صنایعدستی بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای صادراتی برای برخی از کشورها مثل هندوستان، تایلند، چین و ایران همواره فراز و فرودهایی را طی دوران حضورش در دودو تا چهارتای اقتصادی به خود دیده است. گروهی معتقدند حضور گسترده گردشگران میتواند باعث رونق بازار صنایعدستی کشورها باشد و گروه دیگری نیز معتقدند حتی خریداران وطنی نیز میتوانند عاملی برای حمایت از تولید این محصولات باشند؛ این درحالی است که همه معتقدند صنایعدستی بهعنوان سفیران فرهنگی در دیگر نقاط جهان کارکرد بالایی دارند چون نه تنها باعث رونق اقتصادی منطقه تولیدشان شدهاند، بلکه توانستهاند نام زادگاهشان را همواره در بین دیگران زنده نگه دارند.
این مهم باعث شد تا امروز سری به مرکز معروف فروش صنایعدستی پایتخت ایران یعنی خیابان استاد نجاتالهی بزنیم و با یکی از پیشکسوتان صنایعدستی که خود در تولید مصنوعات شیشهای فعالیت میکند گپی کوتاه بزنیم تا از چند و چون بازار صنایعدستی بهخصوص در این دوره مهم از نظر اقتصادی که دولت به دنبال دستیابی به دلارهای نفتی است از این فعال بازار صنایعدستی بپرسیم.
***
سعید گلکار صحبت خود را با تاکید بر اهمیت اقتصادی و جایگاه اجتماعی تولید صنایعدستی آغاز میکند و میگوید: قبل از هر چیز باید خدمت تمام علاقهمندان اعلام کنم که معضلات، مشکلات و حتی موفقیتهای صنایعدستی کشورمان را با تمام گستردگی نمیتوان در یک مصاحبه کوتاه یا یک جلسهای در رسانهها بررسی کرد اما هرچه این مصاحبهها بیشتر باشد، در نهایت مسئولان مربوطه نظرشان به اهمیت موضوع جلب خواهد شد و این وظیفه رسانههاست که در زمینه صنایعدستی ایران که واقعا توان ارزآوری بالایی برای کشورمان دارد، فعالیت بیشتری داشته باشند.
گلکار درباره استقبال مردم از صنایعدستی ایران معتقد است استقبال خوبی از صنایعدستی ایران میشود خصوصا در سالهای اخیر که توجه مردم بیشتر به پیشینه ایران معطوف شده و همین باعث شده تا خریداران به مصنوعات صنایعدستی کشورمان بیشتر از مصنوعات دیگر کشورها توجه داشته و استقبال خوبی از تولیدات داخلی به جای چینی و هندی داشته باشند. این کارشناس صنایعدستی در ادامه میافزاید: استقبال مردم یک پیامد بسیار مهم در صنعت صنایعدستی ایران داشته و باوجود اینکه برخی از مصنوعات کشورمان دارای کیفیت لازم و در حد تولیدات ایران نیست اما با توجه به استقبال، تولیدکننده را به بهبود کیفیت مصنوعات خود تشویق کرده تا جایی که توان رقابت با صنایعدستی وارداتی داشته باشد و در نهایت رونق کسبوکار را به ارمغان آورد.
تقلبیها را میتوان شناخت
به اعتقاد این فعال بازار صنایعدستی، اگرچه مدتی است بازار صنایعدستی تقلبی (بیکیفیت) در ایران داغ شده اما افرادی هستند که واقعا از نظر کارشناسی توان شناسایی این مصنوعات را از نمونههای اصیل داشته و دارند. وی میگوید: در کار صنایعدستی یکی از مسائل مهم، صنایعدستی تقلبی است و برای شناسایی آن افرادی در این زمینه کارشناس هستند و با شناخت کامل از نقشها و جنسیت میتوانند کار تقلبی را شناسایی کنند چون کار تقلبی انواع و اقسام دارد.
