واقعیتی که وجود دارد این است که درحالحاضر اقتصاد کشورمان یک اقتصاد تکمحصولی صرف نیست، ولی در اینکه عمدتا به نفت و گاز وابسته هستیم هم شکی نباید کرد. تولیدات داخلی خودرو، قالی، جواهرات و اندکی هم صنایع دستی که بهصورت صادرات چمدانی انجام میشود درحال نضج است. برنامهریزی و بها دادن به این حوزهها میتواند به روند اقتصادی کشور کمک بسیاری کند.
به هرجهت، اگر مدیران کشور امنیت را برای سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی افزایش دهند، در این زمینه بسترسازی کرده و سود حداقلی را برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی تضمین کنند، تصور میکنم میتوان امید داشت که در کوتاهمدت به رشد اقتصادی مطلوب و موردنظر خود دست خواهیم یافت. واقعیتی که وجود دارد این است که متاسفانه امروزه شاهد ولخرجیها، دلهدزدیها، آقازادهبازیها و از همه مهمتر، رانتخواریها در حوزههای مختلف اقتصادی هستیم و این عوامل را میتوان از موانع جدی در جهت رشد اقتصادی دانست و به راحتی میتواند توسعه فرهنگی و حتی رفاه اجتماعی و فلاح عرفانی را نیز دربرگیرد. باید هرچه سریعتر به آن رسیدگی شود.
اگر چنین باشد، تنها راه برونرفت از این وضعیت بهکارگیری سیاستهایی از سوی مسئولان ذیربط در جهت جلوگیری از موانع مذکور است و انتظارمان این است که مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر هرچه سریعتر از طریق به کارگیری برنامه ریزیها و اقدامات ساختاری و رفتاری، اینگونه مشکلات را تا جایی که ممکن است به حداقل برسانند و حتی از بین ببرند. با توجه به شرایط موجود تدوین چنین سیاستهایی کار سختی است ولی نشدنی نیست. باید میدان برای مدیران متخصص متعهد فراهم شود و افراد لایق و شایسته روی کار بیایند و شایستهسالاری بر همه حوزههای کشور حاکم شود.
* جامعه شناس