اعتقاد برخی از مسئولان و کارشناسان این است که نرخ سود بانکی باید متناسب با کاهش نرخ تورم کاهش پیدا کند. استدلال این گروه آن است که اگر نرخ سود بانکی متناسب با نرخ تورم کاهش نیابد، بخش تولید با رونق همراه نخواهد شد و به طور کلی بخشهای مختلف اقتصادی با مشکل مواجه میشوند. این در حالی است که برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی بر این باورند که کاهش میزان تورم در مورد بسیاری از اقلام قابل لمس نیست و بنابراین در این شرایط، کاهش نرخ سود بانکی به مثابه تحمیل یک موضوع غیرعادی بر اقتصاد کشور است.
ضمن اینکه این احتمال وجود دارد که به دنبال کاهش نرخ سود بانکی، نه تنها سپرده گذاریهای موجود در بانکها به سمت بخشهای تولیدی سوق پیدا نکند، بلکه این سرمایهها به سمت سفتهبازی سرازیر شود.اما در شرایطی که برخی از فعالان اقتصادی، کاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی را به مصلحت نمیدانند، برخی دیگر معتقدند کاهش نرخ سود بانکی باید با تدبیر و به شکل پلکانی باشد تا تبعات ناشی از آن به حداقل ممکن برسد. «فرصت امروز» در گفتوگو با تعدادی از فعالان اقتصادی، ابعاد مختلف کاهش نرخ سود بانکی متناسب با نرخ تورم را مورد بررسی قرار داده است.
***
محمد حسین برخوردار:
کاهش نرخ سود بانکی با تدبیر باشد
محمد حسین برخوردار، مدیرعامل شرکت دخانیات ایران معتقد است هرگونه کاهش نرخ سود بانکی باید با تدبیر و به شکل پلکانی باشد زیرا اگر نرخ سود بانکی به یکباره کاهش بیابد، به طور قطع تبعاتی را به دنبال خواهد داشت.
به نظر شما با توجه به شرایطی که بر اقتصاد کشورمان حاکم است، آیا کاهش نرخ سود بانکی اقدام صحیحی است یا خیر؟
نرخ سود بانکی باید پله پله و بهصورت تدریجی و همگام با پایین آمدن میزان تورم، کاهش بیابد. البته این موضوع نباید یک مرتبه باشد و باید به شکل آهسته انجام شود. زیرا اگر یک مرتبه باشد، تفاوت بهرههای بانکی با بهرههایی که در بازار وجود دارد، زیاد است و به این ترتیب اشتیاق برای دریافت وام افزایش پیدا میکند.
بهعنوان مثال وام 25میلیون تومانی خودرو این موضوع را نشان داد که مردم به این پولها نیاز دارند. به عبارت دیگر، اگر اقدامی انجام شود که پولها از بانکها خارج شود و به سمت سایر بازارها برود، چندان خوب نیست. بنابراین هر گونه کاهش نرخ سود بانکی باید با تدبیر و پلکانی باشد زیرا اگر یک مرتبه نرخ سود بانکی 5 درصد کاهش بیابد، بهطور قطع تبعاتی را به دنبال خواهد داشت.
آمار بانک مرکزی حاکی از کاهش نرخ تورم است اما برخی از کارشناسان معتقدند کاهش تورم در جامعه لمس نمیشود. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
تورم کاهش پیدا کرده اما به دلیل رکودی که در جامعه حاکم است در مورد برخی از اقلام که بیشتر مردم عادی با آن سر و کار دارند مانند موادغذایی این موضوع چندان احساس نمیشود. اما آماری که هر ماهه بانک مرکزی منتشر میکند، حاکی از آن است که تورم مقداری کاهش یافته است. البته یکی از عوامل این موضوع که تورم کاهش یافته، مسئله رکود است و از آنجا که درآمد اغلب مردم افزایش نیافته است، نمیتوانند کاهش تورم را احساس کنند.
کاهش نرخ سود بانکی میتواند تمایل به سپردهگذاریهای بلندمدت در بانکها را افزایش دهد. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
بانکها حتما از این موضوع استفاده میکنند زیرا در حال حاضر بانکها با کمبود نقدینگی مواجه هستند چرا که تمام آنها در یک دورهای بنگاهدار شدند و کل نقدینگی و سرمایه خود را در کار ملک و ساختمان بردند و در حال حاضر بخش ساختمان هم در حالت رکود قرار دارد. بنابراین اگر باز هم مردم سپردهگذاریهای بلندمدت انجام دهند، بانکها از این موضوع استقبال خواهند کرد. در حال حاضر، مشکل موجود کفایت سرمایه بانکها است.