وی میافزاید: مصنوعات تقلبی به دو گروه تقسیمبندی میشوند به صورتی که برخی از کارها ترکیبی و گروه دیگر از اساس تقلبی هستند. بهعنوان مثال در زمینه شیشه و مصنوعات شیشهای ممکن است یک جنس شیشهای کهن در اثر هر اتفاقی شکسته شود و چون دارای قدمتی بوده که نمیتوان به سادگی از آن گذشت، فردی از تکههای آن برای ساخت اثری تازه استفاده کند؛ به این صورت که بدنه سالم آن را با گلوگاه ساخته دیگری که آن هم قدمتی داشته بازسازی میکند. اما نوع دیگر تقلب را میتوان در این دانست که ساختهای امروز تولید میشود و با روشها یا با استفاده از موادی بهصورت ساخته باستانی روانه بازار میشود و در واقع تقلب شده است. پرفروشترین صنایعدستی از دید سعید گلکار با درنظر گرفتن مبلغ کلی آن فرش ایران است، اما در بخشهای دیگر یعنی عرضه و تقاضای مصنوعات، این کارشناس، صنایع سفال را بهترین و پرمخاطبترین مصنوعات میداند. به عقیده گلکار چون تولید و تنوع سفال نسبت به دیگر مصنوعات بیشتر است و در عین حال قیمت مناسبتری دارد همواره و در تمام فصول بیشترین تقاضای خرید را به خود اختصاص میدهد.
طرح دولت محکوم به شکست بود
در دولت نهم بود که برای حمایت همهجانبه از صنایعدستی کشورمان سازمان میراث فرهنگی طرحی را ارائه داد تا در مراسم رسمی و همچنین جوایزی که در ادارهها اهدا میشد از صنایعدستی کشورمان بهره برده شود تا علاوه بر معرفی این مصنوعات زمینه حمایت از تولیدکنندگان نیز فراهم شود. این درحالی است که سعید گلکار در این زمینه ضمن تاکید بر بیاثر بودن این طرح در توسعه و رونق اقتصاد صنایعدستی میگوید: این طرح هیچ تاثیری در بازار صنایعدستی ایران نداشته چون بهصورت رانت یا باندبازی در اختیار برخی فروشگاهها یا تولیدکنندگان قرار گرفته بود و از سوی دیگر واقعا رقمی که در این صنعت پرمخاطب با این طرح جابهجا شد، قابل ملاحظه نبوده است.
گلکار در ادامه میگوید: متاسفانه مسئولانی که برای اجرای این طرح گام برداشته بودند با استفاده از روابط سعی در خرید محصولاتی خاص از تولیدکنندهای خاص داشتند، بنابراین هیچ تاثیری در معیشت دیگران نداشت و این صرفا پوششی بود برای جابهجایی پول میان برخی افراد. این درحالی است که متاسفانه کیفیت کالاهای ارائه شده در این طرح جزو پایینترین سطح تولیدات و قیمتهای غیرواقعی کارها طی این طرح ارائه شد. این پیشکسوت صنایعدستی در ادامه میافزاید: تاکنون هرچه صحبت شده اینگونه بوده که تولیدکنندگان یا اتحادیههای صنایعدستی میگویند دولت اگر میخواهد به صنایعدستی ایران کمک کند باید مواد اولیه در اختیارمان قرار دهد و برخی دیگر صحبت از وام یا معافیتهای مالیاتی میکنند. اما به واقع این موارد بارها و بارها گفته شده و هیچ حاصلی نداشته است چون صرفا زمینه رانت یا حتی فساد را ایجاد میکند، بنابراین باید به دنبال راهکاری عملی در صنایعدستی کشورمان باشیم که واقعا کمک دولت مستقیما در تولید استفاده شود نه اینکه روانه بازارهایی غیر از صنایعدستی و تولیدکننده شود.
