موتورسیکلت، دوچرخه، کفش کتانی فیک و تجهیزات نظامی ارتش آمریکا کالاهای بازار میدان رازی تهران را تشکیل میدهند. بازاری که البته اینها همه کالاهایش نیست و مثلاً خیابان انبارنفت، مرکزی برای انبار کالاهای مربوط به میدان اعدام است که موادغذایی عرضه میکنند. از میدان انقلاب، خیابان کارگر جنوبی را به سمت پایین بیایید تا بعد از عبور از میادینی چون پاستور و قزوین برسید به میدان گمرک یا همان که این روزها شده است رازی. همان میدانی که بعد از انقلاب تاکنون میزبان مجسمه محمد زکریای رازی است. همان رازی بزرگ که کاشف الکل است و جانش را هم بر سر تحقیقات خود نهاد.
امروزه این میدان شلوغ به یکی از بازارهای پرازدحام تهران تبدیل شده است. دلایل این امر هم زیاد است؛ هم کالاهای زیادی در این بازار عرضه میشود و هم اینکه این کالاها پرطرفدار هستند؛ از موتور که وسیلهای محبوب در پایتخت شلوغ ایران است تا کفشهای فیک کتانی که به دلیل اینکه نمونههای اصلشان قیمت بالایی دارند و اغلب طبقه متوسط جامعه توان خریدشان را ندارند، نمونههای فیک یا غیراصلشان طرفداران زیادی دارند. به همین دلیل فروشگاههای زیادی دور این میدان به عرضه این کالاهای با تنوع سایز و رنگ بسیار میپردازند.
در همین ارتباط بهتر است نگاهی داشته باشیم به گزارش سایت دیلیاستار که از میدان گمرک تهران منتشر کرده است. 14آوریل سال 2014 سایت دیلیاستار گزارشی از میدان رازی تهران منتشر کرده که در آن عنوان میکند: همه لوازم مربوط به ارتش آمریکا در بازار گمرک واقع در میدان رازی تهران به فروش میرسد. در این میان با فعالان این بازار هم گفتوگوهایی کردهاند که به مسائل جالب توجهی اشاره کردهاند. از قصد فروش هلیکوپتر بویینگ آپاچی گرفته تا چکمههایی با برند دانر که برند اصلی تهیهکننده پوتینهای ارتش آمریکاست. در این میان صحبتی هم با این تولیدکنندهها داشته و از آن جمله اینکه مدیر فروش برند دانر اظهار داشته این پوتینها اصل به نظر میرسند.
برای تحقیق درباره این مسئله کافی است که سری به میدان رازی بزنید. ابتدای خیابان هلال احمر و درست راسته غربی این خیابان محل قرارگیری فروشگاههایی است که وسایل عجیب و غریبی به فروش میرسانند. وسایلی چون پتوهای نظامی و سردوشهای ارتش و غیره. البته نه ارتش ایران بلکه ارتش و نظامیان کشور آمریکا. پرچم آمریکا روی بسیاری از لباسها به وضوح دیده میشود. پوتینها و کمربندها، باتومها و خلاصه هر چیزی که یک نفر را به یک نظامی تمام عیار تبدیل کند در بازار گمرک پیدا میشود. جالب است که خود فروشندگان هم به قاچاقی بودن این کالاها معترف هستند. انگار مرز پاکستان و عراق بهترین راه برای ورود این کالاهاست. فروشندگان اجازه عکاسی نمیدهند و حتی حاضر نیستند اطلاعات زیادی در این زمینه بدهند. اما خب راستش را بخواهید رنگ رخساره بازار از سر درون آن به خوبی خبر میدهد، زیرا مارکها و کیفیت جنس کالاها اصلاً به بازار ایران نمیخورد.
