قبل از هر چیز، باید به خاطر داشته باشیم که هر شکلی از رابطه سیاسی در بلندمدت، زیرساختهای اقتصادی منطبق با شرایط خود را پدید میآورد. شیوهای از تعامل شرکتهای اروپایی و آمریکایی با ایران که در سالهای اخیر از موضع نابرابر و دوگانه اقتصادی شکل گرفته بود، تا حد زیادی ناشی از ساختارقبلی بود. منظور از موضع دوگانه این است که از یکسو شرکتهای غربی خود را به حضور دربازار ایران بیعلاقه نشان میدادند و از سوی دیگر با بهکارگیری واسطههای مختلف، حضوردر این بازار را به شکلی جدی تعقیب میکردند.
موضع نابرابر هم به این معنا است که هنگام تعاملات اقتصادی با ایران، به جای اینکه به شکل رایج بر سر جزییات توافقات و تعهدات مذاکره کرده و امتیاز دهند، وانمود میکردند که «صرف حضور در بازار ایران» خود یک امتیاز تلقی میشود. شاید مهمترین محصول این رابطه که به تعبیر حافظ میتوان آن را از نوع«دیدار و پرهیز» دانست، شکلگیری واسطههای متعدد در زنجیره ارزش اقتصادی بوده است. نفوذ این واسطهها و قدرت گرفتن آنها – که عملا امروز آنها را به ذی ضرر اصلی شرایط جدید تبدیل کرده است – چیزی نیست که در کوتاهمدت تغییر کند. بسیاری از این واسطهها در طول سالیان گذشته با هدف تثبیت موقعیت خود، تصویری چنان تیره و کاملا به دور از واقعیت از شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران برای شرکای غربی خود ایجاد کردهاند که مدتها طول میکشد شرکای غربی متوجه شوند واقعیت امروز ایران، چیز دیگری است.
همچنین در کنار عدم حضور بسیاری از شرکتهای بینالمللی در بازار جذاب ایران – که بهنوعی یک باخت اقتصادی برای آنها محسوب میشد و عملا هزینه سنگین اقتصادی بود که غرب برای تحمیل محدودیتهای سیاسی میپرداخت – فرصتی برای حضور گسترده و تثبیت موقعیت برندها و شرکتهای دست دوم و سوم اقتصادی جهان در بازار ایران فراهم شد که طبیعی است امروز، در برابر پذیرش شرایط جدید مقاومت خواهند کرد. به عبارتی در مذاکرههای بزرگ در این مقیاس، همیشه ذینفعانی وجود دارند که بهصورت صریح و صحیح پشت میز مذاکره مینشینند و صحبت میکنند و ذی ضررهایی وجود دارند که شاید به ظاهر دیده نشوند اما تمام تلاش خود را برای کارشکنی و جلوگیری از تغییر وضعیت موجود به کار میگیرند.
بنابراین چه مطلوب ما باشد و چه نباشد زمانی طولانی لازم است تا به تدریج، زیرساختهای اقتصادی و زنجیرههای استراتژیک کسبوکار، شکل جدیدی به خود بگیرند و خود را با چارچوبهای جدید وفق دهند. انتظار هر نوع تغییرات سریع، دور از واقعیت بوده و کسانی که بکوشند چنین انتظاراتی را ایجاد یا القا کنند، عمدا یا سهوا شرایط نارضایتی مردم را در کوتاهمدت و میان مدت فراهم خواهند کرد. مشخصا باید مانند گذشته به دولت و مسئولان اعتماد کنیم و منتظر بمانیم آنها، با اشراف کاملی که بر شرایط دارند و با ملاحظه تمام اصول و چارچوبهای موجود و حفظ همهجانبه منافع ملی، به تدریج هندسه سیاسی- اقتصادی جهان را به سمت شرایطی بهتر برای ایران و ایرانیان تغییر دهند.
مشخصا وضعیتی که امروز در جهان شکل گرفته گامی به سوی عزت و قدرت بیشتر ایران در عرصههای بینالمللی است. دنیای غرب رسما نشان داده برخلاف ادعاهای قبلیشان، آموختهاند ایران قدرتی نیست که از معادلات سیاسی و اقتصادی جهان قابل حذف باشد. این دستاورد کمی برای ما و دولتمان نیست اما باید به خاطر داشته باشیم که در هر تغییری، آنها که تا آن لحظه ذی نفع بوده و دستاوردی داشتهاند، دلواپس و نگران میشوند. این شرایطی بوده که ما در سالهای اخیر به وضوح تجربه کردهایم.
اکنون که ملت و مسئولان ایران، دستاوردهای ارزشمندی را در مذاکرههای خود کسب کرده و گامی دیگر به سوی جایگاه واقعی خود برداشتهاند، طبیعی است که دلواپسان واقعی جدید، باید همه ما باشیم و مراقب باشیم که هیچ ترفندی، چه کوچک نمایی دستاوردهای کسب شده و چه ایجاد انتظارات شتابزده برای تغییرات سریع در کوتاهمدت و میانمدت، دستاوردهای امروزمان را از ما نگیرد.
* کارشناس مدیریت