یارانه مستقیم؛ یک تیر و دو نشان
سعید گلکار با ارائه پیشنهادی برای رونق و حمایت از تولیدکنندگان تصریح میکند: اگر واقعا دولت قصد حمایت از این صنعت را دارد باید کاری کند تا کمکهایش مستقیما به دست تولیدکننده برسد. این کار از سوی دولت میتواند در قالب یارانههای مستقیم باشد البته نه این یارانهای که باعث رانت میشود، بلکه باید دولت یا مسئولان سازمان صنایعدستی با استفاده از مدیریتی واحد و دقیق سعی در تعیین بودجهای برای خرید تمامی اجناس (البته با استانداردی مشخص) با قیمتی قابل قبول و سودآور بهصورت مستقیم از تولیدکننده داشته باشند بعد خودشان با استفاده از امکاناتی که در توزیع گسترده کالا در داخل و خارج کشور دارند آن محصول را با قیمتی پایین یا مناسبتر در اختیار متقاضیان قرار دهند.
وی میافزاید: مثلا یک ظرف سفالی که با قیمت 50هزار تومان در بازار فروش میرود، دولت آن را 60 هزار تومان از تولیدکننده واقعی خریداری کند و با همان قیمت 50هزار تومان در بازار بهفروش برساند. با این روش نه تنها باعث حمایت مستقیم از تولیدکنندگان واقعی شده است، بلکه توانسته مصنوعات را در سطح گستردهای روانه بازارهای هدف خود کند. به عقیده این پیشکسوت صنایعدستی، تنها این روش باعث ایجاد رونق کسب وکار برای تولیدکننده خواهد شد و در ضمن میتواند سطح استاندارد محصولات صنایعدستی ایران را همواره در جایگاه قابل قبولی نگه دارد چون اگر تولیدکننده براساس استاندارد تولید نکند دولت نمیتواند برای خرید آن محصول پولی بپردازد. در این صورت یارانه مستقیم از سوی دولت به جیب تولیدکننده وارد شده و باعث آرامش خاطر تولیدکننده نیز شده است چون میداند که میتواند تولیدات باکیفیت خود را بهفروش برساند نه اینکه در انبار نگه دارد. درست مثل خرید تضمینی محصولات کشاورزی که دولت هرساله برای حمایت از تولیدکنندگان اقدام به خریدشان میکند. گلکار این راهکار را یک تیر و دو نشان میداند و میگوید: این سیاست در صورت تدوین برنامهای مدون و دقیق از سوی کارشناسان صنایعدستی در سازمان میراث فرهنگی میتواند بهسادگی چندین معضل را در صنایعدستی ایران بهبود ببخشد. اول اینکه باعث کوتاهی دست واردکنندگان صنایع بیکیفیت چینی یا حتی دیگر مصنوعات هندی و تایلندی میشود و دوم اینکه موجب بالارفتن شاخص تولید و صادرات و ارزآوری این صنعت میشود.
وی در ادامه با اشاره به کشورهایی که از این فرمول برای رونق اقتصاد صنایعدستی خود استفاده کردهاند، تصریح میکند: این طرحی نیست که صرفا در خواب و خیال برخی تولیدکنندگان ارائه شده باشد چون مثالهایی زنده در این زمینه موجود است و کشورهایی مثل ترکیه و هندوستان در این زمینه گامهای موثری برداشته و همین نسخه را برای رونق صنایعدستی خود استفاده کردهاند که آثار و تبعات آن را لازم نیست بیان کنیم چون همه میدانند و میبینند.
صنایعدستی به جای صنعت نفت
این فعال صنفی در تولید صنایعدستی، با اشاره به تنوع و گستردگی صنایعدستی کشورمان میگوید: پتانسیل صنایعدستی کشورمان بدون هیچ رویابافی یا حتی خیالپردازی همانند درآمد صنعت نفت ایران خواهد بود اگر بتوانیم به کمک برنامههای علمی و دقیق فارغ از هرگونه باندبازی یا رانتخواری در این صنعت سرمایهگذاری کنیم و نظام دقیق بازار آزاد را در صنایعدستی کشورمان با ایجاد فضای مناسب کسب وکار ایجاد کنیم. بدون شک صنایعدستی ایران با توجه به تنوع و گستردگی خود میتواند مانند چاههای نفت ایران سودآور باشد البته با یک تفاوت کلی که صنایعدستی واقعا تولید ملی ایران است و میتواند باعث رونق کسب وکار بسیاری از صنایع دیگر شود، اما صنعت نفت در واقع منابع ایران را به دیگران میدهد.
