میخواهیم یک پیشنهاد سینمایی مدیریتی به شما بدهیم. شاید با خود بگویید آخر سینما را چه به مدیریت، ما را دست انداختهاید؟ آخر این هم شد کار؟ اما باور کنید دیدن یک فیلم خوب گاهی میتواند از گذراندن ساعتها دوره آموزش مدیریت هم بهتر باشد. پیشنهاد ما را امتحان کنید و ببینید شدنی است یا نه. چندوقت پیش فیلم خوبی دیدم به نام نجات آقای بنکس، ساخته جان لی هنکاک. ماجرای فیلم درباره خالق شخصیت مری پاپینز یکی از شخصیتهای محبوب کودکان امریکایی است. قهرمان فیلم یک خانم نویسنده خیلی تلخ و عبوس (با بازی اما تامپسون) است که با دو من عسل طبیعی هم قابل بلع نیست.
ایشان دوره کودکی تلخی را گذرانده و زندگی سختی داشته و حالا یک انسان کاملا بیحوصله و منفی باف و در یک کلام خسته است که تنها دلخوشی زندگی سرد و غمگینش همین کتاب مری پاپینز است. از قضای روزگار آقای والتر دیزنی (مدیر معروف کمپانی والت دیزنی با بازی تام هنکس) به اصرار دخترانش تصمیم به ساخت یک فیلم سرگرمکننده از روی کتاب سرکار خانم میگیرد و ایشان را به محل شرکت فیلمسازی خودش دعوت میکند تا با همکاری این موجود بدقلق، فیلمنامه نوشته شده و مقدمات کار مثل انتخاب بازیگر، اشعار و آهنگها، گریم و... انتخاب شود. از همین جا مقابله حماسی بین یک مدیر موفق و کاربلد و سرسخت و یک نویسنده تلخ و عصبانی و رنجور آغاز میشود. همان مقابله همیشگی هنرمند و دلال هنری، کارگردان و تهیهکننده، موسیقیدان و مدیر شرکت ضبط موسیقی و همینطور بگیر بیا تا هنرمندان افسرده و خستهدل امروزی که از مناسبات بازار دلخون هستند و دُر لفظ دَری خود به پای خوکان (دور از جان! ) نمیریزند.
نوع برخورد آقای دیزنی با خانم نویسنده یکی از بهترین نمونههای مدیریت فرهنگی و هنری است؛ برخوردی توام با ایجاد حس همدلی در طرف مقابل، سعی در اقناع خواستههای هنرمندانه او در عین حال از پا ننشستن تا رسیدن به هدف. دیزنی هرگاه که لازم است، خانم نویسنده را آرام میکند و به حد بعضا نامعقولی به خواستههای او تن میدهد، ولی در نهایت همان پروژهای را اجرا میکند که از ابتدا در ذهن داشته است. نکته جالب اینجاست که میبینیم خانم نویسنده هم از نتیجه کار ناراضی نیست.
در اینجا به ابعاد زیباییشناسانه، روانشناسانه و فلسفی فیلم کاری نداریم، بلکه رعایت اصول قدرتمند مدیریت یک پروژه هنری- فرهنگی توسط یک نابغه مدیریت و کارآفرینی موردنظر ماست که همه جوانب مدیریتی را دربرمیگیرد؛ از سرسختی و کوتاه نیامدن به موقع، تا نرمش و انعطاف به وقت، رهبری نیروها به سمت خواسته موردنظر، استفاده از نیروی بعضی افراد درگیر در کار جهت اصلاح کار سایر افراد و بسیاری نکات باریکتر از موی مدیریتی که در خلال صحنههای این فیلم برای علاقهمندان به مدیریت وجود دارد. ضمنا بار عاطفی لطیف، بازیهای خوب و ایدههای روانشناسانه بیبدیل فیلم هم بسیار جالبتوجه هستند، البته به شرط آنکه حواسمان از مدیریت پرت نشود!