با آشکار شدن جنبههای بیشتری از حملات تروریستی در پاریس، یکبار دیگر به ما یادآوری شد که چطور در اینترنت –یا بهصورتی مشخصتر، شبکههای اجتماعی- نحوه برخورد با فجایعی که زندگی انسانها را در مقیاسی جهانی تحت اثر قرار میدهد تغییر کرده است. شاید یک برخورد اصلی این است که در چنین لحظاتی اصلاً نباید به شبکههای اجتماعی اهمیت داد؛ این فضا بیشتر در لحظات شاد و زمانی که کاربران بخواهند عکسهای تعطیلاتشان را لود کنند یا در فضایی محدود به اندازه 140 کلمه یک بحث شخصی راه بیندازند، اهمیت دارد.
اما در بحرانها این شبکههای اجتماعی هستند که به پایگاهی برای انتشار خبرها، تجربیات شاهدان عینی یا بیانیههای رسمی تبدیل میشوند. بهصورت غیرقابلاجتنابی، همین شبکهها اطلاعات نادرست را هم منتشر میکنند و اجازه میدهند قضاوتهای عجولانه و پیشداوریها مبنا شوند و به ترس و نادانی دامن بزنند.
قدرت
اما آنطور که ما بعد از حملات در فرانسه دیدیم، این فضا میتواند ابزار مناسبی برای آنهایی باشد که میخواهند بدانند چه خبر است و چطور باید با شرایط کنار بیایند. لحظاتی بعد از همگانی شدن این حملات، فیسبوک قابلیت «بررسی سلامتی» خود را برای پاریسیها راه انداخت تا به خانواده و دوستان آنها در سراسر دنیا خبر بدهند که عزیزانشان سالم هستند. این سیستم که امسال برای نخستینبار در زلزله نپال راهاندازی شد، کاربرانی را که در محل حادثه دیده یا اطراف آن هستند به اصلاح «چک» میکند. فیسبوک گفته است: «ارتباطات در چنین شرایط بحرانیای بسیار کلیدی است. مردم در چنین شرایطی به فیسبوک مراجعه میکنند تا ببینند اعضای خانواده یا دوستانشان سالم هستند یا نه. برای همین ما این قابلیت را برای پاریس مهیا کردیم.»در توییتر، هشتگ porteouverte برای این استفاده شد تا به مردم اطلاع بدهد که چه بخشهایی از شهر تحت تأثیر فاجعه قرار گرفتهاند.
وحشت
در این فاجعه، رسانههای سنتی و حتی برخی رسانههای مدرن اطلاعاتی را که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد منتشر نکردند. این اتفاق، واکنشی به ماجرای شارلی عبدو است. در آن حمله تروریستی، شرکتهای رسانهای متهم بودند که با انتشار اطلاعات مربوط به مکان دقیق قرارگرفتن گروگانها، جان آنها را به خطر انداختهاند. حتی علیه یک شرکت هم به همین خاطر اقامه دعوا شد. در این حملات، یک حساب اینستاگرام تصویری وحشتناک از درون سالن کنسرت باتاکلان منتشر کرده بود. در فیسبوک، یک استاتوس از نحوه کشته شدن گروگانها خبر میداد و میگفت که تروریستها مردم را دانه به دانه انتخاب میکنند و میکشند. اطلاعات این استاتوس بعدا در صحبتهای شاهدان عینی تأیید شد. رسانههای اجتماعی در چنین شرایطی، وحشت واقعی را بدون واسطه به ما منتقل میکنند. تصاویری که در گذشته، هرگز منتشر نمیشد، حالا در مانیتورهای ما دیده میشوند.
دروغها
دونالد ترامپ، نامزد ریاستجمهوی آمریکا که امید زیادی دارد رئیسجمهور بعدی آمریکا باشد، درباره این حملات تروریستی توییت کرد: «دعای من با قربانیان و گروگانهای حملات وحشتناک پاریس است. خداوند در کنار آنها باشد.»اما این توییتی نبود که مردم به اشتراک گذاشتند. در مقابل آنها توییتی را که ترامپ در ماه ژانویه درباره شارلی عبدو منتشر و در آن اشاره کرده بود فرانسه قانون حمل اسلحه را منع کرده، منتشر کردند. این توییت، بدون توجه به تاریخ انتشار آن دست به دست شد و مردم به دونالدو ترامپ به خاطر بهرهبرداری سیاسی از این ماجرا توهین کردند. در جایی دیگر گفته میشد که یک حمله انتقامی در شهر مرزی کاله علیه پناهجویان روی داده است. یک دلیل مردم برای انتشار خبرهای دروغ، احتمالا جلب توجه است. اما این کار به متدی تبدیل شده تا ما کاری کنیم که احساس بهتری درباره این دنیا داشته باشیم.
* خبرنگار فناوری در آمریکای شمالی