گلکار در ادامه میافزاید: این پیشبینی زمانی به حقیقت خواهد پیوست که سازمانی مثل وزارت نفت گسترده و دقیق عمل کند و در جهت رشد و توسعه صنایعدستی زیرساختها را آماده کند مثلا مواد اولیه خوب به دست تولیدکننده برسد، منابع مالی ارزان قیمت برای تولید در اختیار تولیدکننده قرار گیرد، بازاریابی دقیقی از سوی مسئولان صورت گیرد تا تولیدکننده دغدغه و نگرانی بابت فروش محصولات خود نداشته باشد و در نهایت نظام عرضه و تقاضا را به نوعی کنترل کند. برایندش درآمدی هنگفت همانند صنعت نفت را به ارمغان خواهد آورد. این کارشناس صنایعدستی این برنامه را با شرایط کنونی سازمان میراث فرهنگی امکانپذیر نمیداند و میگوید: چون امکانات در اختیار کارشناسان و بازرسان صنایعدستی نیست چون همه چیز از پشت میز مدیریت نخواهد شد، بلکه باید درگیر باشیم تا بتوانیم معضلات را شناسایی و نسبت به رفع آنها برنامهریزی کنیم. خلاصه اینکه مدیریت لازم است تا از صنایعدستی به اندازه طلای سیاه درآمد کسب کنیم.
سیاستهای ناهمگون بلای جان صنایعدستی
به عقیده گلکار اکنون سازمانها در زمینه صنایعدستی هیچ برنامه همسویی با یکدیگر ندارند و هرکس مشغول کار خودش است؛ مثلا سازمان میراث فرهنگی با اتحادیه صنایعدستی هماهنگ نیست و حاصل این ناهماهنگی اخلال در کار صنعتگر است. بهعنوان مثال همه میدانیم صنایعدستی خارجی کمر صنایعدستی داخلی را شکسته اما ارگانهای ذی ربط نمیتوانند همانند زنجیر همراه یکدیگر به داد این صنعت برسند بلکه هرکدام مشغول برنامههای خودشان هستند و در همین وضعیت گمرک هیچ برنامهای برای جلوگیری از ورود کالاهای صنایعدستی خارجی ندارد و مسئولان دیگر ارگانها هم تلاشی در این زمینه انجام نمیدهند چون میدانند مصوبات آنها در نهایت ضمانت اجرایی ندارد.
گلکار درباره واردات کالاهای قاچاق معتقد است که خلاءهای قانونی بسیاری در زمینه ورود محصولات صنایعدستی خارجی به کشورمان وجود دارد که گمرک نمیتواند به تنهایی مانع از ورود این کالاها شود، به صورتی که باید این روزنههای قانونی را ببندیم نه اینکه به دنبال راهکارهای دیگر باشیم این بهعنوان نخستین گام است و پس از آن باید با افزایش تعرفه واردات دست گمرک را باز بگذاریم تا باعث کاهش واردات باشیم. این درحالی است که هماکنون بهدلیل بالابودن هزینه تولید در ایران برخی از تولیدکنندگان کالای خود را به خارج از ایران بهخصوص کشور چین و تایلند سفارش میدهند و پس از آن با استفاده از همین روزنهها وارد ایران میکنند و به نام صنایعدستی ایران بهفروش میرسانند. بهعنوان مثال کالاهایی همانند بشقاب سفالی در بازار تهران فروخته میشود که محصول چین است که تنها کارشناسان قابلیت تشخیص تقلبی بودن یا کپی بودن آن را دارند اما خریداران هرگز به این نتیجه نخواهند رسید.
