موفقترین کشورهای جهان در عرصه اقتصادی کدامند؟ ایالات متحده و چین در حوزه صادرات چه میزان رقابت دارند؟ قطب اقتصادی کشورهای حوزه یورو کدام کشور است؟ پاسخ دادن به چنین سوالاتی نیاز به بررسی آمار و ارقام اقتصادی و بهطور کلیتر، شاخصههای اقتصاد هر کشور و مقایسه آنها با دیگر کشورها دارد. یکی از مهمترین شاخصهها که بر بخشهای گستردهای از اقتصاد هر کشور و روابط واردات و صادرات تاثیرگذار است، نرخ ارز است. بررسی نرخ ارز و مولفههای اساسی آن چندان دشوار به نظر نمیرسد، اما مشکل از جایی آغاز میشود که بین نرخ ارز بازار و نرخ ارز دولتی یا رسمی، تفاوتهای فاحشی وجود داشته باشد.
تفاوت بین نرخ ارز مرجع و نرخ ارز بازار، مشکل یک کشور و یک دولت خاص نیست و بسیاری از کشورها، با آن درگیرند. بسیاری از دولتها در تلاشند تا با راهکارهایی گوناگون این تفاوت را به حداقل رسانده و به اصطلاح دو نرخ را به یک نرخ همسان نزدیک کنند. اما چنین کاری منوط به زمانبندی نسبتا طولانی و نظارتهای اساسی است. برخی از کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین، بارها برای دستیابی به این هدف تلاش کردهاند و شکست خوردهاند. گرچه برخی طرحها هم تا حدودی موفق عمل کردهاند.
نرخ ارز و بحرانهای مربوط به آن
یکی از سوالات متداول درخصوص نرخ ارز دلیل اهمیت آن است، نرخ ارز رابطه مستقیمی با پویایی اقتصاد، تورم یا رکود اقتصادی هر کشور دارد. نسبت ارزش ین ژاپن به دلار یا دلار به پوند، پوند با یورو و... بر تصمیمهای اقتصادی دولتها و میزان مبادلات آنها اثر خواهد داشت. نقش بانکهای مرکزی بهعنوان مرجع تعیین ارزش پول هر کشور و اتحاذ سیاستهای مالی برای کنترل تورم و نرخ ارز، نقشی بسیار مهم و اساسی است. به همین خاطر است که با هر موج بحران در بازار نرخ ارز، نخستین توقعات از بانک مرکزی خواهد بود. داشتن نرخ ارز ثابت از موفقیتهای مالی کشورها محسوب میشود، در برخی کشورها در کنار نرخ ارز رسمی، نرخ ارز بازار سیاه هم وجود دارد.
برخی کشورها اما نرخ ارز شناور دارند. این بدان معناست که نرخ ارز آزادانه و با انعطافپذیری مدیریت میشود. اما چنین روشی، دو سر دارد، ممکن است به سبب این تکنیک، نرخ ارز استهلاک را تجربه کند یا برعکس، پیشرفت داشته باشد. سیاستهای کنترل چاپ اسکناس، فروش اوراق قرضه، پرداخت وام و... از جمله سیاستهای رایج در مواقع بحران ارزی محسوب میشوند.
ایران و سیاستهای کنترل نرخ ارز
مجله اقتصادی دانشگاه هاروارد، در مقالهای پژوهشی، به بررسی وضعیت نرخ ارز در ایران پرداخته است. براساس این ارزیابی، ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کنترل نرخ ارز را بر عهده بانک مرکزی گذاشته است. با توجه به اینکه ایران از جمله صادرکنندگان بزرگ نفت خاورمیانه محسوب میشود، برای ایجاد ثبات در درآمدهای نفتی و تبدیل وجه رایج به دلار، نیاز به مدیریت سیستم بانکی دارد. بر این اساس با توجه به وابستگی ایران به ارز حاصل از درآمدهای نفتی، هرگونه شوک به بازار نفت، میتواند کل نظام ارزی را تحتالشعاع قرار دهد. با وجود نوسانات بازار نفت از دهه 90 میلادی تاکنون، نمیتوان نفت را تنها عامل موثر بر بازار ارز در ایران ارزیابی کرد. ایران، اخیرا تلاشهای مثبتی برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی آغاز کرده و به نظر میرسد، واردات را هم محدودتر خواهد کرد.
اما تحریمهای مالی علیه ایران، در دوران پیش از لغو تحریمها، موجب کاهش ارزش ریال، افزایش تورم، نوسانات در بازار ارز و رونق گرفتن بازار سیاه مبادله ارز در این کشور بود. اوج فشار به بانک مرکزی را میتوان سال 2012 تلقی کرد، جایی که بانک مرکزی با وجود همه تلاشها نتوانست از سقوط شدید ارزش ریال جلوگیری کند. اما اکنون با لغو تحریمها، انتظارات برای کاهش نوسانها و حرکت به سمت ایجاد بازار ارز پرثباتتر بالا رفته است. به نظر میرسد تلاش دولت برای کاهش تورم، افزایش ارزش ریال و قدمهای حساب شده در کم کردن فاصله نرخ ارز رسمی و بازار، قابل انجام باشد.
آمریکای لاتین و مشکل دیرینه نرخ ارز
تقریبا اغلب کشورهای آمریکای لاتین، با مشکل نرخ ارز و بازار سیاه مواجهند، ونزوئلا یکی از همین کشورهاست. گزارشهای اقتصادی نشان میدهد در دوران پس از مرگ هوگوچاوز، نرخ ارز رسمی و بازار سیاه در این کشور، تا هفت برابر تفاوت داشته است. آرژانتین، دیگر کشوری است که وضعیت تفاوت نرخ ارز دو برابر را تجربه میکند. درواقع، نرخ ارز رسمی 5.22 پزویی، در بازار سیاه 10.45 پزو معامله میشود. گرچه، تلاشهای دولت آرژانتین در سالهای اخیر تا حدودی شکاف بین نرخ ارز رسمی و بازار را کاهش داده است، اما تا رسیدن به نرخ ارز نسبتا یکسان راه زیادی در پیش است.