چندی پیش روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی خبری را برای رسانهها ارسال کرد. این خبر مربوط به اجرای 94 نمایش در خردادماه است که در سالنهای حرفهای، نیمهحرفهای، خصوصی، فرهنگسراها، خانههای فرهنگ محلات، سینما تئاترها و مجتمعهای فرهنگی - هنری شهر تهران روی صحنه رفته است.
خبر خوبی است. نزدیک به ۱۰۰ نمایش در تهران اجرا میشود و این یعنی پاسخگویی به سلایق مختلف مخاطب. اجرای این تعداد تئاتر و در این گستردگی مکان، یعنی تحقق شعار تئاتر برای همه. شعاری که چندسال است دولتمردان نوید آن را میدهند. از سوی دیگر این موضوع یعنی رونق تئاتر خصوصی و از همه مهمتر گردش اقتصادی تئاتر. آیا واقعا همینطور است؟
این سوال پاسخهای متعددی دارد. گردش مالی تئاتر براساس قوانین خاص خودش است. مخاطب نیازهایی دارد که اگر به آن پاسخ داده نشود، قطعا عطای دیدن تئاتر را به لقایش میبخشد.
نمایشنامههایی منطبق با شرایط جامعه، اجرای حرفهای، قیمت مناسب بلیت و هزار دلیل دیگر از نکاتی است که در پاسخ به این پرسش میتوان آن را در نظر گرفت. اما پرسشی که در این میان فراموششده، شرایط مناسب سالن است. شرایطی که شامل حرفهای بودن سالن، دید مناسب تماشاگران، راحتی صندلی و حتی تهویه و هوای مناسب سالن است.
چندی پیش برای دیدن تئاتری که همه زبان به تعریف آن گشوده بودند به یکی از سالنهای تازه تاسیس تهران رفتم، همان سالنی که در آمار ۹۴ نمایش اداره کل هنرهای نمایشی از آن ذکرشده بود. سالنی که در ابتدای تاسیس خود توانسته با اجرای نمایشهای خوب، مخاطبان زیادی را جذب کند.
اما سوال اینجاست معیار یک سالن خوب چیست؟ تایید آتشنشانی و دیگر نهادها برای امنیت سالن که باید امیدوار بود همه سالنهای خصوصی و دولتی آن را گرفته باشند. ویژگی فنی و هنری سالن که نیازی به یادآوری موارد و جزییات آن نیست و قطعا سالنهای حرفهای تئاتر امکانات مناسبی برای اجرای نمایش دارند؛ اما آیا برای مسائل سادهتری مثل تهویه سالن یا سیستم سرمایشی و گرمایشی سالن فکری شده است؟ آیا در زمان گرفتن سالن مسئولان این موارد را در دادن یا ندادن مجوز به یک سالن لحاظ کردهاند؟
اجرای آن نمایش در آن سالن نشان داد که تقریبا هیچکدام از موارد بالا رعایت نشده است. بررسی بخش فنی و البته ایمنی را به سالن و مرکز هنرهای نمایشی واگذار میکنیم. اما تهویه سالن بزرگترین مشکل سالن بود. امری که باعث شد هم اول اجرا و هم انتهای اجرا، گروه از تماشاگران عذرخواهی کنند و در طول اجرا تماشاگران با بروشورهای نمایش خود را باد بزنند؛ امری که هم تمرکز تماشاگران را برای دیدن به هم زد و هم تمرکز بازیگران را که با خیل تماشاگرانی مواجه بودند که در طول نمایش خود را باد میزدند.
به نظر میرسد نظارت چندان دقیقی بر تاسیس سالنهای جدید و خصوصی نیست. باید قبول کرد که مسئله تهویه سالن به اندازه ایمنی و امنیت سالن مهم است.
راهاندازی سالنهای خصوصی باید معیارهای خاص خودش را داشته باشد. همان اندازه که رونق سالنهای خصوصی به اقتصاد تئاتر کمک میکند، به همان اندازه سالنهای غیراستاندارد باعث دلزدگی مخاطب میشود و او را از تئاتر دور میکند. در سطور بالاتر هم گفته شد که مخاطب نیازهایی دارد که اگر به آن پاسخ داده نشود، قطعا عطای تئاتر را به لقایش میبخشد.
روزنامهنگار هنری