وی میافزاید: بنابراین ارز از ایران خارج شده برای ساخت کالایی مشابه کالای ایرانی اما هنگامی که وارد ایران میشود با تمام هزینههای حملونقل و گمرک باز هم از تولید داخلی کشورمان ارزانتر تمام شده است. به این ترتیب همان بشقاب که برای هنرمند ایرانی 30هزار تومان تمام میشود هماکنون از چین با تمام گرانی دلار و هزینههای جانبی وارد ایران شده و به قیمت 15هزار تومان به فروش میرسد و سوالی بزرگ در ذهن همکاران ما ایجاد میکند که چگونه امکانپذیر است؟
بانوان عمده تولیدکنندگان صنایعدستی
گلکار نقش بانوان در صنایعدستی کشورمان را بسیار بالا میداند و میافزاید همین که این سوال را از هر فردی در جامعه میپرسید نخستین تصویری که در ذهنش ایجاد میشود بانوان روستایی است که مشغول تولید یکی از مصنوعات صنایعدستی مخصوص منطقه خودشان هستند. بنابراین جای تردید نیست که بانوان تاثیر عمدهای در صنایعدستی کشورمان دارند و به نوعی میتوان گفت عمده تولیدات صنایعدستی هماکنون از سوی این گروه از جامعه تولید و روانه بازار میشود. اما در حالت کلی میتوان 50درصد از افراد شاغل در صنایعدستی را بانوان دانست و 50 درصد را آقایان. اما در برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان درصد بانوان حتی بیشتر است.
خانههای فرهنگ ایران دوباره مهیا شوند
گلکار در ادامه به خانههای فرهنگ و هنر ایران در خارج از مرزها اشاره میکند و میگوید: ما در گذشته یکی از این مراکز را در نیویورک داشتیم که نه تنها صنایعدستی ایران را در بالاترین سطح به متقاضیان ارائه میکرد و برای کشورمان ارزآوری داشت بلکه با توجه به نگاه مثبت مسئولان و همیاری آنها به صنایعدستی حتی بستهبندی این فروشگاه زبانزد خاص و عام در آمریکا و کانادا شده بود، درحالیکه امروز یکی از معضلات صنایعدستی ما همین مسئله یعنی بستهبندی شیک و در شأن تولیدات ایران است. بنابراین این خانهها اگر دوباره فعال شوند میتوانند تاثیر مثبتی برای صنعت صنایعدستی ایران به ارمغان آورند.
گلکار درباره حضور ایران در نمایشگاههای مختلف صنایعدستی میگوید: هیچ یک از نمایشگاههای برگزار شده این دورهها برای صنایعدستی کشورمان مفید نبوده چون باز هم رانت و باند بازی باعث ضعف آن شده و باوجود هزینه شدن بودجههای کلان هیچ حاصلی برای کشورمان نداشته است. این موضوع بهگونهای است که در تمام نمایشگاهها بدون آنکه بازاریابی دقیقی از ذائقه بومیان منطقه شده باشد، همواره تولیدکنندههای خاصی با استفاده از بودجههای دولتی و سازمان شرکت دارند که بسیاری از آنها واقعا تولیدکننده نیستند یا اینکه اگر در خوشبینانهترین حالت هم تولیدکننده باشند واقعا درحد و اندازه معرفی صنایعدستی ایران در دیگر نقاط جهان نیستند. اما هرساله این افراد در نمایشگاهها که در واقع یک تور تفریحی رایگان برای آنهاست شرکت میکنند و سر تولیدکننده واقعی بیکلاه میماند.
