صنعت انیمیشنسازی که در حال حاضر به یکی از صنایع پولساز در دنیا تبدیل شده است مورد توجه بسیاری از افراد و حتی شرکتها قرار میگیرد بهگونهای که بسیاری از شرکتها برای معرفی محصولات یا خدمات خود از انیمیشنهای کوتاه استفاده میکنند و بسیاری از افراد در همه اقشار سنی هم ساعتهای زیادی از وقت استراحت و سرگرمی خود را به تماشای این صنعت نوظهور اختصاص میدهند. از این رو کسبوکارهای زیادی بر این صنعت بنا شدهاند و درآمدهای میلیاردی از آن حاصل میکنند.
بخش زیادی از رونق این صنعت به دلیل ظهور تکنولوژیها و نرمافزارهای پیشرفته انیمشینسازی است، نرم افزارهای خلاقانهای که با هدایت ایدهپردازان میتوانند بیش از دوساعت فرد را پای این تصاویر متحرک و غیرواقعی تنها با ایجاد جذابیتهای بصری میخکوب کنند.
نرمافزار «رندرمن» یکی از مهمترین نرمافزارهای انیمیشنسازی دنیاست که طی 25سال انیمیشنهای بسیاری با کیفیتهای رو به پیشرفت روزافزون در سراسر دنیا تولید و منتشر کرده است. این نرمافزار خود متعلق به شرکت انیمیشنسازی «پیکسار» است که مدیران این شرکت بخش زیادی از موفقیتهای خود را مدیون این نرمافزار میدانند، همچنین این نرمافزار موجب به وجود آمدن یک آموزشگاه در مجموعه پیکسار شده است که مدیران پیکسار در این خصوص معتقدند برای پویا ماندن و توسعه این صنعت به علاوه پایداری پیکسار در صنعت انیمیشنسازی این آموزشگاه را در محل شرکت خود راهاندازی کردهاند.
برخی کارشناسان شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی مانند والت دیزنی، برادران وارنر و فاکس قرن بیستم را مهمترین فعالان حوزه انیمیشنسازی معرفی میکنند، اما با بررسیهای بیشتر متوجه نقش پررنگ و تأثیرگذار خلاقیتها و نوآوریهای به کار گرفته شده توسط شرکت پیکسار در وسیعتر شدن صنعت انیمیشنسازی امروز خواهیم شد.
این شرکت که برای خود مدل کسبوکاری جذاب و استراتژیهای موفقی دارد توانسته انیمیشنهای همهپسندی چون، داستان اسباببازی، زندگی یک حشره، کارخانه هیولاها، در جستوجوی نمو، شگفتانگیزان، ماشینها و موش سرآشپز را در کارنامه خود ثبت کند و در سال 2016 هم در جستوجوی دوری Finding Dory را روی پرده سینماها برده و در حال فروشهای میلیون دلاری است.
«فرصت امروز» قصد دارد تا دلایل موفقیتهای این شرکت را بررسی کرده و با تشریح مدل کسبوکاری آن و همچنین نشان دادن ترکیب خلاقیت و تکنولوژی چراغ راه شرکتهایی باشد که برخلاف داشتن محصولات و خدمات خوب در مباحث تجاریسازی و پیدا کردن حامی و سرمایهگذار همیشه ناکام ماندهاند.
پیکسار و یک شروع اتفاقی
سال 1979 «اد کتمول» توسط جورج لوکاس استخدام شد، لوکاس کارگردان معروف آمریکایی است که فیلمهای معروفی چون جنگ ستارگان را در پرونده خود دارد و کتمول مسئول راهاندازی بخش گرافیک رایانهای در شرکت لوکاس شد و این بخش را پیکسار نامگذاری کردند، کتمول نزدیک به هفت سال در این شرکت و زیر نظر شرکت لوکاس فعالیت میکرد تا اینکه سال 1986 استیو جابز از شرکت اپل اخراج شد، اما اخراج وی منجر به انزوا و خانهنشینی نشد و با اعتماد به نفس خود و پیشبینی آینده بازار همان سال تصمیم گرفت روی پیکسار سرمایهگذاری کند و این بخش را از لوکاس بخرد تا با استفاده از آنچه در ذهن خلاق خود داشت پیکسار را به نقطه اوج برساند، از این رو سال 1986 پیکسار را از لوکاس خرید و فعالیت این شرکت را کاملا مستقل آغاز کرد.
تفکر و تکنولوژی منجر به موفقیتهای بیشمار شد
پیکسار طی 9سال انیمیشنهای کوتاهی میساخت و در این سالها بدنه خود را تقویت میکرد، اما این میزان فروش و بازدید از انیمیشنها جابز را راضی نمیکرد و به دنبال مدلی از کار بود تا ثابت کند ذهن خلاق او در این صنعت هم حرفی برای گفتن بهتر از سایرین دارد، پیکسار اهدافی را برای خود تعیین کرد که باید با استفاده از استراتژیهای مشخصی به این اهداف میرسید.
