صنعت دامپروری ایران اگر از اروپا پیشرفتهتر نباشد، عقبتر هم نیست. تنها مشکل ما در این صنعت، ضعف مدیریت است. همانگونه که در تولید شیر و گوشت میتوانیم افزون بر تامین نیازهای داخلی، صادرات هم داشته باشیم. اگر به دامداران فرصت و امکانات لازم داده شود، تولید کره هم در کشور امکانپذیر خواهد بود به شرط اینکه دامدار انگیزه تولید داشته باشد. اگر انگیزه ایجاد شود، انجام دشوارترین کارها نیز میسر میشود.
وقتی دامداران ما دغدغه تامین علوفه، تهیه واکسن و دارو، فروش شیر و گوشت، دریافت یارانه و غیره را دارند و از سوی دیگر هزینههای تولید و قیمت تمامشده محصول بیشتر از قیمتهای بازار است، چگونه میتوانند به کیفیت محصول توجه کنند؟ در چنین شرایطی همه فکر و ذکر دامدار، حفظ سرمایه موجود و ادامه تولید با کمترین میزان سود و حتی زیان است.
در چنین شرایطی، تکلیف دامداران هنوز مشخص نیست. ما نمیدانیم وزارت جهاد کشاورزی از ما شیر و گوشت میخواهد یا نه؟! با این وضعیت، دامداران چگونه میتوانند به پرورش دامهایی بپردازند که بتوان از شیر آنها کره هم استحصال کرد؟ شیر و گوشت تولید شده در حال حاضر برای دامداران صرفه و توجیه اقتصادی ندارد و دامهای شیری یکی پس از دیگری سر از کشتارگاهها در میآورند. شاید در ظاهر این دامها به نام دامدار باشند اما در نگاه کلان، اینها سرمایههای ملی هستند چون غذای مردم را تامین میکنند و امنیت غذایی، امنیت ملی را درپی دارد. بنابراین باید به این موضوع از دیدگاه ملی نگریسته شود نه دیدگاههای شخصی که با تنگنظریهایی نیز همراه است. میانگین چربی 2/3 درصد در شیر گاوهای هلشتاین که در برخی موارد به 5/3 تا 6/3 درصد هم میرسد، میزان کمی نیست. البته تعیین جیره غذایی مناسب برای دام، روی چربی شیر تولید شده تاثیر دارد. اگر قیمتها حقیقی و سود تولید منطقی شود، دامداران میتوانند روی چربی شیر هم کار کنند. دامداران ما توان چنین کاری را دارند. مثلا برای نخستین بار در کشور شیر با خواص درمانی را تولید کردیم که برای بیماران قلبی و عروقی نیز توصیه میشود و حتی سرشیر آن نیز برای بیماران قلبی قابل مصرف است. این نوع شیر با استفاده از عناصر سلنیوم و منیزیوم و تناسب یک به چهار امگا3 و امگا 6 تولید میشود. بنابراین دامداران ما توان رقابت با دامداران کشورهای پیشرفته اروپایی را نیز دارند. تنها مشکل ما برای تولید محصولات لبنی مانند کره، ضعف مدیریتی است. کشوری مانند ایران با داشتن اقلیمهای متفاوت و متنوع، کارشناسان متبحر، دامداران توانمند و با دانش و امکانات قابل دسترس، همچنین داشتن بازار مصرف دو میلیارد نفری در منطقه، باید صادرکننده محصولات لبنی باشد نه واردکننده. شوربختانه و با نگاهی به سایت سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو)، مشاهده میکنیم واردات محصولات لبنی ایران امسال به 608 هزار تن رسیده است و پیشبینی شده این میزان در سال آینده به 648 هزار تن برسد. این واقعیت تلخ اما خندهداری است برای کشوری با همه امکانات تولید و حتی صادرات که همچنان واردکننده لبنیات است.