طیف وسیع مشتریان
این فروشگاهها همیشه مشتریانی دارند؛ مشتریان که توان مالی بالایی ندارند و اجناس دست دوم را مطابق توان مالی خود میبینند. البته طیف دیگری از مشتریان هم در این بازار دیده میشوند. مشتری جوانی را با ظاهری مرتب در این فروشگاهها میبینم. وقتی دلیل مراجعهاش را به این میدان میپرسم، میگوید: بیش از نیمی از سال را در سفر است و در واقع سیاحتگر است. به همین دلیل به وسایلی برای این کار نیاز دارد که چادر مسافرتی یکی از آنهاست. این خریدار ادامه میدهد: چادر مسافرتیهایی که در دیگر بازارها عرضه میشوند کیفیت این کالاها را ندارند. از طرفی با هزینه کمی مثلاً تا 100هزار تومان میتوانم یک چادر مسافرتی با برند آمریکایی و کیفیت بسیار بالا خریداری کنم که از خریدش اطمینان خاطر هم داشته باشم. این دانشجوی فیزیک دانشگاه امیرکبیر که خود را عاشق نجوم و گردشگری مربوط به این حوزه میداند، میگوید بدون چادر مسافرتی مطمئناً سفر تلخ میشود!
بعضی از فروشندگان به دیلی استار گفتهاند که ما میتوانیم ظرف دو هفته، هرچیزی را که ارتش آمریکا اکنون در اختیار دارد، از یک عرضهکننده در افغانستان به دست آوریم. وسایلی که فروش اغلب آنها غیرقانونی است و بهنوعی قاچاق سلاح محسوب میشود. در واقع این فروشندگان کالاهایی را به فروش میرسانند که پلیس میتواند آنها را به حبس و جریمههای سنگین محکوم کند. اما در زیر لوای پتوهای سربازی و اورکتهای نظامـی انـگار برخی تجهیزات نظامی مانند دوربینهای دید در شب هم خریدوفروش میشود. جالب است که هیچ معلوم نیست این وسایل از کجا وارد ایران میشوند و چگونه است که به این راحتی به میدان گمرک در پایتخت میرسند؟
جالبتر از همه این است که مدیر روابط عمومی و رسانهای محصولات «پلیکان» به دیلی استار گفته که یکی از این تصاویر نشاندهنده آن چیزی است که مطمئناً جعبه ابزار تولیدشده بهوسیله شرکت آنهاست و در ماه اوت ۲۰۱۱میلادی عرضه شده است. به گزارش دیلیاستار چندین نفر از فروشندگان در بازار گمرک حدود ۳۰ مورد از این جعبهها را برای فروش در اختیار داشتند که هریک دارای یک بسته ابزار «شرکت آرمسترانگ جنــــــــرال مکانــیکس» بــــودنــــد. خردهفروشی یــک چنین بســـتههای ابزار مشـابهی در «وبسایت آرمسترانگ» بیش از 5 هزار دلار قیمت دارد ولی قیمت آنها در بازار گمرک فقط حدود یک هزار دلار است.
در سرتاسر این بازار، مشتریان ایرانـی مشغول پرسهزدن و ارزیابی قیمت محصـــولاتــی هستند که میگویند ساخت ایالات متحده است، از جمله پوتینهای مارک آلتاما، دستکشها و کولهپشتیهای ضدآب مارک کمل بک، جورابهای مارک پیکت هاسیری میلز، چادرهای مارک یورکا، تیشرتهای مارک سافه و چراغ قوههای مارک سرفایر. در گوشه دیگری از این گزارش آمده که یکی از فروشندگان هم گفته است: هر کس این محصولات ارتش آمریکا را خریداری میکند، بسیار راضی است زیرا آنها دارای کیفیت بسیاربالا و قیمت بسیار مناسبی هستند.