این شرکت با تولیدات انیمیشنی خود ماهیت انیمیشن را از صرفاً برای جذب کودکان تغییر داده و توانسته بسیاری از اقشار بزرگسال را مجذوب خود کند، در واقع میتوان پیکسار را یکی از مهمترین مهرهها در جذب مخاطبان بزرگسال به سمت انیمیشنها در سراسر دنیا دانست و این تأثیرگذاری نشأت گرفته از تفکرات این شرکت نسبت به خودشان است.
مدیران این مجموعه معتقدند که پیکسار فقط یک شرکت تکنولوژیک نیست که داستان موفقی خلق کند، بلکه پیکسار خود را یک شرکت داستانسرا و قصه گو میداند که داستانها را به روایت تصویر و با کمک تکنولوژی بهصورت انیمیشن درمی آورد و دلیل موفقیت و جذابیتش هم همین است که قصهگوی خوبی است.
در 22نوامبر سال 1995 پیکسار پله پرتاب خود را انتخاب کرده و «داستان اسباب بازیها» را بهعنوان نخستین انیمیشن کامپیوتری دنیا با استفاده از نرم افزار رندرمن که حق مالکیت معنوی آن را داشت و بهترین تکنولوژی برای تولید انیمیشن در آن سالها بود ساخته و منتشر کرد، این فیلم در آن سال 192میلیون دلار در آمریکا و 362میلیون دلار خارج از آمریکا فروش کرد، نامزد بهترین فیلمنامه و موسیقی و انیمیشن آن سال در اسکار شد و از همان جا خلاقیتها یکی پس از دیگری توسط این شرکت رونمایی شدند.
سال 2003 پیکسار «در جستوجوی نمو» را منتشر کرد و بیش از 930میلیون دلار فروش این فیلم اعلام شد و توانست نامزدی چهار جایزه اسکار و جایزه بهترین انیمیشن سال را به دست آورد.
دیسنی بزرگ، پیکسار را در آغوش گرفت
خرید شرکتهای کوچک که در مسیر خود موفقیتهایی کسب کردهاند توسط شرکتهای بزرگتر و استفاده از منابع و نفوذ آن شرکت بزرگ یکی از اتفاقهای معمول است که اغلب در استارتاپها و شرکتها میافتد، این خریدوفروشها معمولا هم منجر به موفقیت برای هر دو مجموعه میشود، پیکسار هم از این قاعده مستثنا نبود.
سال 2006 شرکت غولپیکر دیسنی که میتوان گفت بزرگترین شرکت حوزه انیمیشنسازی است روی موفقیت و آینده پیکسار حساب کرد و این شرکت را به قیمت 7میلیارد و 400 میلیون دلار خرید.
دیسنی منابع متعددی در دست داشت، از این رو با استفاده از همین منابع شروع به معرفی كاراكترهای پیكسار کرد، چاپ شخصیتهای کارتونی روی انواع تیشرت و کلاه و فروش در تمام فروشگاههای دیسنی استور یکی از همین روشها برای معرفی بیشتر پیکسار بود.
تمرکز روی یک حوزه تخصصی
استراتژی تنوع یکی از معمولترین استراتژیها در بین شرکتهای موفق دنیاست، مثلا دیسنی یک شرکت بر پایه استراتژی تنوع است که نه تنها در زمینه کارتونسازی، بلکه در زمینههایی چون فوتبال، شهربازیهای تمدار، فروشگاههای خردهفروشی دیزنی و... هم فعال است اما پیکسار در این خصوص رویه دیگری در پیش گرفت.
استراتژی پیکسار استراتژی تمرکز بود و همین مسئله هم مزیت رقابتی پیکسار در زمینه تولید محتوای انیمیشنی قوی با فروشهای میلیون دلاری را رقم زد، در واقع پیکسار تمرکز خود را بر یک قسمت بازار و تولید محتوای مناسب (انیمیشنهای جذاب) برای برطرف کردن این قسمت از نیاز مشتریان به کار بست و در این راستا موفق هم بود.
مدل کسبوکاری پیکسار
یکی از نوآوریهایی که پیکسار در کار خود پیش گرفته ارائه نمونه آزمایشی از محصول در بازار و گرفتن بازخورد از مخاطبان است. همچنین پیکسار برای تولید محتوای خود وسواسهای جالبی به خرج میدهد که موجب تولید محتوای جذاب میشود، مثلا کارکنان بخش آر.اند.دی پیکسار برای ساختن انیمیشن موش سرآشپز دو هفته به رستورانهای پاریس رفتند و در آنجا غذا خوردن در رستورانهای این شهر را امتحان کردند، بیشتر آشپزخانههای شهر را از نزدیک دیدند و محیط را کاملا بررسی کردند تا در نهایت منجر به تولید محتوای واقعی شد.
یا گفته میشود در مورد کارتون آپ تیم R&D پیکسار به دنبال ماجراجویی به آمریکای لاتین و ونزوئلا سفر کردند و در این مناطق شروع به عکاسی و تجربههای ماجراجویانه کردند تا بتوانند محتوای جذاب با انتقال حسهای واقعی بسازند.
مسئله بعدی که در پیکسار مورد توجه است طراحی خلاقانه است، این طراحی خلاقانه در همه جای این شرکت دیده میشود، از نحوه ارائه محصول در بازار گرفته تا حتی محیط کار و ساختمانی که این شرکت دارد.