بستهبندی را دریابیم
این پیشکسوت صنایعدستی درباره مشکل بستهبندی صنایعدستی ایران نیز میگوید: واقعیت امر این است که مدتهاست در دوره کنونی مشکل بستهبندی داریم و جلسات گسترده و برنامههای زیادی برگزار شد و مبالغ مختلفی روی کاغذ در این زمینه رد و بدل شد درحالی که پاسخ کاملا ساده است چون تولیدات صنایعدستی دارای ابعاد و شکل و شمایل مشخص نیستند و هیچ قالب یا طرحی برای بستهبندی صنایعدستی نمیتوان داد و بهترین کار این است که با استفاده از بستهبندیهایی مثل کیسه اما با بهترین جنس الیاف پارچهای که به نوعی نشانگر توان صادراتی و محصولات صنایعدستی کشورمان نیز باشد، این معضل را بهسادگی برطرف کنیم بهگونهای که قبلا نیز این کار انجام شده بود. حالا ممکن است بگوییم برای صادرات یا کادویی دادن نیز مشکل داریم این هم چارهای دارد. برای صادرات میتوانیم همانند دیگر کشورها از جعبههای چوبی یا کارتنی معمولی استفاده کنیم که محصول مورد نظرمان داخل پوشال و همان کیسهای که اشاره شد، قرار گیرد و به محض رسیدن به مقصد آن جعبه کنار برود و بستهبندی استاندارد اصلی تحویل مشتری داده شود که این نسخه برای فروش داخلی نیز قابل اجراست.
***
مروری بر صنایع دستی
اصولا نوع توجه به مسائل در کشور ما تحت تأثیر عوامل مختلفی است. مثلاً اگر موضوعی روز خاصی را در تقویم به خود اختصاص داده باشد، یکی دو روز قبل از آن روز مقرر، سرخط بسیاری از اخبار خبرگزاریها و روزنامهها و غیره پر میشود از مصاحبهها و گزارشها و قول و قرارهای مربوط به آن موضوع خاص. بحثهایی درمیگیرد، پیشنهادهایی داده میشود، بودجههایی اختصاص داده میشود و خلاصه هزار حرف ناامیدکننده و امیدوارکننده به روی صفحه روزنامه میغلتد و البته فکر نکنید که این بحثها ادامه میباید یا نتیجهای خاص از آنها گرفته میشود. چون معمولاً بعد از مدتی همه چیز فراموش میشود و نه بودجه وصول میشود و نه کلاً آبی از آب تکان میخورد و تا سال دیگر و درست چند روز مانده به تاریخ موعود آن روز خاص در تقویم همه چیز مسکوت میماند. تا جایی که همین الان هم میتوان قول و قرارهای سال آینده را پیش خوانی کرد. خب این همه سیاهه آفریدیم که ما هم درست در حال و هوای روز صنایع دستی که همین دیروز هم بوده، مروری داشته باشیم بر قول و قرارها و وعدهها و امیدها و غیره.
نخست سری میزنیم به دیار آذربایجان. خبری پرطمطراق با تیتری اینچنینی: اختصاص 400میلیارد ریال تسهیلات بانکی برای توسعه صنایع دستی کشور. نوعا خبر خوب و امیدبخشی است زیرا براساس اخبار روابط عمومی میراثفرهنگی این استان این رقم نسبت به سال گذشته دوبرابر شده است. مهمتر اینکه مسئولان این سازمان اعلام کردهاند که برای پیشبرد اهداف صنایع دستی میخواهند جوانگرایی هم بکنند تا بتوانند زمینههای نوآوری در صنایع دستی را ایجاد کنند.
از تبریز میرویم شمال و تنکابن که قرار است از این پس بازارچه دائمی صنایع دستی داشته باشد. البته گفتهاند در آینده نزدیک و ما که میدانیم این آیندههای نزدیک در ایران در دوردستهای خیلی دوری قرار دارند! به هر حال سحرخیز، رییس سازمان میراثفرهنگی و صنایع دستی این شهر گفته که بیش از 200نوع صنایع دستی شناسنامهدار در این شهر وجود دارد و سفال، جاجیم بافی، چادرشب، گلیم و فرش، نمدمالی، زیورآلات، تذهیب، منبت و معرق از نمونه رشتههایی است که آموزش آن در شهرستان مورد استقبال قرار گرفته است.