قاعدتا یکی از اهداف کاهش نرخ سود بانکی این است که سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی افزایش پیدا کند اما این احتمال وجود دارد که به دنبال این موضوع نه تنها این اتفاق رخ ندهد بلکه شاهد رونق سفته بازی باشیم. تحلیل شما از این مسئله چیست؟
بله، اگر دوباره بخواهیم بازارها را تکانی بدهیم، ممکن است دوباره به این مسئله دچار شویم. یعنی اگر ذرهای غفلت در بخشهای اقتصادی شود، پول به سمت بازارهایی میرود که درآمد آنها بیشتر از بانک باشد. بهخصوص اگر بخواهند بهصورت صوری یک بازار را حرکت بدهند. بنابراین دولت موظف است که مراقب بروز چنین مسائلی باشد.
اگر ما یک اقتصاد سالم داشته باشیم و به سمت اقتصاد پویا برویم، صنایع کشورمان باید حتما صادرات محور باشند و باید دانش صادراتی داشته باشیم. شرکتها و افرادی باید باشند که دانش لازم را داشته باشند و محصولات صادرات محور را به کشورهای مختلف صادر کنند.
***
مجیدرضا حریری:
کاهش نرخ سود بانکی به مصلحت نیست
مجیدرضا حریری، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین و مدیرعامل شرکت بازرگانی حریری معتقد است در حال حاضر به مصلحت نیست که میزان نرخ سود بانکی کاهش پیدا کند.
در حالی که برخی از کارشناسان معتقدند کاهش نرخ تورم در کشور اتفاق نیفتاده است، اصرار بر کاهش نرخ سود بانکی وجود دارد و این بدان معناست که یک موضوع غیرطبیعی به اقتصاد تحمیل شود. آیا در این شرایط کاهش نرخ سود بانکی منطقی است؟
اگر از دید اقتصاد ملی به این موضوع نگاه کنیم، باید هم منافع سپردهگذاران، تسهیلاتگیرندگان و هم منافع بانکها را در نظر گرفت. اتفاق اصلی که در حال رخ دادن است، محاسبه نرخ سود تسهیلاتی است که بانکها ارائه میدهند.
یعنی اگر قرار است نرخ سود بانکی پایین بیاید، نباید نرخ سود سپردهگذار کاهش پیدا کند. هزینه سود تمام شده پول بانکها 17 تا 5/17 درصد است اما ادعای بانکها بیشتر از این میزان است بنابراین باید دلیل این موضوع که بانکها تسهیلات را با نرخ سود 24 درصد ارائه میدهند، بررسی شود، نه اینکه سپردهگذاران جریمه شوند.
اشاره کردید که کاهش نرخ سود بانکی به مثابه جریمه کردن سپردهگذاران است. بنابراین معتقدید که اگر نرخ سود بانکی کاهش بیابد، بیش از آنکه سرمایهها به سمت بخشهای تولیدی برود، سفتهبازی رونق میگیرد؟
بله، اگر سپردهگذاران پول خود را از بانکها خارج کنند، اتفاقاتی شبیه آنچه در روزهای اخیر در بازار دلار رخ داده است به وقوع میپیوندد و نقدینگی به سمت بازارهایی مانند دلار میرود. در حال حاضر به دلیل نگرانیهایی که در مورد مسائل بانکی وجود داشته و اتفاقاتی که در بورس رخ داده، نقدینگی به سمت بازار دلار رفته است. حال سوال این است چرا زمانی که نرخ تورم 40 درصد بود، کسی فشار وارد نمیکرد. این در حالی است که ما تورم 47 درصدی هم داشتیم، اما سود سپرده بیشتر از 22درصد نداشتیم.
به همان دلیل که آن زمان مصلحت نبود که نرخ سود سپرده به میزان تورم باشد، در حال حاضر هم به مصلحت نیست که میزان نرخ سود کاهش پیدا کند. اولا آماری که در مورد نرخ تورم داده میشود، در سبد خانوار این چنین حس نمیشود و تورم بیش از این به نظر میآید اما اگر واقعا همین باشد، هیچ دلیلی ندارد که سپردهگذاران را جریمه کنیم و باید بیش از این به بانکها فشار آورد که هزینههای جاری خود را کاهش دهند و سیستم خود را از این فربه بودن نجات دهند.
به نظر شما در این شرایط مناسبترین اقدام در مورد نرخ سود بانکی چیست؟
به نظر میآید که باید مقداری تدبیر به خرج داد و بانکها باید با سیستم صرفهجویانهتری خود را اداره کنند. در تمام دنیا بانکها 2 درصد مابهالتفاوت نرخ سود هزینه تمام شدهشان نسبت به نرخ سودی است که به مردم تسهیلات اعطا میکنند. یعنی اگر نرخ تمام شده پول بانکها، 18 درصد باشد، باید حدود 20 درصد نرخ سود تسهیلات را در نظر بگیرند.
اتفاقا اگر نرخ سود را به بازار بسپاریم، صحیح نیست زیرا در بازار گسست وجود دارد و فاصله بین عرضه و تقاضا بسیار زیاد است. همچنین به دولت نیز نمیتوان سپرد که براساس تقاضا نرخ سود را تعیین کند بنابراین همین نرخ فعلی در شرایطی که اقتصاد بیثبات است بخشی از آن را باثبات نگه میدارد و دامن زدن به بیثباتی از هر موضوعی خطرناکتر است.
