امسال شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر که خود از اهالی تئاتر هستند و به قول معروف سرد و گرم روزگار تئاتری را چشیدهاند، خبر خوب حذف 20درصدی حقالسهم تماشاخانه را به هنرمندان دادند. خبر خوبی که برای گروههای نمایشی این نوید را داشت که بدون دغدغههای مالی با اطمینان خاطر و خلاقیت بیشتری به تولید آثار بپردازند. اما همین شورا بهتازگی مقررات کف فروش آثار نمایشی را با توجه به ظرفیت سالنهای دکتر ناظرزاده و استاد سمندریان، بهعنوان یکی از مصوبات خود در سال ۹۵ اعلام کرده است.
براساس این مصوبه، هر اثر نمایشی باید طی ۱۰ اجرای اولیه خود معادل ۳۳درصد ظرفیت سالن اجرای خود را بلیتفروشی داشته باشد. در غیراین صورت گروههای نمایشی که قادر به رسیدن به حدنصاب کف فروش در ۱۰ اجرای اولیه خود نباشند، بهکار خود پایان خواهند داد. آن طور که در این خبر آمده است این کار شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر با توجه به حذف حقالسهم ۲۰درصدی تماشاخانه از فروش آثار نمایشی و بهمنظور حمایت از مخاطبان تئاتری، مقررات کف فروش آثار نمایشی بوده است.
باید گفت که از این مصوبه با هزار دلیل میشود دفاع کرد و تنها به یک دلیل میتوان آن را رد کرد. میتوان به حفظ شأن و حیثیت تماشاخانه ایرانشهر اشاره کرد که با این قانون تنها حرفهایها اجرا میروند، هنرمندان تئاتری هم برای کار انرژی و وقت میگذارند تا کار بفروشند، این دو سالن هرگز خالی نخواهد بود و هزار دلیل دیگر. اما یک دلیل مهم برای رد این قانون وجود دارد؛ معمولا تئاتر مخاطب خودش را دیر پیدا میکند.
به عبارت دیگر تعداد 10 روز برای مشخص شدن میزان استقبال مخاطب از یک تئاتر کم است. بهخصوص اینکه تبلیغات و اطلاعرسانی در تئاتر نه در رسانهها جا دارد و نه در سطح شهر. در تلویزیون هم به تئاتر کمتر پرداخته میشود، حتی برخلاف سینما که شبکههای آن سوی آبها برای فیلمهای ایرانی روی پرده تبلیغ میکنند، تئاتر جایی در شبکههای ماهوارهای ندارد. به عبارت دیگر تئاتر به اطلاعرسانی مخاطب و تبلیغ سنتی وابسته است. تبلیغی که تا مخاطب خود را پیدا کند معمولا به روزهای آخر اجرا ختم میشود که در اغلب موارد تئاترها دو اجرایی میشوند و به عبارت دیگر روزهای آخر، تازه تئاتر مخاطب اصلی خود را پیدا میکند.
اگر حذف حقالسهم ۲۰درصد را اتفاقی خوب برای تئاتر بدانیم، قانون حد نصاب کف فروش در تئاتر را اگر نخواهیم به ضرر تئاتر بدانیم باید نگرانکننده بدانیم. اگر قرار است با حذف حق السهم۲۰درصدی، تئاتریها دغدغه مالی نداشته باشند و با خیال راحت بهکار هنری بپردازند، اما با این قانون جدید، هنرمندان نگران میزان فروش خود خواهند شد. در حقیقت شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر در سهماه اول سال دو کار متضاد را انجام داد.
از یکطرف هنرمندان را به ایجاد خلاقیت بیشتر دعوت کرده؛ اما با تنظیم قانون کف فروش برای تئاتر عملا هنرمندان را از خلاقیت دور و به تولید آثار تجاری دعوت کرده است. در این صورت هنرمندان تئاتر مجبورند برای حل این مشکل جدید دست به جذب عناصر مخاطبپسند بزنند و این یعنی آفت تئاتر، امری که از وقتی حمایت مالی دولت از تئاتر کم شد، اتفاق افتاد.
باید امیدوار بود که مدیر تماشاخانه ایرانشهر و شورای سیاستگذاری این تماشاخانه در کنار هنرمندان و تئاتر باشند و مسائل تجاری و آمار گیشه را بر هنر تئاتر و کشف استعدادهای جوان ارجح قرار ندهند. از همه مهمتر باید امیدوار بود که مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و رئیس مجموعه تماشاخانه ایرانشهر که از مدیران قدیمی تلویزیون است راهی برای تبلیغ تئاتر در تلویزیون پیدا کند. در این صورت میتوان امیدوار شد که تئاتر مخاطبان خود را نه از شیوه سنتی سینهبهسینه بلکه از راه درست بیابد.
روزنامه نگار هنری