پیش خودم فکر کرده بودم که بهاریهای بنویسم و در آن از همه آنها که زیستن را برای ایرانیان سهلتر و دلپذیرتر میکنند یاد کنم. و سپاسگزاری کنم از یاران «فرصت امروز» که در فضایی کوچک محصولی نوآورانه تولید کردند و از همه آنها که روزنامه را خریدند و خواندند و نکتههای خود را با ما در میان گذاشتند. اما بهزودی دریافتم که روحیه «فرصت امروز» با به زبان آوردن همه این احساسات جور نیست. اما خجستهباد گفتن این جشن دیرپای گرانقدر که به ما ایرانیان تشخص میدهد و زندگیمان را خوش میکند به همه شما خوانندگان واجب است.
به جای آنچه در فکر داشتم که بگویم به طرح پرسشی میپردازم که پاسخ آن شاید در تبیین راهی که در پیش گرفتهایم به کار آید. انتشار روزنامه یک راه هزار بار طیشده است یا یک تجربه منحصربهفرد؟ درست در پاسخ به چنین سوالی است که تکلیف روزنامهای که منتشر خواهید کرد روشن خواهد شد. به بدیهیات هم کاری نداریم که به هر حال هر روزنامهای لازم است در قدم نخست روزنامه باشد و بسیاری معیارهای عمومی را رعایت کند.
و اگر مثل ما فکر کردید که انتشار هر روزنامه تجربهای یگانه است تازه به مشکلی برمیخورید؛ اینکه نیروهای انسانی کارآمدی که بتوانند طی این مرحله همراه شما باشند و تا حد زیادی دانستهها و مهارتهای پیشین خود را کناری بگذارند و کار را پیش ببرند کم هستند یا در حالت بدبینانه، نیستند. فرآیند همفکر شدن طولانی است و بدون تجربه واقعی و مثلا به شکل آموزشی امکانناپذیر است. شروع کار اجتنابناپذیر بود و دستاوردها برای همه- از مدیرمسئول و سردبیر گرفته تا تحریریه و پشتیبانی- دانستهها و باورهایی را رقم میزد که گاه بدیع بود و گاه تغییری را در شیوهها و نگاهها طلب میکرد.
این است که بدون هیچ مایهای از فروتنی میگویم که تجربه «فرصت امروز» یک تجربه جمعی است. اصولی بود و هست و از بن دندان میگویم که تلاش خود را کردیم که اصول خود را –که باور داشتیم– حفظ کنیم اما باقی دستاوردها –اگر به کار بردن چنین تعبیری گزافه نباشد- حاصل کار گروهی است که قبول کردند برخی راههای نرفته را بروند و مدیرانی که خطرهای مالی و حیثیتی این تجربه کردن را پذیرفتند.
در 9 ماه گذشته بهجد کوشیدیم در کنار بخشخصوصی بمانیم. همین خواست، گاه در تحلیل روزنامه از سوی خوانندگان اختلال ایجاد کرد. به دوستان که میرسیدیم میپرسیدند کدام طرفی هستید؟ و این پاسخ که طرف بخشخصوصی، برای خیلیها جوابی نبود که میخواستند. موضعمان را در مورد دولت منتخب مردم میخواستند و در مورد بخش شبهخصوصی. در مورد این رویداد و آن اتفاق. تا چیزی بگوییم که به کارشان بیاید.
پس از 9 ماه انتشار که دوره کوتاهی محسوب میشود اگر بخواهیم خودمان ارزیابی کنیم فعالیت شبانهروزی این جمع کوچک را، میتوانیم به چند نقطه قوت اشاره کنیم. یکی اینکه روزنامهای خواندنی تولید کردهایم. دیگر اینکه پا به حوزههایی گذاشتهایم که دیگر روزنامهها کمتر پا گذاشتهاند یا در آن حوزه فعالیت نظاممند نداشتهاند. سهدیگر اینکه تا حد امکان و بضاعت به طرف اهداف از پیش تعیین شده حرکت کردهایم. برای مخاطب خاص خودمان نظام توزیع نسبتا مناسب تدارک دیدیم و تلاشمان را معطوف توسعه روزنامه کردیم. در واقع گمان میکنیم به آنچه میخواستیم نزدیک شدهایم و البته رسیدن به آن کماکان تلاش و کار میخواهد.
آمال ما «فرصت امروزی»ها آن است که به مقدار بیشتری از امروز، محتوای اختصاصی کاربردی و ثمربخش تولید کنیم. تا همین جا هم البته کمترین بهرهگیری را از رسانههای دیگر داشتهایم. صرف بهره بردن از ماحصل کار خبرگزاریها عیب نیست لیکن «فرصت امروز» میخواهد از مقام تولیدیترین روزنامه کشور به مقام روزنامه تقریبا تماما تولیدی برسد. «فرصت امروز» استراتژی همگامی با بخشخصوصی و دفاع بدون تردید و تزلزل از منافع این بخش را – که بیگمان منطبق با منافع ملی کشورمان است- از دست نخواهد نهاد. سال نو مبارک.
* عضو شورای سردبیری روزنامه