***
محمد صادق حمیدیان:
سپردهها به سمت بنگاههای مالی فاقد مجوز سرازیر میشود
محمد صادق حمیدیان، عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی شیراز و مدیر عامل بازرگانی حمیدیان معتقد است با کاهش نرخ سود بانکی حجم زیادی از سپردههای بانکی به بنگاههای مالی و اعتباری فاقد مجوز سرازیر میشود.
در حال حاضر این اعتقاد در میان برخی از مسئولان و کارشناسان وجود دارد که متناسب با کاهش میزان تورم، باید کاهش نرخ سود بانکی اتفاق بیفتد. شما بهعنوان یک فعال اقتصادی فکر میکنید که در شرایط فعلی امکان کاهش نرخ سود بانکی وجود دارد؟
در سالهای اخیر دو مشکل اساسی در اقتصاد کشورمان بروز کرده است. یکی از این مشکلات افزایش نرخ تورم طی یک دوره هشت ساله در دولت گذشته است. معمولا سیستمهای بانکی در دنیا نرخ سود بانکی را براساس نرخ تورم به علاوه قسمتی از نرخ رشد اقتصادی محاسبه میکنند. در مقطعی که ما افزایش نرخ تورم را داشتیم با تمهیداتی که شورای پول و اعتبار داشت، اجازه داد در عقود مشارکتی نرخ به حدود 27 درصد برسد که نرخ سود سپردههای بانکی هم به همین میزان رسید.
متاسفانه از آنجا که در یک مقطع زمانی نهادهای متولی نتوانستند با ظهور بنگاههای مالی و اعتباری بدون مجوز برخورد دقیقی کنند، افزایش نرخ سود بانکی به راحتی انجام شد اما در حال حاضر این مشکل وجود دارد که با کاهش نرخ سود بانکی حجم زیادی از سپردهها به بنگاههای مالی و اعتباری فاقد مجوز سرازیر میشود.
اشاره کردید که در صورت کاهش نرخ سود بانکی حجم زیادی از سپردهها به بنگاههای مالی و اعتباری فاقد مجوز سرازیر میشود. این موضوع چه مشکلاتی را به وجود میآورد؟
در حال حاضر 30 تا 40 بانک و موسسه اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی قرار دارند، ولی در کنار آن تعداد زیادی موسسه مالی و اعتباری بیرون از حیطه نظارتی بانک مرکزی در حال فعالیت هستند. اگر کاهش نرخ سود سپردهها اتفاق بیفتد، قسمت عمدهای از پولی که خارج از نظارت بانک مرکزی است این موقعیت را پیدا میکند تا به سمت این موسسات غیرمجاز سرازیر شود.
لذا از آنجا که ناکارآمدی و اتلاف منابع بر سیستم بانکی نقش مخربی را بر جا گذاشته، به نظر میرسد که ابتدا بانک مرکزی باید فکری به حال بنگاههای فاقد مجوز کند. بنابراین سیاستگذار پولی باید در بازار پول اعمال حاکمیت کند و واقعیتها را هم ببیند.
از سوی دیگر اگر به دنبال رفع مشکل بیکاری، اشتغال، رونق اقتصادی، کسبوکار و افزایش رشد اقتصادی هستیم، باید سهم هزینه مالی در تسهیلات بانکی بنگاههای مولد را کاهش دهیم. از آنجا که کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی هم به نوعی بستگی به کاهش نرخ سود داشته، این موضوع دچار یک گره کور شده است. به دلایلی که در جای دیگری جای بحث دارد، تامین مالی برای بنگاهها مشکلاتی را به وجود آورده است.
این احتمال وجود دارد که به دنبال کاهش نرخ سود بانکی، سپرده گذاریها از بانکها خارج شود و به جای اینکه به بخشهای تولیدی اختصاص پیدا کند، به سمت سفته بازی سوق پیدا کند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
واقعیت این است که امروزه بخش تولید متاثر از نبود نقدینگی دچار مشکلات اساسی است. از طرف دیگر اگر به اعداد و ارقام اقتصاد کلان نگاه کنیم، متوجه میشویم که طی دوره 12 ساله گذشته با کاهش شدید نرخ گردش پول مواجه بودهایم. دلیل هم این است که میزان تولید ناخالص داخلی باید متناسب با افزایش میزان نقدینگی در جامعه اتفاق بیفتد که افزایش میزان نقدینگی رخ داده اما رشد میزان تولید ناخالص داخلی به آن اندازه صورت نگرفته و بنابراین نرخ گردش پول شدیدا کاهش یافته است. در چنین شرایطی افزایش نرخ سود بانکی طی دوره هشت ساله گذشته از یک طرف و کاهش شدید میزان دسترسی بنگاهها به سرمایه در گردش مورد نیاز از سوی دیگر، موجب شده که بر رکود دامن زده شود.