تولید تکنولوژی در کشور اصل مهمی است که اگر دانشجویان در دانشگاه ها به درستی و تحت نظر اساتید مجرب و متخصص تعلیم دیده باشند، به یقین می توانند در زمینه تولید تکنولوژی های مورد نیاز برای صنایع اثرگذار باشند و در این حوزه به صنایع کمک کنند.
اما متأسفانه اساتید کشور اساتید آکادمیک هستند. یعنی به هیچ وجه کار عملی انجام نداده اند و صرفاً با آموختن یک سری مباحث تئوری، حتی تا مدرک دکترا پیش رفته اند و همان مباحث را هم در دانشگاه ها به دانشجویان انتقال می دهند؛ بدون اینکه نیازهای صنعت را در حال حاضر بشناسند.
به همین دلیل است که امروزه متأسفانه قشر تحصیلکرده نمی توانند کمکی به صنایع بکنند و تنها گروه بسیار کمی از آنها هستند که حال به علت علاقه یا شانسی که داشته اند و در حین تحصیل، در کارخانجات هم مشغول به کار شده اند، می توانند در این بخش اثرگذار عمل کنند.
اما به طور کلی دانشگاه ها در این بخش ضعف بسیاری دارند و فاصله صنعت و دانشگاه از هم بسیار زیاد است. حتی یکی از عوامل اینکه فضای کسب و کار در کشور ما مناسب نیست، ناشی از همین نقص به عنوان یکی از پایه های اساسی است.
بر همین اساس، این مسئله باید به صورت بنیادی حل شود و دانشگاه ها در این زمینه رسالت مهمی بر عهده دارند. درواقع اساتیدی که در دانشگاه ها به عنوان مدرس تدریس می کنند، حداقل باید بعد از گذراندن مقطع فوق لیسانس در رشته تخصصی خود، چهار سال در یک کارخانه در آن رشته تخصصی مشغول به کار شوند و ضمن انجام فعالیت عملیاتی در آن کارخانه، در آن رشته خاص اقدام به طی مدارج عالی و گرفتن مدرک دکترا جهت تدریس در دانشگاه کنند.
درواقع استاد دانشگاه یا استادیار حتماً باید در مجموعه های صنعتی کار عملیاتی انجام داده و از علم روز آگاهی داشته باشند تا بتوانند در دانشگاه ها تدریس کنند. در این صورت می توانند دانشجویان خوب و باسوادی تعلیم دهند. ضمن اینکه دولت باید برای دانشجویان این موضوع را اجباری کند که در حین تحصیل، حداقل یک ترم عملیاتی چه در بخش کشاورزی، صنعتی یا هر صنعت دیگری در کارخانه ها سپری کنند.
امروزه یکی از مسائلی که موجب شده از تولید تکنولوژی های روز دور شویم و فاصله بگیریم، روی کار آمدن مدیران نالایق در بخش های مختلف است که به واردات تکنولوژی از کشورهای دیگر افتخار می کنند و حتی همین مدیران را به جهت وارد کردن تکنولوژی، به عنوان مدیران موفق می شناسند.
در چنین شرایطی وقتی تکنولوژی از کشورهای دیگر وارد می شود، درصورت بروز یک مشکل یا خرابی در این دستگاه ها و تجهیزات وارداتی، باید از کشورهای خارجی نیروی انسانی هم برای تعمیر وارد کنند.
اما واقعیت آن است که تا زمانی که خودمان صاحب تکنولوژی نشویم، صنعت ما با این ضعف ها دست به گریبان است و همچنان این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد و کشور ما هیچ گاه نه صنعتی و نه کشاورزی نخواهد شد. به همین دلیل ما باید بیش از اینکه بر واردات تکنولوژی تمرکز کنیم، باید بر تولید تکنولوژی تکیه کنیم.
آنچه مسلم است اینکه قشر تحصیلکرده هم می توانند در این مسیر نقش بسیار مثبتی ایفا کنند. اما هم اکنون شاهد بیکاری گسترده در بین جوانان فارغ التحصیل هستیم که یکی از عمده ترین دلایل آن رکود حاکم بر اقتصاد کشور است.
از طرف دیگر وقتی یک فرد تحصیلکرده از دانشگاه فارغ التحصیل می شود و مشاهده می کند که فردی بدون داشتن تحصیلات دانشگاهی، در کارهای دلالی یا صنایعی مثل ساخت و ساز بسیار موفق عمل کرده و دارای وضعیت مالی بسیار خوبی است، متأسفانه سرخورده می شود از اینکه او باید با حقوق و درآمد ناچیزی در یک کارخانه مشغول به کار شود.
از همین رو به جای اینکه قشر تحصیلکرده دانشگاهی تمایلی به فعالیت در زمینه هایی مثل تولید تکنولوژی ها و فناوری های مورد نیاز داشته باشند و تخصص خود را در رشته های خاص ارائه دهند، به انجام کارهای دلالی برای کسب درآمد بیشتر گرایش پیدا می کنند و این همان چالشی است که در حال حاضر، قشر تحصیلکرده را از فعالیت در حوزه تولید تکنولوژی و کمک کردن به صنایع کشور بازداشته است.
کارشناس و فعال اقتصادی