به نظر میرسد دوباره برندهای ایرانی انبارهایشان مملو از کالا شده که به هر روشی برای فروش آن رو میآورند. معلوم نیست چرا این کالاها بهراحتی فروش نمیروند که چنین برندهایی برای عرضه آنها به استفاده از شیوههای تبلیغاتی پروموشنی گرایش پیدا میکنند. شیوه تبلیغاتی که تقریبا امسال حس و حال خود را از دست داده بود و کمتر برندی سراغ استفاده از آن میرفت. با تغییر این رویکرد اکثر کارشناسان تبلیغات گمان میکردند که برندهای داخلی ذهنیتشان نسبت به تبلیغات تغییر کرده و دیگر به این صنعت فقط به چشم فروش محصولاتشان آن هم به سرعت و آنی نگاه نمیکنند.
در این دوره که برندها دست از سر شیوه تبلیغات پروموشنی برداشته بودند و هرازچند گاهی آگهیهای خلاقانهای را میدیدیم که نشان از آن داشت که برندها برای تبلیغات از مشاوران یا شرکتهای تبلیغاتی راهکارهای خلاقانهای را طلب میکنند.هرچند در همین دوره حذف شیوه پروموشنی، موج کپیکارهای به طور گسترده شیوع پیدا کرده ولی باز به نظر کپیکاری و درگیر کردن ذهن مخاطب و جلب نظر آن به برند به مراتب بهتر از شیوه جایزهدار و ترغیب آن به زور به سمت برند است. مطمئنا گرایش دوباره برندها به استفاده از این شیوه یعنی جایزه دادن روی کیفیت محصولات آنها تاثیر خواهد گذاشت و باز نگاه مشتریان نسبت به تبلیغات به سالهای قبل باز خواهد گشت.
سالهایی که مشتریان نگاه بدبینانهای به تبلیغات داشتند و تبلیغات را فقط وسیلهای به منظور فروش محصولات بیکیفیت برندهای ایرانی میدانستند و گمانشان براین بود که برندهایی تبلیغ میکنند که محصولات خوبی ندارند اما کسب سود بیشتر موضوع مهمتری نسبت به تغییر تفکر مشتریان نسبت به تبلیغات است. کسب سودی که برندهای ایرانی برای رسیدن به آن اقدام به انجام هزار و یک شیوه میکنند.
ارسال کد برابراست با گرفتن جایزه
با نزدیکی به پایان سال، برندها یکی پس از دیگری شروع به اکران آگهیهایی کردهاند که در همگی آنها سکهها و اسکناسهایی به هوا پرتاب شده و بازیگری با لبخند به مخاطبان نوید جایزهای ویژه را میدهد؛ جایزهای که مخاطب با ارسال کد روی بستهبندی و طی مراحل سخت شاید به آن دست یابد.در این راستا یکی از برندهای حوزه نوشیدنی آگهی تلویزیونی را اکران کرده که معلوم نیست سازنده آن ضریب هوشی مخاطبانش را چند فرض کرده است، چون طراحان آن هنوز فکر میکنند که نخستین برندی هستند که از این شیوه استفاده کردهاند و بهراحتی میتوانند مخاطبان را جذب خود کنند.
این آگهی مانند کارتونهای دهه 60 به شیوه فتوانیمیشن ساخته شده و بازیگران در آن با همان حال و هوا با یکدیگر صحبت میکنند.این آگهی با حرکت یک پسر آغاز میشود که به دنبال ماشینش در یخچال و کابینتهای آشپزخانه میگردد.
پسر دائم میگوید: ماشینم ماشینم. البته در این آگهی خانمی نیز در نقش مادر بازی میکند که وقتی پسر جوان در یخچال به دنبال ماشینش میگردد به او میگوید: به دنبال چی میگردی؟ خانم بازیگر در حالی این جملات را میگوید که لبخند تمام صورتش را پوشانده و لحظهای نیز نسبت به کاری که پسر میکند، احساس نگرانی بروز نمیدهد.
آگهی با پیدا کردن بستهبندی آبمیوه توسط پسر به پایان میرسد و گوینده میگوید با ارسال کد درج شده روی بستهبندی برنده ماشین فلان شوید. این آگهی نیز مانند هزاران آگهیای که به این شیوه ساخته میشود، هدفی جز ترغیب مخاطبان برای شرکت در قرعهکشی ندارد. هدفی که بارها باعث ضدتبلیغ برای برندها شده و عاملی برای از دست دادن مخاطبان بیشتر خواهد شد.
ویروسی خطرناک در مقابل ارائه آگهیهای خلاقانه
استفاده از این شیوه مانند ویروس به سرعت از برندی به برندی در حال سرایت کردن است؛ ویروسی خطرناک که مجددا جلوی خلاقیت و ارائه آگهیهای هدفمند و متفاوت را خواهد گرفت و برند دیگر ترغیب به هزینه کردن برای اجرای کمپینهای تبلیغاتی متفاوت نخواهد شد. اکثر برندها وقتی از شیوه جایزه دادن در تبلیغاتشان استفاده میکنند، دیگر برایشان مهم نیست که شرکت تبلیغاتی از چه راهکار تبلیغاتی برای ساخت آگهیهایشان استفاده میکند. برای آنها فقط مهم این است که در آگهی با صدای بلند فریاد زده شود «جایزه جایزه».
بههرحال استفاده از این شیوه امتحان خود را در کشورمان پس داده و برندها باید با بررسی عملکرد برندهایی که قبلا از این شیوه استفاده کردهاند، نسبت به اقدامات جدیدشان تجدید نظر کنند. چون بسیاری از مخاطبان در اواخر اجرای این شیوه توسط برندها در سالهای گذشته بهطورکلی اعتماد خود را نسبت به آنها از دست داده بودند و تمایلی به شرکت در این مسابقات نداشتند و گمان میکردند که برندها قصد فریب آنها را دارند.
برخی از مخاطبان در این راستا شروع به تبلیغات دهانبهدهان علیه برخی برندها کرده بودند. در نتیجه برندها بهتر است جلوی آسیبی که شاید در آینده ببینند را سریعتر بگیرند و سعی کنند که با شیوههای خلاقانهتری مخاطبان را به سمت خود جذب کنند تا نتایج بهتری را از اجرای شیوههای تبلیغاتی خود بگیرند.