با وجود اینکه مسئولان اجرایی پروژه عظیم 550هزار هکتاری احیای اراضی کشاورزی خوزستان و ایلام و مسئولان وزارت جهاد کشاورزی اصرار براین دارند که عملیات اجرایی این طرح تا اوایل سال96 به اتمام خواهد رسید که کمی بعید و دور از ذهن به نظر میرسد اما اگر فرض را براین بگذاریم که این پروژه در موعد مقرر به اتمام برسد مسائلی را باید در نظر گرفت که جهت یادآوری و اتخاذ راهکارهای مشخص برای ادامه و تکمیل طرح خالی از لطف نیست .
نکته اول در خصوص تشکلهای بهرهبردار این طرح است که بنا بر اذعان مسئولان اجرایی و پیمانکاران منطقه یکی از مشکلات اصلی و اساسی طرح است که تاکنون حل نشده باقی مانده و همچنانکه برخی از بخشهای این پروژه اجرایی و واگذار شده تشکلهای بهرهبرداری که وظیفه مراقبت از شبکه و هماهنگی و تنظیم عملیات بهرهبرداری را به عهده دارد مشخص نشدهاند.
مسئله بعدی درخصوص نارضایتی 40 درصدی کشاورزانی است که این پروژه در زمینهای آنها اجرایی و واگذار شده و به دلیل جابهجایی زمینها در عملیات یکپارچهسازی و هندسیسازی قطعات از یکسو و مشکلات نبود تشکل بهرهبردار و آبرسانی به موقع به کشاورزان از سوی دیگر این عامل به وجود آمده است.
نکته سوم درخصوص نارضایتی برخی از پیمانکاران پروژه است که اعتقاد دارند با نبود تشکلهای بهرهبردار و آموزشهای ترویجی در جهت استفاده درست از امکانات مهیا شده در مزارعی که عملیات یکپارچهسازی و واگذاری روی آنها صورت گرفته باید بخشی از زمان کار خود را صرف تعمیر و نگهداری شبکههای تحویل داده شده کنند.
مسئله چهارم که بسیار اهمیت دارد درخصوص صنایع تبدیلی و وابسته در کنار انجام طرح اصلی پروژه است که با وجود حجم بالا وسرعت شتابان اجرای پروژه این نیاز در کنار طرح اصلی احیا شدیدا احساس میشود.
نکته پنجم در رابطه با مسائل آموزشی و ترویجی در کنار واگذاری بخشهای آماده تحویل است که باید بهصورت جدی در دستور کار قرار گیرد. نکته دیگر در باب مسائل مربوط به عملیات بهزراعی و تهیه الگوی کشت مناسب اصلاع بذر و بالابردن راندمان در واحد سطح است که باید درخصوص این مسئله هم فکری صورت گیرد.
نکته هفتم هم در رابطه با مسائل مربوط به بازار فروش محصولات پس از اتمام طرح است که امروزه حتی در مسائل مربوط به برنج، لبنیات، گندم و حتی برخی دیگر از محصولات کشاورزی همچنان بازار فروش و مسئله تامین درآمدی کشاورزان در هالهای از ابهام قرار دارد.نکته بعدی نیز در باب کیفیت محصولات تولیدی است که اگر بنا بر این باشد که محصولی را در سطح بازارهای داخلی تولید کنیم و توان صادرات و رقابت با کالای خارجی را نداشته باشیم همان بهتر که تولید نکنیم و منابعمان را در جایی خرج کنیم که از مزیتهای نسبی در آن بخش یا محصول برخورداریم و بدون اما و اگر محصولمان خریدار دارد.
البته با وجود این تذکرات که درخصوص این طرح ارائه شد از چند نکته مثبت نیز نباید غافل بود. نکته اول در باب عظمت و بزرگی حجم عملیات اجرایی پروژه است که در بخش کشاورزی در سالهای اخیر کمنظیر یا حتی بینظیر به نظر میرسد. نکته دوم در خصوص سرعت اجرای طرح است که با وجود اعطای اعتبارات در سال جاری از یک رشد شتابان و منحصربهفرد برخوردار بوده است.
نکته سوم این است که پیمانکاران این طرح تنها به اندازه یک فصل زراعی فرصت دارند تا عملیات ذکر شده را روی زمین انجام و زمین آماده کشت را به کشاورزان تحویل دهند و این مسئله خود از هدررفت منابع تا حد زیادی جلوگیری میکند.
نکته مثبت دیگر توجه به بخش کشاورزی در این طرح است که میتواند زمینهساز امنیت غذایی کشور و گامی مهم در خودکفایی محصولات استراتژیک باشد. نکته آخر در خصوص قابلیت اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم این طرح است که میتواند در شرایط فعلی کشور گرهای از کلاف سردرگم بیکاری باز کند که یکی از مزایای اصلی این طرح به شمار میرود.
البته درخصوص این طرح نکات و موضوعات مشابه و از این دست بسیار میتوان ذکر کرد که در این مجال به همین مقدار بسنده کردیم. امید آنکه مسائل و موضوعات جانبی طرح نیز بهخوبی در نظر گرفته شود تا اینگونه نباشد که طرحی اجرا کنیم تا طرحی اجرا کرده باشیم، بلکه با هدفی مشخص و برنامهریزی دقیق گامی در جهت بهبود رفاه افراد جامعه برداریم.