با کمی دقت در اطرافمان به راحتی میتوانیم سبکهای مختلف زندگی را ببینیم که نشات گرفته از سطح فرهنگی، تحصیلی و تربیتی هر خانواده است. خانواده بهعنوان نخستین و کوچکترین نهاد اجتماعی نقش اساسی در ساخته شدن سبک و شیوه زندگی افراد دارد. خانواده میتواند فضایی را برای افرادش فراهم کند که به راحتی و با خواست خودشان سبک زندگی آیندهشان را بسازند. از سوی دیگر، فرزندان که کوچکترین عضو این نهاد هستند در یک سبک زندگی از پیش تعیینشده متولد میشوند و تا زمانی که بتوانند خودشان خوب را از بد تشخیص دهند، در راستای این سبک زندگی میکنند.
هر خانواده هر چقدر هم که سبک زندگیاش با نسلهای قبل متفاوت باشد باز هم تا حدودی رگههایی از سبک زندگی نسل قبل از خود را در ریشههای زندگیاش دارد. شاید این نشانهها کمرنگ باشند و به مرور طی سالیان و نسلهای مختلف از بین بروند، اما در نهایت نمیتوان تاثیر آنها را در ساخته شدن سبک زندگی نسل نادیده گرفت. هرچند که نسل امروز و جوانهایی که خانوادهدار میشوند تماما سبک زندگیشان را متفاوت از پدران و مادرانشان میسازند، اما باز هم اگر در عمق زندگیشان وارد شوید میبینید که رگههایی از نسل قبل را با خود همراه دارند.
سبک زندگی را عوامل متعددی میسازد که اقتصاد و فرهنگ خانواده از مهمترین آنهاست، اما خارج از این محیط نمیتوان تاثیر سیاست و اجتماع را هم نادیده گرفت.برای مثال خانوادهای از طبقه متوسط که در جامعه شهری زندگی میکند سبک زندگیاش زمین تا آسمان با خانواده متوسط روستایی فرق میکند. هر چند که هر دو در یک حکومت و سیاست زندگی کنند، اما سطح تحصیلات خانواده و شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها سبک زندگیها را متفاوت میکند.
پس میتوان نتیجه گرفت که عوامل زیادی در ساخته شدن سبک زندگی تاثیرگذار است. از سوی دیگر فرهنگ خانوادهها گاهی با زمانه تغییر میکند به این شکل که تغییرات دنیا و جامعه بر نسل جدید اثر میگذارد و آنها نمیخواهند با فرهنگ پدر و مادرشان زندگی کنند این است که سبک زندگی خود را خیلی زود از آنها جدا میکنند و وقتی زندگی خود را تشکیل میدهند کاملا سبکی متفاوت با آنچه در خانه پدر داشتند، میسازند. تنها زندگی کردن که تبش تازگیها میان جوانان چه دختر و چه پسر بالا گرفته ناشی از همین تفاوت فرهنگی و سبک زندگی دو نسل قبل و امروز است.
جوانان نسل قدیم یا اصلا با طرز فکر و زندگی خانوادهشان متفاوت نبودند یا آنقدر سر به راه و مطیع بودند که تحت هر شرایطی تا زمان ازدواج در خانه میماندند، اما امروز این نسل به سختی محیط زندگی با پدرمادر را تاب میآورد. فرار از خانه در سطح خطرناک و جدا زندگی کردن در سطح پایین این فاصله و اختلاف هستند. جوانانی که نمیتوانند مثل نسل قبل خودشان فکر و زندگی کنند یا از کشورشان کوچ میکنند و میروند تا سبکتر و راحتتر زندگیشان را بسازند یا در ایران میمانند و خانهشان را جدا میکنند و تا زمان ازدواج به شیوه خودشان زندگی میکنند. البته باز هم شرایط اقتصادی خانواده در این امر نقش بسیار مهم و کلیدی دارد و فرهنگ خانوادهها شهر به شهر نیز در مورد پذیرش این موضوع متفاوت است.
* نویسنده و روزنامه نگار