نشانههایی در زمینه مطبوعات وجود دارد از قبیل وابستگی روزنامهها به یارانههای پرداختی توسط دولت و این نشانهها حاکی از آن است که در نوسانات اقتصادی موجود، فعالیت در زمینه مطبوعات سودآوری اقتصادی نخواهد داشت. در کشور ما دو مدل روزنامه وجود دارد که در آینده هم براساس همین دو مدل، روزنامهها را طبقهبندی خواهیم کرد. گروه اول، کاملا فرهنگی هستند و تمام فعالیتهایشان معطوف به حوزه فرهنگ است. گروه دوم، تلفیقی از گرایشهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و غیره است. گروه اول شاید زیاد به دنبال سود و زیان نباشد و با یارانه و اسپانسر چرخه اقتصادیاش کامل شود.
اگر هم که از لحاظ اقتصادی با شکست روبهرو شد، روزنامهاش را تعطیل و از دنیای مطبوعات خداحافظی میکند. گروه دوم که ترکیبی از اقتصاد و فرهنگ است، از ابتدا مسیر خود را طوری تنظیم میکنند که بتوانند به هدف برسند. نمونههای موفق و ناموفق از هر مدل در کشور وجود دارد. بیشتر نگاه صاحبان رسانه تعیینکننده است که درآمد و سودآوری تا چه میزان هدف اصلی یک روزنامه میتواند باشد.
موضوع دیگر مربوط به قدرت و نفوذ رسانه هر کشور است. بحث قدرت و نفوذ رسانه عوامل موثر در سودآوری آن رسانه را تعیین میکند. اگر بخشی از درآمدهای رسانه را از آگهیها در نظر بگیریم، صاحبان مشاغل به روزنامهای که 2 هزار نسخه تیراژ داشته باشد به چشم یک بولتن نگاه میکنند. از طرف دیگر، هرچه رسانه دایره نفوذ و اعتبارش گسترش پیدا کند، باعث می شود که صاحبان مشاغل و سرمایهگذاران بیشتر به سراغ آن بروند. بخش دیگر این بحث مربوط به شرایط اقتصادی کشور است.
این فاکتور بهشدت روی همه مطبوعات تاثیر میگذارد. اگر کشور از لحاظ رونق اقتصادی و گرایش بازار کار در موقعیت مناسبی باشد، حتما مطبوعات هم با فراغ بال بیشتری فعالیت میکنند. بالعکس در شرایطی که وضعیت بازار و اقتصاد منفی باشد، ویژگیهای کسب درآمد برای مطبوعات نیز منفی خواهد بود. باز در این بخش نیز نگاه مدیریت رسانه تاثیرگذار است. اگر مدیریت یک رسانه روش مشخصی را برای کسب درآمد رسانهاش تعیین میکند باید ملزومات آن را تهیه و بسته مورد نیاز را هم فراهم کند.
در طول سالیان گذشته به یاد دارم زمانی را که قیمت کاغذ به یکباره و به دلیل تحریمها بالا رفت. فرض کنید که تا قبل از آن کاغذ را با قیمتی مشخص میخریدیم اما از یک برهه خاصی به بعد کاغذ با چند قیمت متفاوت و حداقل سه برابر قیمت قبلی در دسترس است. در این شرایط علاوه بر آنکه باید هزینه بیشتری برای کنترل خرج و دخل رسانه انجام داد، کنترلی هم روی مخارج نمیتوان داشت. شرایط باید به تعادل برسد تا اگر قیمتها بالا هم باشد بتوان کنترل انجام داد.
در حالحاضر اگرچه قیمتها بالاست، اما به تعادل نسبی رسیدهایم. لذا میتوان برنامهریزی انجام داد و کارها را راحتتر پیش برد.رسانهها در کشور ما بهعنوان فرصتی برای کسبوکار موقعیت مناسبی تلقی میشوند. هر کدام از روزنامهها با اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود فرصتی برای رونق کسبوکار محسوب میشوند. در این میان البته برخی نیز به دنبال فرصتطلبی هستند که موضوع ما به آنها برنمیگردد.
اگر بخواهیم کسبوکار جدیدی در فضای مطبوعات ایجاد کنیم، باید با برنامهریزی دقیق و شناخت کامل وارد عمل شویم. برای مثال در حال حاضر روزنامههای ورزشی بسیار زیادی داریم، همینطور خبرگزاریهای پرشماری وجود دارد. آیا با این شرایط ظرفیتی برای اضافه شدن یک روزنامه یا خبرگزاری جدید وجود دارد؟ من میگویم اگر به اول شدن در هر حوزهای که تخصص ما است فکر کنیم امکانپذیر میشود.
زمانی که خبرگزاری فارس شروع به کار کرد ما دو خبرگزاری قوی با نامهای ایرنا و ایسنا داشتیم. اما فارس آمد و توانست با تلاش به سطح پایداری برسد. همینطور در ادامه آمد و در سطح بالاترینها قرار گرفت. باید شناخت دقیق داشته باشیم تا بتوانیم از موقعیتها استفاده کنیم، رسانههایی را به وجود آوریم و از آنها بهعنوان فرصت کسبوکار استفاده کنیم.
مدیرمسئول روزنامه جامجم