غنائم جنگی بازار گمرک
براساس این گزارش، مدارک دولتی نشان میدهد که تمام این شرکتهای آمریکایی از سال ۲۰۰۳ تا همین اواخر یعنی سال ۲۰۱۳ میلادی، دارای قراردادهایی با وزارت دفاع آمریکا بودهاند. به نظر میرسد که برخی از کالاهای قدیمیتر احتمالا بخشی از میلیاردها دلار تجهیزاتی بودهاند که ارتش آمریکا هنگام خروج از عراق، آنها را پشت سر خود باقی گذاشته است ولی تولیدات تازهتر شاید اقلامی هستند که ارتش آمریکا در حال خروج از افغانستان بر جای میگذارد. فروشندگان میگویند که دارای عرضهکنندگانی در کشورهای عراق، افغانستان و کویت هستند. یکی از فروشندگان میگوید برخی از این اقلام بخشی از غنایم جنگی بودهاند که بهوسیله ستیزهجویان در افغانستان تصرف شده و به داخل ایران آورده شدهاند. او میگوید: برخی از طرفها در افغانستان مانند طالبان، محمولهها را تصرف میکنند و به فروش آن اقلام میپردازند.
شرح میدان
گمرک دیروزین حالا شده رازی. منطقه ۱۱شهرداری تهران این میدان را در دل خود جای داده و این میدان چندین بورس کالایی پایتخت را پذیرا شده است. میدانی که در جهت شمالی-جنوبی با خیابان کارگر، در جهت شرق با خیابان مولوی و در جهت غرب با خیابان هلال احمر و خیابان رباطکریم ارتباط دارد. میدانی که یکی از شلوغترین میدانهای تهران هم هست و به واسطه دربرگیری چندین بورس کالایی به یکی از پر رفت و آمدترین میدانهای تهران تبدیل شده است. اگر بخواهیم نمایی از این میدان را توصیف کنیم باید به جمعیت موتورسواران این میدان اشاره کنیم. البته حضور موتورفروشها در این میدان هم مزید بر علت شده تا صدای گاز موتورهای جورواجور در این میدان تمامی نداشته باشد.
به لحاظ معماری اگر بخواهیم چیزی بگوییم باید به بافت سنتی و خیلی قدیمی ساختمانهای این میدان بهویژه در خیابان مولوی اشاره کنیم. مغازهها در این خیابان اغلب یک طبقهای هستند. هرچند تعدادی پاساژ هم در این میدان احداث شده که همگی به موتور و لوازم یدکی مربوط به همین وسیله دوچرخ اختصاص دارند. مرکز خرید قابلتوجهی که عموم احتیاجات مردم را رفع کند در این میدان به چشم نمیخورد. انتهای خیابان مولوی میرسد به بورس عمدهفروشهای موادغذایی. بهطورکلی بافت تغییرنیافتهای به لحاظ ساختمانی را در این حوالی شاهد هستیم. مردمان ساکن در این اطراف هم در زمره طبقه متوسط قرار میگیرند. این مدعا را میتوان با نگاهی به پوشش مردم و چهرههای اغلب ناشادابشان فهمید.
حریمی برای عابران نیست
دور میدان رازی و از ورودی خیابان قلمستان تا سر خیابان کارگر جنوبی را که قدمزنان طی کنید کافی است که کمی حواستانتان را جمع نکرده باشید تا با تعمیرکارانی برخورد کنید که کف خیابان موتورها را تعمیر میکنند. روغن و گریس و رنگ و غیره هم کف خیابان ولو است. پیادهرو با وجود این کاسبان دیگر جایی برای عابران ندارد و تعمیرکاران به عابران به چشم متجاوزانی نگاه میکنند که به حریمشان تجاوز کردهاند! اتحادیه موتور و دوچرخه مدعی است که چندین بار بابت این اوضاع اقداماتی انجام داده و کماکان انجام خواهد داد اما آنچه هنوز به وضوح به چشم میخورد، پیادهرو سیاهشده از تعمیر موتور و غیره در مکانی است که نام بردیم. بیش از هزار فروشگاه مربوط به موتورسیکلت، لوازم یدکی و تعمیرگاه این وسایل در اطراف میدان رازی و خیابان مولوی دیده میشود.
