مناطق ویژه اقتصادی که به طور اختصاری SEZ نامیده میشوند (special economic zones)، از دوران باستان وجود داشتهاند. یکی از نخستین و مشهورترین مناطق تجاری ویژه در جهان در فنیقیه باستان تاسیس شده بود. در طول سالهای گذشته، بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه برای گسترش ظرفیتهای تجاری خود، به تاسیس مناطق ویژه تجاری روی آوردهاند. برخی از کشورها به دلیل انتخابهای صحیح و طی کردن مسیری مناسب، موفقتر و برخی ناموفق ظاهر شدهاند. در بین کشورهای موفق، نامهایی چون: چین، روسیه، لهستان، هند و فیلیپین دیده میشود.
هند
سیاستهای گسترش مناطق ویژه اقتصادی در هند از اوایل سال 2000 میلادی به طور جدی مورد توجه دولت قرار گرفت. یکی از مهمترین دلایل توجه به این مناطق، گسترش روابط بینالملل و توسعه صادرات بود. بر این اساس مصوبات هجدهگانه مجلس هندوستان، برای حمایت از این طرح به تصویب رسیدو مناطقی مثل سورات، چنای، کاندلا، کوچین، کاکینادا و... به طور رسمی، بهعنوان مناطق ویژه اقتصادی معرفی شدند. در این میان نقش و عملکرد دولت هند در توسعه و ایجاد ظرفیتهای مناسب اقتصادی، در این مناطق قابل توجه است. قوانین حذف موانع مالیاتی و افزایش آزادی عمل در بخشخصوصی که از سال 2006 و با اعتبار 10 ساله تعیین شدهاند، زمینه را فراهم کردهاند تا بسیاری از سازمانها و تولیدکنندگان بخشخصوصی، به فعالیت در مناطق ویژه اقتصادی روی خوش نشان دهند.
چین
روند توسعه اقتصادی در چین از سال 1978 و با باز شدن درهای این کشور به سوی اقتصاد جهانی، آغاز شد. درواقع همزمان با ادغام چین در بازارهای تجارت جهانی و در اوایل دهه 80 میلادی، لزوم توجه به داشتن مناطق ویژه اقتصادی بیش از پیش حس شد. رویکرد چین در ایجاد مناطق ویژه اقتصادی از همان ابتدا، جذب سرمایههای بخشخصوصی و خارجی بود. چین از نخستین کشورهای منطقه محسوب میشود که پس از پایان جنگ جهانی دوم، به مناطق ویژه اقتصادی توجه کرده است. این توجه، در وهله نخست با ایجاد چهار منطقه تجاری ویژه در جنوب شرقی چین آغاز شد و بعدها گستردگی بیشتری یافت .
اما فارغ از مزایای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در چین، دولت با مشکلاتی در این مناطق مواجه است که قابل چشمپوشی نیستند. از سال 2000 تاکنون، هجوم نیروی کار به مناطق ویژه اقتصادی به مشکلی بزرگ برای دولت چین تبدیل شده است. وجود فسادهای مالی و اخلاقی در این مناطق، بارها مشکل ساز بوده و حتی در سال 2002 منجر به درگیری بین نیروهای امنیتی و کارگران مهاجر در این مناطق شده است. مشکلات زیستمحیطی نیز از دیگر مسائل این مناطق در چین است.
لهستان
مناطق ویژه اقتصادی در لهستان، از سال 1995 ایجاد شدند و در سالهای بعدی توسعه و رونق پیدا کردند. از مهمترین مزایای مناطق ویژه تجاری در لهستان، به روز بودن قوانین و وجود تبصرههای متعدد برای تسهیل فعالیت تجاری در این کشور است. برای مثال طبق یک قانون جدید، شرکتهایی که از سال 2003، فعالیت خود را در مناطق ویژه آغاز کردهاند از امتیازات مالیاتی بیشتری بهره میبرند. گرچه به طور کلی، معافیتهای مالیاتی جزو لاینفک فعالیت در این منطقه هستند. وجود زمینهای مناسب و زیرساختهای مناسب توسعه در بخشهایی که بهعنوان مناطق ویژه طبقهبندی شدهاند، پلی شدهاند تا رونق این مناطق روزبه روز افزایش یابد.
آفریقا
کشورهای آفریقایی پتانسیل خوبی برای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی دارند. این همان نکتهای است که دولت چین از سال 2006 مورد توجه قرار داده و با طرحی تحت عنوان «توسعه مرزهای تجاری مشترک»، در تلاش است روابط تجاری خود را با کشورهای آفریقایی گسترش داده و در طرحهای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، مشارکتی پر سود داشته باشد. از سال 2011 مناطق مختلفی در آفریقا به طور خاص، مورد توجه چین بودهاند اما به نظر میرسد این توجه برای آفریقایی تبارها، تبعات مثبتی نداشته است. هجوم کالاهای چینی ارزان قیمت به منطقه، آسیب قابل توجهی به صنعت محلی وارد کرده است. اتحادیههای کارگری در زامبیا، چین را به فلج کردن اقتصاد کشور متهم کردهاند. در اتیوپی مشارکت گسترده چین در بخش پوشاک و کفش، اعتراض صدها کارگر را برانگیخته و آفریقای جنوبی نیز دچار مشکلاتی با واردات از چین شده است.
اما چرا طرح اولیه مشارکت با چین برای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی تا این حد ضعیف و شکست خورده از کاردرآمده؟ پاسخ، شاید به سود سرشار چین و فشار مضاعف بر اقتصاد ضعیف دولتهای آفریقایی بازگردد. سرمایهگذاری مشترک برای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و جذب بازارهای بینالملل به طور بالقوه سرشار از سود دو جانبه است اما آنچه این معامله را دچار چالش میکند، واردات بیرویه و ارزان چینی در مناطق ویژه اقتصادی و بیانگیزگی فعالان بخش خصوصی در کشورهای آفریقایی است.