تنکابن را با خیال تأسیس بازارچهاش رها میکنیم و میرویم به دیار خراسانیان. جایی که مدیرکل میراثفرهنگی و صنایع دستی و گردشگری آن از مشکلی به نام لوکس شدن صنایع دستی نام برده که هر کسی توان خرید آن را ندارد. حسن رمضانی همچنین گفته که مهاجرت روستاییان به شهر و ورود بیرویه صنایع دستی بیکیفیت از خارج کشور باعث ضربه زدن به هنر صنایع دستی شده است. حرف حساب زده و حق هم دارد. این مدیر صنایع دستی هم از راهاندازی بازارچه خبر داده، هرچند بسته به چند اما و اگر است اما انگار همگی کمکم دارند متوجه میشوند که باباجان من! هر چیزی که تولید میشود باید جایی برای فروشش هم باشد.
از خراسان دوباره برویم به سمت شمال و این بار گیلان دوستداشتنیاش. براساس اعلام سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این استان، گیلانیها در ساخت ۶۰ نوع از ۳۰۰ نوع صنایعدستی شناخته شده در ایران هنرآفرینی میکنند. البته باید به این نکته مهم هم توجه کرد که ۷۰درصد کل صنایعدستی ساخته شده در کشور از همین ۶۰ نوع است. براساس اعلام این سازمان، گردش مالی بازار صنایعدستی گیلان، سالانه حدود ۲۰میلیارد ریال است. همچنین تولید صنایعدستی در گیلان برای ۱۰هزار نفر بهصورت مستقیم شغل ایجاد کرده است.
از شمال به سمت همدان حرکت میکنیم. همان همدانی که لالجینش با سفالها و سرامیکهایش شهرت جهانی دارد. به همین دلیل هم هست که مدیرکل میراثفرهنگی این استان گفته که نشان جغرافیایی سفال و سرامیک در لالجین ثبت میشود. ریحان سروشمقدم اصافه کرده که شهر لالجین باید بهعنوان شهر خلاق در صنعت و سرامیک شناخته شود، بنابراین برای معرفی شدن به نام پایتخت سفال و سرامیک نیاز به ثبت نشان جغرافیایی یا لوگو دارد. لوگویی که طراحی و از آن رونمایی هم شده که این امر هم در جذب گردشگر و هم در کارآفرینی و افزایش تولید و صادرات نقش عمدهای خواهد داشت.
سروشمقدم همچنین از رشد 36درصدی صادرات صنایع دستی در کشور طی سال 93 گفته: از 318میلیون دلار صادرات غیرنفتی 15میلیون دلار مربوط به حوزه صنایع دستی بوده است. همچنین اشاره کرده به اینکه امسال میزان فروش بازارچههای نوروزی صنایع دستی در کشور 24میلیارد تومان بوده است که فروش این بازارچهها در استان همدان یک میلیارد و 150میلیون تومان بوده که با رشد 400درصدی نسبت به نوروز سال 93، استان همدان در این حوزه رتبه نخست در کشور را به دست آورد.
از همدان دوباره برویم شمال و امیدوارم با حرکات زیگزاگی ما در استانهای کشور خسته نشده باشید. به هر حال سری میزنیم به مازندران. جایی که معاون سازمان صنایع دستیاش حرف جالب توجهی زده است: سازمان یونیسف برای حفاظت از گونههای نادر جانوری مانند ببر مازندران خواستار حک شدن شکل و نام اینگونهها روی صنایع دستی شده است. علی ماهفروزی همچنین اشارهای داشته به اوضاع صنایع دستی در استانش: در مازندران 51 رشته صنایع دستی فعال است و نیز 2 هزار و 800 کارگاه و 18 هزار و 700 هنرمند در استان دارای کارت هنرمندی هستند که از این تعداد 5 هزار و 800 نفر بیمه شدهاند.