چندین پاساژ هم در خیابان مولوی مجموعهای از فروشگاهها را در خود جای دادهاند. پاساژ بهمن از مشهورترین آنهاست؛ پاساژی که چند سال پیش بازسازی اساسی شده و از جمله پاساژهای تر و تمیز این خیابان به شمار میرود. به لحاظ اشتغالزایی این صنف باید این نکته را اضافه کنیم که در هر فروشگاه حداقل سهنفر مشغول به کار هستند که این خود حکایت از اشتغالزایی بالای این صنف دارد. صنفی که در حوزه موتورسیکلت هنوز تولیدکنندههای فعالی دارد و کارخانههایی در این زمینه فعال هستند. همین امر موجب شده صنف موتورسیکلت در میان سایر صنوف از اعتبار بالایی برخوردار باشد و تاجران زیادی در این بازار مشغول به کار باشند.
***
بازار بزرگ استانبول
بازار بزرگ استانبول یا بازار فاتح یکی از بزرگترین و قدیمیترین بازارهای سرپوشیده جهان است. این بازار 61 راسته سرپوشیده دارد و 3 هزار مغازه یا حجره در آن واقع شدهاند. نیازی به گفتن نیست که در این 3 هزار مغازه هر چیزی که فکرش را بکنید به فروش میرسد. ساعت کاری این بازار از 5 صبح تا 9 شب است. پوشاک، لوازم خانگی، سبزیجات، میوهجات و انواع ادویهجات در این بازار به فروش میرسد.
تنوع کالایی این بازار و توجهی که دولت ترکیه به گسترش صنعت گردشگری دارد، موجب شده این بازار جذابیتهای زیادی برای جذب گردشگران داشته باشد؛ هم به لحاظ کالایی و عرضه محصولات سنتی و هم به لحاظ سازهای و معماری سنتیاش. در واقع عوامل نامبرده موجب شده در طول روز بین 250هزار تا 400هزار نفر از این بازار بازدید کنند. تا جایی که در سال 2014 این بازار بهعنوان پربازدیدترین مکان دنیا شناخته شده، زیرا که دارای بیش از 91 میلیون و 250هزار نفر بازدیدکننده در طول سال است.
***
هزینههای رهن و اجاره
هزینههای رهن و اجاره مغازه در حوالی میدان رازی متنوع و متفاوت است. بسته به اینکه در کدام خیابان و در چه صنفی بخواهید فعالیت کنید، باید هزینههای گوناگونی در نظر بگیرید. مثلاً در خیابان هلال احمر که بورس موتورفروشها به شمار میرود میزان هزینهای که باید بپردازید با خیابان مولوی متفاوت است. خیابان قلمستان هم داستانی اینچنینی دارد. از طرفی اگر بر خیابان را بهعنوان محل مغازه خود در نظر بگیرید باز هزینهای که میپردازید با هزینهای که باید برای اجاره و رهن مغازه در پاساژها بپردازید، فرق میکند. حتی در خیابان مولوی هزینههای احتمالی در راسته لوازم یدکیفروشها با سایر نقاط متفاوت است. ارزانترین قیمت مربوط به پاساژهایی است که مغازههای لوازم یدکیفروشها را در خود جای دادهاند. در این پاساژها اجارهها بین یک تا یک و نیم میلیون تومان است. در این پاساژها متراژ مغازهها بین 12 تا 20متر است.
بر خیابان مولوی اما قیمتها داستان دیگری دارد. هزینههای مربوط به اجاره گاه تا 4 و حتی 5 میلیون تومان هم بالا میرود. باز هم بسته به اینکه دقیقا کجای میدان رازی واقع باشد و چقدر با مرکز بورس فاصله داشته باشد، هزینهها روی دیگری به خود میبیند. در خیابان قلمستان هم هزینهها تقریباً صورتی اینچنین دارد و برای اجاره باید تا 6میلیون تومان درنظر بگیرید. در خیابان هلال احمر هم با مغازههای کوچک و جمعو جورش که از در و دیوارشان موتور میبارد، هزینههایی مشابه ارقام درج شده دریافت میشود.
