پس از رکوردشکنیهای بازار در اوایل هفته گذشته به مدد اخبار مثبت مخابره شده از لوزان ، بازار در اواخر هفته گذشته چندان رمقی برای حرکت رو به جلو از خود نشان نداد. این بیرمقی بازار در هفته جاری نیز ادامهدار بود و سبب شد روز گذشته با ثبت معاملات در محدودههای قیمتی پایینتر از روز گذشته، نماگر بورس را نزدیک به 1240واحد به عقب براند و آن را در ایستگاه 68800 واحدی متوقف کند. معاملات سنگین در قیمتهای منفی گروه بانکی در عقبگرد 1240 واحدی شاخص نقش بسزایی داشت. گروه بانکی که در روزهای اخیر به سرکردگی بانک صادرات بهعنوان لیدر بازار معرفی میشوند، روز گذشته در نیمه نخست بازار با فشار شدید فروشندگان مواجه بودند تا جایی که بسیاری از نمادهای فعال این گروه مزه صفنشینی فروشندگان در آستانه قیمتی پایین را تجربه کردند.
در اواسط بازار قریب به 75 میلیون از سهام پربینندهترین نماد این گروه یعنی بانک صادرات در حداقل قیمتی یعنی در 1002 ریال با هجمه فروشندگان در صف مواجه شد. در دیگر سهام مطرح این گروه نیز سهامداران بانک ملت، قریب به 16 میلیون از سهام این بانک را در قیمت 2558 ریال برای فروش در صف قرار داده بودند. نظیر چنین صفنشینیهایی در آستانه قیمت حداقل روز در بسیاری از دیگر نمادهای مطرح بازار نظیر خودرو، خساپا، خپارس، خبهمن، پترول، تاپیکو، فاذر، رمپنا، ثباغ و بسیاری از نمادهای دیگر با شدت و ضعف متفاوت قابل مشاهده بود. اما در ادامه دوم بازار بسیاری از این صفهای فروش جمعآوری شدند.
اما دو نماد مطرح در گروه پر رمز و راز نفتی یعنی شتران و شپنا وضعیت را بهگونهای دیگر برای فعالان بازار روایت میکردند. سهام این گروه در لحظات پایانی سال قبل با اصرار سازمان بورس برای بازگشایی و با ارائه گزارشاتی همراه با سناریوسازیهای مختلف، بعد از توقف حدود 7 ماه، به بازار بازگشتند. بازگشتی که در وهله نخست با فشار فروشندگان و با افت قیمتی حدود 50 درصدی آنها همراه بود. اما دیری نگذشت که در لحظات پایانی بازار در همان روز بازگشایی تمامی این صفوف فروش جمعآوری شدند و از روز بعد از آن گو اینکه انقلابی در آن صنعت رخ داده باشد نمادهای این گروه مورد استقبال شدید قرار گرفتند تا جایی که پر ماجراترین نماد این گروه یعنی شتران تاکنون با رشد قیمتی خیرهکننده نزدیک به 100 درصدی همراه بوده است.
روز گذشته نیز در نماد این شرکت پس از جابهجایی 13.8 میلیون سهم همچنان برای خرید حدود 8میلیون دیگر از سهام این شرکت در آستانه قیمتی مثبت کامل متقاضی وجود داشت. دیگر سهام پراستقبال این گروه یعنی شپنا که از روز بازگشایی با استقبال شدید خریداران و عرضه محدود فروشندگان تاکنون یک مرتبه و آن هم یکشنبه هفته گذشته مشمول قانون رفع گره معاملاتی و با ادامه استقبال خریداران با رشد قیمتی 12 درصدی مواجه شده بود، همچنان با تجمع خریداران در صف همراه است و دارندگان این سهم به انتظار اجرای مجدد قانون رفع گره برای این سهم در روزهای آتی هستند. تازه وارد تحریم شده نیز از ابتدای این هفته و با حمایت قاطع سهامدار عمده سناریوهای تحریمکنندگان را نقش بر آب کرد.
شرکت فولاد هرمزگان که در آخرین روز کاری هفته گذشته برای نخستین بار در فرابورس با قیمت 120 تومان عرضه شد، دو روز نخست این هفته را با صف خرید 200 میلیونی به پایان رساند. سهامی که ورودش انتقاد برخی فعالان بازار را به دنبال داشت و ورود این سهم و دیگر سهم عرضه اولیه یعنی سخوز و همچنین مقدمهچینی سازمان برای عرضه اولیه چندین شرکت جدید را باعث و بانی ریزش بازار در این هفته عنوان میکنند.
اما به راستی مقصر کیست؟ آیا تحریمکنندگان و افرادی که به برنامه سازمان مبنی بر عرضه اولیه سهام جدید برای کنترل هیجانات بازار خرده میگیرند به این امر اعتقاد ندارند که هنوز اتفاق خاصی در واقعیت رخ نداده است؟ به زعم بسیاری از کارشناسان اقتصادی حتی اگر امروز تمامی تحریمها لغو شوند، احیای اقتصاد ایران قریب به دو سال به طول میانجامد. بازار ایران سال 92 را صرفا بر بال امیدواری و خوشبینی و با تزریق منابع زیاد با انگیزههای مختلف، رشد خیرهکنندهای را تجربه کرد. امیدواری که تنها یکسال دوام داشت و در نهایت پس از رویت حال ناخوش اقتصاد از جانب بسیاری از فعالان بازار، دیگر توجیهی برای قیمتهای رشد کرده وجود نداشت و همین امر سبب شد سال 93، بازار برای همخوانی بیشتر با واقعیات، کاهش قیمت سهام را در پیش گرفت.
اما اکنون و در سال جدید امیدواریها با امضای تفاهمنامه سیاسی در لوزان بار دیگر شعلهور شد و چه بسا بهتر باشد اکنون این شعله را در آتشدان منطق قرار داده و با واقع بینی بیشتر در بازار حرکت کنیم. رشد آرام و مداوم بازار برای سلامت بلندمدت بازار بهتر است. اگر تنها به واسطه هیجان ناشی از صفهای میلیونی به دنبال بازگشت اعتماد به بازار باشیم همان بهتر که اعتمادی به بازار شکل نگیرد. دیوار اعتمادی که مبتنی بر واقعیت نباشد خیلی زود فرومیریزد. اما اگر تقاضای ایجاد شده در بازار واقعی باشد نهتنها نباید از هیچ عرضهای هراسان بود بلکه باید از آن بهعنوان فرصتی برای ورود و تقویت حضور در بازار بهره برد.
پر واضح و مبرهن است بازاری که با 130 میلیارد تومان (مجموع ارزش معاملات عرضههای سخوز و هرمز) رنگ خود را عوض کند قابل اعتماد نیست. شکلگیری اعتماد نباید مبتنی بر تجمع خریداران در صفهای میلیونی باشد بلکه باید مبتنی بر واقعیات اقتصادی باشد. بنابراین نخستین گزارشهای شرکتها در سال جدید برای بررسی واقعیات درون شرکتها و تقویت با تضعیف اعتماد به بازار بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
* کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه