خاطرم هست که سال گذشته در یکی از روزنامهها یادداشتی نوشتم و در آن از کمکاریهای رسانهای و عدم پاسخگویی مسئولان وزارت جهادکشاورزی انتقاد کردم. آن روزها آنقدر فضا بسته و بیروح بود که کمتر رسانهای موفق میشد با یکی از مسئولان دولتی مصاحبهای هرچند کوتاه داشته باشد. تقریبا در ذهن تمام مدیران، صحبت با رسانهها به تابویی غیرقابل شکست تبدیل شده بود؛ تابویی که به مرور زمان، تصویر کشاورزی را در اذهان عمومی، مانند تابلویی خاک گرفته و کهنه نقاشی میکرد.
در آن برهه، نقش کشاورزی و تولید غذای مردم از اولویتها خارج شده و چشمها و امیدها به بخشهای دیگری از صنایع کشور دوخته شد. کشاورزان، مشکلات خود را فریاد میزدند اما از آن طرف مسئولان به خاطر تردیدی که داشتند، پاسخگو نبودند. اما با روی کار آمدن دولت جدید و تغییر مدیریت روابط عمومی جهادکشاورزی، کمکم پای خبرنگاران به وزارتخانه باز و یخ فاصلهها آب شد.
اکنون بعد از گذشت بیش از یک سال، رویه وزارتخانه به کلی تغییر کرده است. شاهرخ رمضاننژاد، مدیر روابط عمومی وزارت جهادکشاورزی، در اتاقش را به روی خبرنگاران گشود و حتی در بسیاری از موارد، خود برای اطلاعرسانی پیشقدم شد. در حال حاضر، چندین روزنامه با اختصاص یک صفحه کامل به موضوع کشاورزی و صنایع غذایی، نقش پررنگی در اطلاعرسانی و توجه هرچه بیشتر مردم به موضوع غذا دارند.
تعامل و ارتباط دو سویه خبرنگاران بخش و مدیران سازمانی، میرود تا به آوانگاردی تبدیل شود که کشاورزی را از مرحله سکون به حرکت انداخته و ریشه بدفهمیها و کشاورزیهراسی را از بیخ و بن قطع کند. هرچند امروز ارتباط با مسئولان امنیت غذایی کشور سهلتر از گذشته است و دستاندرکاران با سعه صدر بیشتری پاسخگوی مشکلات مختلف هستند اما هنوز هم در ذهن برخی مدیران، ترسهای گذشته از مصاحبه باقی مانده و هنوز جسارت لازم را برای گفتوگو با یک رسانه ندارند.
بنابراین انتظار میرود که مدیریت روابط عمومی، همانطور که مدیران بسیاری را با رسانهها آشتی داد، تعداد اندک باقیمانده را نیز به سمت گفتوگو و ارتباط هرچه بیشتر متمایل کند. تنها در این صورت است که میتوان تفکرات منفی را از بدنه کشاورزی جدا و کل جامعه را به اهمیت و اولویت آب و غذا واقف کرد. به هر ترتیب، مشکلاتی که از زبان تولیدکننده جاری میشود باید در مرحله بعد، توسط مسئول مربوطه بررسی و رسیدگی شود. این مهم در حالی امکانپذیر خواهد بود که ارتباط دوسویه بین این دو گروه برقرار باشد. حال نقش خبرنگار در این میان به خوبی محرز و آشکار است.
او اگر دسترسی به اطلاعات و مدیران مربوطه داشته باشد، میتواند با پیگیری موضوع، قلم را طوری بچرخاند که در نهایت به نفع جامعه تمام شود. بنابراین انتظار رسانهها از وزارت جهادکشاورزی این است که نهتنها این شیب ملایم ارتباط را حفظ کند، بلکه در راستای هرچه بهتر شدن آن بکوشند تا این منحنی به نقطه عطف برسد و دسترسی خبرنگاران کشاورزی به مسئولان مربوطه امری غیرعادی و دست نیافتنی نباشد. پرواضح است که اگر رویه کنونی مدیریت روابط عمومی سرعت بیشتری به خود گیرد، در آیندهای نهچندان دور، بحث غذا مهمترین اولویت دولت خواهد شد و مردم از زاویه بهتری به موضوع کشاورزی مینگرند.