یکی از دلایل اصلی افت شاخص بورس، متغیرهای اقتصادی بهخصوص قیمت نفت و کسری بودجه دولت است. کسری بودجه سال آینده بسیار ساختاری و قوی است و به نظر میرسد که این کسری به بالا رفتن نرخ بهره و افزایش نرخ ارز برای جبرای کسری احتمالی بودجه منجر خواهد شد. هرگونه تغییر در این دو فاکتور که بازارهای موازی را تقویت میکنند باعث میشود سرمایهگذاران به جای آنکه با ریسک وارد بازار شوند و مثلا بازدهی 20 درصد را در نظر داشته باشند با کمترین ریسک وارد شبکه بانکی شده و سودهای بالا هم ببرند که همین مسئله به کاهش اقبال سرمایهگذاران به بورس منجر میشود.
بازار بورس حال نگر و گذشتهنگر نیست، بلکه بازاری آیندهنگر است و سرمایهگذاران در بورس با پیشبینی آینده، سرمایهگذاری میکنند. اینکه برخی میگویند فعلا خبری نیست و بازار باید مثبت باشد جمله اشتباهی است چرا که سرمایهگذاران با توجه به روند سود شرکتها در سال 94 وارد بازار میشوند و وقتی سرمایهگذاری سهام میخرد، سود شرکت را هم در چند ماه آینده پیشبینی میکند تا ضرر نکند، بنابراین بورس یک بازار آیندهنگر است. باید برای جبران کسری احتمالی بودجه چاره اندیشی و سپس راهکاری برای کاهش نرخ بهره ارائه شود و اگر اینگونه نباشد بازار بورس کماکان منفی خواهد ماند.
نکته دیگر الزامات ساختاری صنایع است. ما در پالایشگاهها کیفیسازی را مشخص نکردهایم و همچنین نرخ بهره مالکانه و حقوق دولتی و در برخی موارد هم قیمتگذاری دولتی مانند کوره پتروشیمیها ابهام دارند که اینها باعث میشود سرمایهگذاران نتوانند سود شرکتها را پیشبینی کنند و همین امر باعث عدم اطمینان سرمایهگذار و کاهش انگیزه ورود به بازار بورس میشود.
برای رونق بازار، دولت باید در جهت تثبیت سیاستهای بودجهای در مورد شرکتها، قوانین را بهصورت سالانه تغییر ندهد و روندی را پیشبینی کنیم که هر سال قیمتهای جدید نداشته باشیم و اگر هم قیمت جدید باشد باید قابل پیشبینی باشند ضمن آنکه باید اقداماتی که سازمان بورس آغاز کرده هم ادامه یابند.
در بازار سرمایه رسیدن به سود 28 و 30 درصد سخت است اما در خارج از بورس بعضی از موسسات غیرمجاز با دادن نرخهای سود بالا اقدام به جذب سرمایههای مردم میکنند که این موضوع به کاهش انگیزه ورود به بازار سرمایه منجر میشود. وعده سودهای بانکی بالا باعث میشود که این موسسات در درازمدت نتوانند وعدههای خود را عملی کنند که این خود سبب شکست مشتریان بانکی میشود که یک خطر بسیار بزرگ برای اقتصاد است.
در این زمینه هم باید یک بازار اوراق بدهی مناسب را به وجود بیاورند یا بانک مرکزی نرخ جریمه را برای بانکهای بدهکار تا حدودی کاهش دهد تا حالت اضطرار در جذب سپرده از بین رفته و سرمایهها هم بتوانند وارد بازار بورس شوند. نباید در بورس از کاهش شاخص حرف زد چرا که در همه اقتصادهای دنیا وقتی قیمت نفت پایین بیاید شاخص هم کاهش مییابد چون ساختار اقتصادی اینگونه است.
باید قبول کنیم وقتی قیمت نفت پایین میآید کاهش سود درآمد و بودجههای عمرانی را خواهیم داشت و اصرار به بالا رفتن شاخص در این شرایط باعث رفتار هیجانی سرمایهگذاران خواهد شد که این امر به ضرر بازار هم است. حذف یارانه دهکهای بالا یک امر لازم و پیش نیاز قطعی برای جبران کسری بودجه خواهد بود. ضمن آنکه کسری بودجه همراه با سیاست انقباضی دولت در سال آینده به گرفتن مالیات بیشتر و کاهش بودجههای عمرانی و حتی روزانه منجر خواهد شد.
* کارشناس اقتصادی