ساختمان اصلی این شرکت توسط استیوجابز بهگونهای طراحی شده که در وسط شرکت یک سالن اجتماع وجود دارد و کارمندان هر روز چند بار هم را در این محیط میبینند و همین ارتباط نزدیک منجر به رد و بدل شدن اطلاعات و شکوفایی خلاقیتها میشود.
استفاده از همه ابزارهای کمککننده
رویکرد پیکسار برای تبلیغات استفاده از روش omnichannel (چندکاناله یا همه کاره) به معنی استفاده از تمام ابزارهای در دسترس برای تبلیغات و معرفی محصول است. در واقع این شرکت از تمام کانالهایی که میتواند برای تبلیغات استفاده کند بهره میگیرد، در فضای مجازی از توییتر، ایمیل، فیسبوک، اینستاگرام و سایر شبکهها استفاده میکند، در بخش تبلیغات شهری از بیلبورد و در مورد تبلیغات تلویزیونی از بسیاری شبکههای تلویزیونی استفاده میکند، پیکسار حتی در رسانههای چاپی مثل روزنامهها و نشریات هم تبلیغات انجام میدهد.
این شرکت برای ورود هر کدام از انیمیشنهایش به بازار از یک سال قبل برنامهریزیهایی انجام میدهد، تبلیغاتی را به راه میاندازد و با پخش تصاویر یا برشهایی از فیلم جو بازار را برای انتشار فیلم جدیدش تشنه میکند.
همچنین استفاده از دادههای حجیم (big data) یکی از مواردی است که در خصوص پیکسار با دقت بالایی مطرح است، در واقع با استفاده از دادههای حجیم و دادهسنجها، یعنی با استفاده از تمام ابزارهای دادهای که مشتریها ایجاد میکنند مثل کامنتهایی که در شبکههای اجتماعی گذاشته میشود یا میزان دیده شدن انیمیشنها و... با به کارگیری داده سنجها و آنالیز دادهها تصمیمگیری و برنامهریزی میکند.
هم فال و هم تماشا
یکی دیگر از روشهای درآمدزایی شرکتها کسب درآمد از طریق اطلاعات و دانشی است که مجموعه دارد که معمولاً با برگزاری کلاس و گرفتن کارآموز شرکتها شروع به آموزش کرده و از این طریق هم کسب درآمد میکنند و هم همیشه علوم کاری و تخصصی خود را به روز نگه میدارند، پیکسار همانطور که پیش از این گفته شد یک آموزشگاه در دل مجموعه خود دارد.
این آموزشگاه ١٤ كلاس درسی در هفته شامل مفاهیم نظری هنر، نرمافزار انیمیشن سازی، مهارتهای تكنیكی و ارتباطی و همچنین مدیریت و كسب و كار را آموزش میدهد. در نهایت از بین کارآموزانی که در این کلاسها موفق عمل کردهاند هم استخدام صورت میگیرد. جالب است بدانید علاوه بر افراد علاقهمند که از بیرون مجموعه برای آموزش مراجعه میکنند کارمندان مجموعه میتوانند در این كلاسها در ساعات کاری خود شركت كنند.
کارمندان در رأس توجه مدیران
نیروی انسانی در همه سازمانها در رأس همه امور است، این مسئله برای پیکسار رنگ و بوی واقعی دارد و جایگاه کارمندان و توجه به نظر و ایدههای آنان اهمیت ویژهای برای مدیران دارد، در حال حاضر نزدیک به 1200نفر در این مجموعه فعالند.
یکی از فعالیتهای پیکسار در این خصوص برگزاری جلسات «اطمینان ذهنی» است، در این جلسات گروهی افراد میتوانند ایدههای هم را محک بزنند، با هم بحث و تبادل نظر کنند و حتی میتوانند نظرات همدیگر را زیر سؤال ببرند و کامل از هم انتقاد کنند. در این جلسات هیچ سلسله مراتبی وجود ندارد و مدیران و کارمندان میتوانند در کنار هم ایدهها را پردازش و نقد کنند. پیکسار شبیه یک خانواده اداره میشود و در محیطی صمیمی به کارمندان و دغدغههایشان اهمیت میدهد.
درسهای آموختنی از پیکسار
یکی از مهمترین درسهایی که میتوانیم از موفقیتهای پیکسار بگیریم همین توجه به نیروی انسانی درون سازمان است، با استفاده از به کارگیری افراد با پیش زمینههای کاری و تحصیلی و تفکرهای متنوع و با تشویق کردن آنها به ارائه نظرات و ایدههایشان میتوان خلاقیت کارمندان را شکوفا کرد، در عین حال همواره باید از گرفتن بازخورد مستقیم از همکاران و دوستان با حالتی صمیمانه استقبال کرد. مسئله دوم وجود هدف مشخص و تمرکز و برنامهریزی روی یک موضوع خاص است، بهگونهای که آن بخش بتواند مزیت رقابتی ما در بازار آن صنعت باشد.
دکترای مدیریت از دانشگاه لیون فرانسه