اعمال تحریم، علیه کشورها، انواع مختلفی دارد. اما وجه تشابه همه تحریمها، در یک اصل خلاصه میشود، تمایل همه کشورهای موردتحریم به لغو هر چه سریعتر تحریمها. در این میان، توجه به مدیریت شرایط اقتصادی پس از لغو و کاهش تحریمها، از نکات کلیدی جهش اقتصادی در شرایط پساتحریم است. بسیاری از کشورها در طول تاریخ تحت تحریم قرارگرفتهاند و ارمغان این تحریمها فشارهایی بوده که بر دوش دولت و شهروندان، سنگینی میکرده است، پس از لغو تحریمها، اما، انتظارها همیشه به رفع فشارها خلاصه نمیشود، انتظار برای شکوفایی اقتصادی، رشد روابط با سایر کشورها، افزایش قدرت در منطقه و... انتظارات پساتحریمی هستند، که چندان هم بیراه به نظر نمیرسند.
کوبا و قابلیتهای نادیده
امید به تغییرات اقتصادی در کوبا، در شرایط پساتحریم از روزی قوت گرفت، که پس از 54سال روابط سرد بین هاوانا و واشنگتن، پرچم سفارتهای دو کشور، مجددا برافراشته شد. این اتفاق، برای صدها نفر شهروندی که در محل سفارتها حضور داشتند، نقطه امیدی جدی بود. از آن تاریخ تاکنون، برنامههای متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در دستور کار دولت کوبا قرار گرفته یا در حال بررسی است. اما بخشی از اقتصاد کوبا، که از دید خبرگزاریهایی چون رویترز اهمیت بسزایی دارد، بخش محیطزیست و گردشگری در کوباست:
گردشگری و هتلداری: در طول سالهای گذشته، صنعت توریسم در کوبا، از تحریمها ضربه بزرگی خورده است. کاهش چشمگیر تعداد گردشگران، پایین آمدن سطح کیفیت هتلها و مراکز توریستی و کاهش درآمد ارزی دولت در این بخش، از جمله همین ضربات است. حالا یکی از اتتظارات اصلی متولیان بخش گردشگری و هتلداری در کوبا، توجه دولت به ظرفیتهای نادیده این بخشهاست. به گزارش رویترز، دولت کوبا، طرحهایی را برای ارتقای سطح هتلها و جذب توریست در کشور آغاز کرده است.
مسائل محیطزیستی: اولویت دوم، پس از جذب گردشگران، توجه به ظرفیتهای محیطزیست است، هر گردشگر، پس از ورود به کوبا، فورا درمییابد، اینجا جزیرهای جادویی و منحصربهفرد است. سواحل، محیطزیست و گونههای مرجانی و دریایی این کشور، منبع درآمد خوبی برای دولت در شرایط پس از تحریم است. همکاریهای تحقیقاتی و کارگاههای آموزشی که اخیرا به دعوت دولت کوبا از اساتید دانشگاههای کلرادو، لی واشنگتن و کالیفرنیا انجام شد، نشان میدهد دولت از شرایط پساتحریم برای احیای جاذبههای زیستمحیطی بهره برده است.
یوگسلاوی سابق و تحریمهای تجزیهگر
گرچه نمیتوان مقصر اصلی، تجزیه یوگسلاوی را تحریمهای جهانی ارزیابی کرد و مشکلات قومی، مذهبی، اجتماعی و تمایلات تجزیهطلبانه مدتها بر این کشور سایه انداخته بود، اما یکی از اصلیترین دلایل تجزیه این کشور در دهه 90 میلادی تحریمهایی بود که به گسترش فقر، افزایش تعداد بیخانمانها و... در یوگسلاوی سابق منجر شد. طبیعی است پس از تجزیه کامل یوگسلاوی (با جدایی کوزوو در سال 2008 میلادی)، تحریمهای جهانی علیه یوگسلاوی هم عملا از بین رفت، اما اسلوونی و کرواسی، موفقترین کشورهای این تجزیه تاریخی، در شرایط پساتحریم هستند. اسلوونی با ورود به ناتو و اتحادیه اروپا، گامهای موفقی در راستای بازسازی اقتصادی برداشت و کرواسی نیز، پایههای تحول اقتصادی را به خوبی طراحی کرده است. در این میان شرایط برخی کشورهای تجزیه شده، چندان تفاوتی با شرایط تحریم ندارد.
فیلیپین و درسهای پساتحریم
فیلیپین در طول چند سال گذشته دو بدشانسی تاریخی داشت که در هردو ماجرا، از سوی کشورهای نزدیک، مورد تحریمهای کوتاهمدتی قرار گرفت:
بحران گروگانگیری گردشگران هنگکنگی در فیلیپین که به کشته شدن هشت گردشگر منجر شد، باعث شد مقامات هنگکنگ، نیروهای امنیتی فیلیپین را به بیمبالاتی متهم و مقامات و پروازهای این کشور را تحریم و ممنوع الورود به خاک هنگکنگ اعلام کنند. بعد از ماهها رایزنی بین مقامات دو کشور و ابراز تاسف رسمی مقامات فیلیپین از این حادثه، تحریمها برداشته شد. اما اظهارات وزیر امور خارجه هنگکنگ در گفتوگو با رسانهها جالب توجه بود، وی اذعان کرد، این تحریم و سپس لغو آن ما را وارد فصل جدیدی از گفتوگوها و همکاریهای دوجانبه بین دو کشور کرد و به نظر میرسد این حادثه تلخ روابط دو کشور را نزدیکتر خواهد کرد.
بنا بر گزارش فوربس، در سال 2013 و در جریان درگیر شدن، ماموران گارد ساحلی فیلیپین با قایق ماهیگیران تایوانی، ماهیگیریان مورد اصابت مرگبار گلولههایی قرار گرفتند که هیچ توجیه قانونی و انسانی نداشت. بررسیها و مدارک نشان میداد، این قایق ماهیگیری در پی شک بیمورد و غیراصولی پلیس ساحلی مورد حمله قرار گرفته و دولت تایوان فورا تحریمهایی چند جانبه را علیه فیلیپین، در دستور کار خود قرار داد. دولت فیلیپین با تلاشهای متعدد موفق شد تحریمها و بدبینی تایوان را نسبت به خود کاهش دهد، اما پس از این ماجراها، دولت فیلیپین دستاورد و درسهای پساتحریم کسب کرد. همکاری مسالمتآمیز با تایوان در بخش شیلات و تجارت در بخش آبخیزداری از یک سو و اصلاح در ساختار آموزشی و توجیه گاردساحلی و نیروهای دریایی از سوی دیگر نمونهای از همین تحولات پساتحریم است.