آن در طرح تبلیغاتیاش استفاده کرده بود. بانک مورد نظر وقتی از این ایده استفاده کرد که در طرحش سکههایی از آسمان پایین میآمد؛ سکههایی که المانی از جوایزی بودند که مانند قطرات باران بر سر مشتریان میباریدند.
در این طرح تبلیغاتی بانک به مشتریان خود میگفت که از خیس شدن در زیر این باران نترسند و این بار چترشان را برعکس کنند تا سکههای بیشتری را جمع کنند. پس در این حالت مخاطبان برایشان عجیب نبود که چرا بانک به آنها پیشنهاد داده بود که چترشان را برعکس کنند. درواقع چتر همیشه نقش حمایتی برای مصرفکنندهاش ایفا میکند؛ نقشی که با اینکه در این طرح تبلیغاتی برعکس شده بود، باز مخاطبان را از آینده محافظت میکرد. در نتیجه همین پارادوکس برای مخاطبان جالب بود و این طرح در زمان خودش به یکی از طرحهای تبلیغاتی پرسروصدا تبدیل شد.
در این میان مانند بسیاری از طرحهای تبلیغاتی، استفاده از ایده چتر برعکس به همین طرح تبلیغاتی ختم نشده است و این روزها بانک دیگری نیز به مخاطبان خود پیشنهاد داده که چترشان را در تابستان سوزان برعکس کنند. در طرح بانکی که از ایده چتر برعکس الگوبرداری کرده به مخاطبان گفته نشده که چرا باید چترشان را در هوای گرم این روزها برعکس کنند. هوای این روزها گرم است و از آسمان طرح تبلیغاتی این بانک نیز نه سکهای میآید نه وجه نقد دیگری که مخاطب به امید آن چترش را برعکس کند. پس به نظر این بانک نهتنها به هدفش نرسیده بلکه از این الگوبرداری نیز بهرهبرداری خوبی نکرده است. چون بسیاری از مخاطبان طرح بانک قبلی را به یاد دارند و فورا این طرح را با آن مقایسه میکنند. مقایسهای که شاید برای هیچ برندی مناسب نباشد، چون مخاطبان در این حالت امتیاز بهتر را به برندی میدهند که نخستینبار ایده را اجرا کرده است.
با تمام این توصیفات استفاده از چتر فقط به این طرح محدود نمیشود و این روزها برند دیگری نیز از المان چتر برای رساندن پیام تبلیغاتیاش به مخاطبان استفاده کرده است اما به نظر برند مورد نظر بجا و بهموقع چتر را برسر مشتریان در طرح تبلیغاتیاش گرفته است.
چترهای حمایتکننده تبلیغاتی
یکی از برندهای حوزه آرایشی و بهداشتی نیز در تبلیغات کرم ضدآفتاب خود از چتر استفاده است. کرم ضدآفتاب این برند حاوی عصاره گلهای بابونه است. بنابراین این برند چتری را با استفاده از گلهای بابونه طراحی و در آگهی تلویزیونیاش بر سر مخاطبانی که در زیر آفتاب حرکت میکنند، قرار داده است. در تبلیغات این شرکت مخاطب بهخوبی حس محصول و عصارهای که در تهیه آن بهکار رفته را درک میکند. بازیگران در زیر آفتاب هستند و پوستشان برای محافظت نیازی به کرم ضدآفتاب دارد. بنابراین این شرکت نیز از همان المان چتر استفاده کرده ولی این بار بهگونهای چتر را بهکار برده که مخاطب پیامش را بهخوبی دریافت میکند.
علاوه براین برند بسیاری از شرکتهای نوشیدنی نیز وقتی میخواهد حس آرامش مشتری را موقع نوشیدن محصولاتشان نشان دهند، از بازیگری استفاده میکنند که در زیر چتر لم داده و از خنکی و طعم نوشیدنی لذت میبرد. استفاده چتر در این حالت حس خوشایندی را به مخاطب منتقل میکند، حسی که مخاطب با آن احساس لذت را از محصول دریافت میکند و شاید به همین دلیل نیز به سمت خرید محصول مورد نظر جذب شود. پس چتر المان مشابهی در بسیاری از آگهیهای تبلیغاتی است، آگهیهایی که در تمامی آنها وقتی از چتر استفاده میشود، قرار است حس حمایتکنندگی را به مخاطبان منتقل کند. این نشان میدهد که بسیاری از طراحان میتوانند از المانهای یکسانی استفاده کنند ولی نحوه استفاده آنها به راحتی برند را میتواند به هدف نهاییاش برساند یا از آن دور کند.