***
داستان مجسمه
کافی است که یک مجسمه در وسط یک میدان قرار بگیرد تا بهراحتی بشود نماد ماندگار آن میدان. از خیابان کارگر جنوبی تا میدان رازی هر چه میدان هست، نمادی دارند و مجسمهای و غیره. میدان پاستور با پرندهها و فوارههای همیشه پرآبش، میدان قزوین و دروازه قدیمش، میدان حر با آن قهرمان درافتاده با اژدهای نفسش و دست آخر میدان رازی با آقای رازی که نام و نشان درخشانی در تاریخ این مملکت به همزده است. مهمتر اینکه تندیس زکریای رازی نخستین مجسمهای است که بعد از انقلاب 57 در ایران و در این میدان نصب شد. سازنده این مجسمه استاد علی قهاری کرمانی، مجسمهساز مشهور معاصر است. این رازی همان محمد بن رازی کاشف الکل و جوهر گوگرد است که در سال 251 هجری قمری در ری متولد شد. رازی نویسنده کتابهای بسیاری در زمینه طب و فیزیک ، شیمی و فلسفه است. رازی در سال 313 هجری قمری در ری درگذشت.
***
روی بازار
در حال حاضر اعضای صنف موتورسیکلت در محدوده میدان رازی یا همان گمرک سابق حضور دارند. خیابان مولوی و هلالاحمر از جمله مهمترین خیابانهایی هستند که فعالان صنف موتور در آنها فعالیت میکنند. البته ابتدای خیابان کارگر جنوبی از سمت میدان رازی و خیابان 17شهریور هم از جمله مکانهایی هستند که محل فعالیت اعضای صنف موتورسیکلت هستند. دوچرخهایها البته خیابانی را به طور کامل قرق کردهاند؛ خیابانی به نام قلمستان. صنفی که حدودا 1800 واحد صنفی دارد تقریبا در این محدودههای نامبرده پخش است و البته به ندرت فروشگاههایی هم در سطح شهر و بهصورت پراکنده دارد.
البته این جاگیری واحدهای صنفی دوچرخه و موتور در این مکانهایی که نام بردیم به این معنا نیست که از ابتدای شکلگیری چنین صنفی تاکنون مکانشان همینجا بوده است. خیابانهایی چون ناصرخسرو، فردوسی و 15خرداد در ابتدا میزبان چندین فروشگاهی بودهاند که ابتدا به ساکن آغازگر این صنف بودهاند. به گفته یکی از پیشکسوتان صنف دوچرخه در آن زمان تنها چند نفر به کار اشتغال داشتند. اما قلمستان از قدیم بازار دوچرخه بوده. قبل از انقلاب هم بوده ولی کم بوده و دو سه مغازه بیشتر نبوده است و بیشتر بازار الوار و چوب بوده؛ چوبفروشی و نردبانفروشی بود و گاراژهای انبار و فروش چوب و رفتهرفته دوچرخهایها وارد شدند.
مرکز بورس دوچرخه در تهران
وقتی حرف از دوچرخه باشد ناخودآگاه سراغ بازارش میرویم. اینکه اگر کسی بخواهد دوچرخهای بخرد، به کجا باید مراجعه کند؟ چه هزینهای باید بپردازد و دوچرخه چه بازاری در ایران دارد؟ قلمستان نام خیابانی در میدان رازی تهران است که به مرکز بورس دوچرخه مشهور است. در این خیابان بیش از 400 فروشگاه دوچرخه واقع شده است. فروشگاههایی که هم بر خیابان واقع شدهاند و هم اینکه در پاساژها قرار گرفتهاند. فروشگاههایی که طی چند سال اخیر از تعدادشان کم هم شده است، زیرا که به قول کسبه بازار دیگر برایشان نمیصرفد که در این کار بمانند و کاسبی را رها کردهاند.